در نشست «پژوهش برخط» همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران مطرح شد؛

مجید برزگر: شتاب فیلمسازان برای رسیدن به قله جایزه سینما را محافظه‌کار می‌کند

|
۱۴۰۰/۰۶/۲۳
|
۱۴:۲۶:۳۴
| کد خبر: ۱۲۳۳۵۰۹
مجید برزگر: شتاب فیلمسازان برای رسیدن به قله جایزه سینما را محافظه‌کار می‌کند
مجید برزگر در نشست «پژوهش برخط» سومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران عنوان کرد: شتاب برخی از فیلمسازان برای رسیدن به قله جایزه گرفتن سینما را محافظه کار کرده است. این رویکرد بعضا باعث شده است فیلم‌های کوتاه نهایتا تکه‌ای از یک فیلم بلند یا تلویزیونی باشند و شاید به دلیل قصه ملتهب خود دیده شوند.

به گزارش برنا، نشست «پژوهش برخط» سومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران با موضوع «فیلم تجربی؛ رهایی در اجرا یا تلاش برای تفاوت» با حضور مجید برزگر و دبیری علمی نشست توسط رامتین شهبازی در صفحه اینستاگرام معاونت فرهنگی و آموزش انجمن سینمای جوانان ایران برگزار شد.

مجید برزگر تهیه کننده و کارگردان سینما در ابتدای این نشست در پاسخ به این سوال که تولیدات تجربی فیلمسازان عمدتا تلاش برای بیان تصویری متفاوت است یا به نوعی تجربی بودن را وانمود می‌کند، بیان کرد: سینمای تجربی با سینمای آوانگارد و پیشرو بعضا ممکن است اشتباه گرفته شود. سینمای تجربی شامل فیلم‌هایی است که تلاش می‌کنند مسیر متفاوتی را در حوزه‌های زبانی سینما تجربه کنند. کاربا نور، صدا، اشکال متفاوت تدوین و... را به کار می‌گیرند. اگر فیلمساز امروزی با تجهیزات حالا به تاریخ سینما بازگردد، می‌تواند یک فیلمساز تجربی باشد به شرط آن که نگرانی از بابت جشنواره‌ها یا قضاوت‌ها درباره اثرش نداشته باشد. ما اغلب در تعریف سینمای تجربی ناکام بوده‌ایم؛ نه به این معنا که آن را بلد نیستیم بلکه اگر قرار باشد قالب یا چارچوب مشخصی برایش قائل باشیم دیگر شاید سینمای تجربی نباشد.

وی افزود: اتفاقا فیلم‌هایی که شاید سوال «یعنی چه؟» برای مخاطب ایجاد می‌کنند، فیلم تجربی باشند. نقد من به شرایط موجود این است که سینمای ایران از سینمای تجربی و سینمای آوانگارد و پیشرو دور شده است.

برزگر ادامه داد: در ظهور ویدئو به معنای نوار مغناطیسی و بعدتر دیجیتال در مقابل آنالوگ، ساختن فیلم تجربی معنای متفاوتی می‌یابد. در دوران پسادیجیتال نیز تعریف تازه ای ارائه می‌شود. سینمای تجربی را چندان در شان و ساحت داوری نمی‌بینم. زیرا متر و معیار چندانی برایش وجود ندارد و ورودش به حوزه نقد و داوری شاید کار اشتباهی است اما سینمای تجربه گرا که بیشتر مایل هستم بر آن تاکید کنم می‌تواند واجد ویژگی‌هایی باشد که به آن در سینمای ایران بیشتر نیاز داریم و لزوما کار ویژه با نور، صدا و تصویر معنایش خوب یا بد نیست. آیا گریز از کلیشه‌های سینما بعد از گذشت بیش از یک قرن از تولدش می‌تواند سینمای تجربی باشد؟ من تلاش دارم تا سینمای تجربی ایران را بیشتر واکاوی کنم که عمدتا در عنوان سینمای پیشرو و آوانگارد قرار می‌گیرد.

این فیلمساز عنوان کرد: کسانی که با زیرکی و تسلط بر تکنیک تلاش می‌کنند شکلی از متفاوت‌نمایی را به عنوان سینمای تجربی نمایش دهند و عمدتا دست فیلمساز در اینجا رو می‌شود که خروجی کار در تجربه‌های زیسته او جایی نداشته است و گاهی دیده‌ام برخی از فیلمسازان تجربه جدیدی می‌کنند و مخاطبان را به نفهمیدن آن متهم می‌سازند! تجربه‌گرایی در یک سابقه سنتی طولانی ریشه دارد و آشکارا از یک بازآفرینی و بازتولید اندیشه و فرم پیش می‌‎آید.

