به گزارش برنا، «نورثنگر ابی» یا «صومعه شمالی» در سال ۱۸۱۸ (یک سال پس از مرگ جین آستن) منتشر شد، اما طبق مدارکی که در دست است نویسنده نوشتن آن را در سال ۱۷۹۴ شروع کرده بود. در سال ۱۸۰۳ آن را با عنوان «سوزان» به ناشری سپرد، اما سالها گذشت و کتاب منتشر نشد.
جین آستن در سال ۱۸۱۶ متن را بار دیگر برای انتشار آماده کرد؛ در مارس ۱۸۱۷ (چند ماه قبل از مرگش) نام اثر را به دوشیزه کاترین تغییر داد اما از انتشار آن صرف نظر کرد. بعد از مرگ جین آستن، این اثر با عنوان «نورثنگر ابی» در دسامبر ۱۸۱۷ چاپ شد. «نورثنگر ابی» را میتوان یک هجویه سرگرمکننده بر رمان گوتیک دانست.
این کتاب، با همین عنوان و توسط رضا رضایی، به فارسی برگردانده شده و نشر نی آن را منتشر کرده است.
قهرمان این داستان خواندنی، کاترین مورلند است؛ دختری هفده ساله و معصوم از مناطق روستایی. کاترین در حالی که چند هفته ای را در شهر باث در کنار یکی از دوستان خانوادگی خود می گذراند، شیفته ی مردی به نام هنری تیلنی می شود که او را به عمارت خانوادگی خود، نورثنگر ابی دعوت می کند. کاترین که عاشق تریلرهای گوتیک است، به محض رسیدن به آن جا اجازه می دهد که فضای رعب انگیز و سنگین نورثنگر ابی، ذهنش را پر از شک و تردیدهای عجیب و غریب کند. راز مرگ مادر هنری چه بوده است؟ آیا این خانواده، رازی مخوف را در اتاق های باشکوه عمارت مخفی نگه داشته اند؟ آیا کاترین می تواند به هنری اعتماد کند یا او هم یکی از عاملان در نقشه ای شیطانی است؟ کاترین غرق این سوالات و تردیدها می شود تا این که هنری او را متقاعد می سازد که اشتباه گرفتن زندگی با هنر، چقدر می تواند مخاطره آمیز باشد.
بخشهایی از کتاب:
هیچ مردی از این ناراحت نمی شود که کسی از زن محبوبش تعریف و تمجید کند. خود آن زن است که می تواند این را به ناراحتی برای مردش تبدیل کند.
کاری نیست که برای کسانی که واقعا دوستان من هستند، انجام ندهم. درکی از نصفه و نیمه دوست داشتن آدم ها ندارم، سرشت من اینگونه نیست.
اگر ماجراجویی ها به سراغ بانویی جوان در روستای خودش نیامدند، او باید در دنیای بیرون به دنبال آن ها برود.