در ادامه رامتین شهبازی از برزگر پرسید در آموزش کارگردانی فیلم تجربی مدرس از چه تکنیک‌هایی بهره می گیرد؟ و جایگاه یک استاد و یک تهیه کننده فیلم تجربی چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارد؟ برزگر در این باره گفت: در کلاس‌ها یا ورک شاپ‌های چند روزه در شهرهای دیگر تلاش می‌کنم تکانه هایی ایجاد کنم که یادآوری شود دانشجویان و علاقه‌مندان فرصت دارند در فیلم تجربی دست به تجربه‌هایی بزنند که به فیلم مهمی تبدیل شود. نه به این معنا که فیلم تجربی تمرینی برای فیلم‌های داستانی است اما بازیگوشی با ابزار در مسیر اندیشه‌ای ابزورد، نوعی سیاست‌ورزی در تغییر کلیشه‌های تماشاگری است که هژمونی توسط تلویزیون و بازار بر آن تحمیل شده است. در تجربه نمایش فیلم‌های مهم دنیا این تجارب بسیار به کار می‌آید و تماشاگران خارجی بسیار آماده تماشای این تجربه‌های جدید هستند که متاسفانه در ایران اینطور نیست.

وی افزود: در مقام تهیه کننده اما شخصیت حقوقی من با یک معلم قطعا فرق می‌کند. متقاعد کردن یک تهیه کننده برای ساخت فیلم تجربی بسیار سخت است. زیرا گاهی فیلمساز خود نمی‌داند چه کار قرار است بکند. اما من نمونه‌هایی مثل فیلم «هنوز نه» را تهیه کرده‌ام که ایده تجربی‌اش باعث قانع کردن من برای ساخته شدنش بود. فیلم‌های تجربی این خطر را دارند که به سرعت کلیشه شوند. اما در فیلم‌های کلاسیک می‌توان قصه‌ها را بارها تکرار کرد. متاسفانه اتفاقی که درباره ویدئوآرت افتاد نباید درباره فیلم تجربی تکرار شود. چنانچه فیلم هایی که نتوانستند موفق باشند اسمشان را ویدئوآرت گذاشتیم.

شهبازی نیز بیان کرد: من موافقم که باید با فیلم تجربی با نگاهی پدیدارشناسانه روبه‌رو شد. این که ذهن را از تجربیات و آنچه که پیش‌تر با آن مواجه شده است، خالی کنیم و اساسا این که چقدر این کار ممکن است، خود کاری سخت خواهد بود. ترسیم این دنیای جدید پیش رو می‌تواند هم برای فیلمساز هم برای مخاطب در حوزه سینمای تجربی اتفاق بیافتد.

برزگر در بخش دیگری از صحبت‌هایش بیان کرد: برای تغییر ذائقه سینمایی مخاطب و برای متمایل  کردنش به فیلم‌های تجربی باید این فیلم‌ها را در دسترس او قرار داد. چنانچه امروزه وقتی با تابلوهای نقاشی خط در فضاهای عمومی مواجه می‌شویم، متعجب نیستیم که از این که دو هنر تلفیق شده‌اند.

وی درباره یک تجربه تهیه کنندگی یک مستند تجربی موفق در ایران عنوان کرد: فیلم «رادیوگرافی یک خانواده» به کارگردانی فیروزه خسروانی تجربه دیگر تهیه کنندگی من بود که بر مبنای فوتیج‌ها و راش‌های هشت میلی متری که از سراسر ایران پیدا کردیم، شکل گرفت و با کلاژ تبدیل به مستندی شد که درباره تاریخ معاصر ماست و برای اولین بار در سینمای ایران جایزه ایدفا را به خود اختصاص داد.  

مجید برزگر در پاسخ به سوالی درباره تاثیر جنبش‌های ادبی بر سینما آوانگارد عنوان کرد: مطالعه جنبش‌های ادبی و نحله‌ها و تعریف دادائیست‌ها و سوررئالیست‌ها و... نحوه ورودشان به سینمای تجربی قطعا ما را در تلقی نسبت به سینمای تجربی کمک می‌کند.

وی در پاسخ به این که آیا روایتگری در سینمای تجربی می‌تواند وجود داشته باشد؟ توضیح داد: روایتی که در سینمای جریان اصلی وجود دارد، نه. اما هر شکلی از گفتن نوعی روایت است. این روایت می‌تواند ضد داستان، بی داستان، خرده پیرنگ و... باشد که هریک خود نوعی روایت هستند.

برزگر در پایان با اشاره به یک آسیب در حوزه فیلم کوتاه تجربی گفت: متاسفانه شتابی در میان فیلمسازان برای رسیدن به قله که همان جایزه گرفتن پنداشته می‌شود، می‌بینم که سینما را محافظه کار کرده است. این رویکرد باعث شده دایره بازیگران محدود باشد و فیلم‌های کوتاه نهایتا تکه‌ای از یک فیلم بلند یا تلویزیونی باشند که شاید به دلیل قصه ملتهب خود دیده می‌شوند و به طور کلی شرایط فیلم تجربی در سینمای ایران خوب نیست. فیلم‌ها ریسک نمی‌کنند تا مبادا زمان یا بودجه‌شان را از دست بدهند بنابراین بر موارد تجربه شده و نتیجه داده تمرکز می‌کنند. اما به نظرم باید سعی کنیم شکل دیگری از سینما را به تماشاگر ارائه دهیم. نیاز داریم که حلقه‌ها و گروه‌هایی پیدا شوند و دست به دست هم داده تا با همفکری و تولید آثار تجربی، جریانی را پیش ببرند.

نظر شما