به گزارش برنا، یوزف روت «اعترافات یک قاتل» را در ایام مهاجرت در پاریس نوشت. راوی داستان مردی است میانسال، پسر نامشروع یک شاهزادهی روس، خبرچین و جاسوس سابق پلیس مخفی مخوف روسیهی تزاری، که شبی از شبهای دهه سی میلادی در کافهای در پاریس سرگذشت خود را برای چند تن از مشتریان تعریف میکند. این سرگذشت چنان پر ماجراست که شنوندگان خود را مسحور میکند و مفهوم مکان و زمان ضمن نقل آن رنگ میبازد.
این روایت درمورد یک تبعیدی روس ، گولوبچیک ، است. او به طور متناوب مخاطبان را با یک داستان وحشیانه ، فریبکارانه و مجرمانه در روزهای منتهی به انقلاب روسیه مجذوب و وحشت زده می کند. یوزف روت یکی از نویسندگان بزرگ آلمانی در این قرن است. و این رمان مقدمه خوبی برای آشنایی با دیدگاهی تلخ راجع به دسیسه ، ضرورت و تردید اخلاقی است.
یوزف روت در این رمان نیز مانند بسیاری از آثارش به سرگذشت انسانهایی میپردازد که همواره در جستوجوی هویت خویش هستند و دانسته و ندانسته عدالتی را میجویند که وجود ندارد.
«اعترافات یک قاتل» از نظر یوزف روت ساختاری غیرمعمول دارد. این یک روایت " اول شخص اول" است که می توان تصور کرد نویسنده / راوی مدام جایشان با یکدیگر عوض می شود. در این شکل از روایت خواننده تمام رویداد ذکر شده در متن را ریز به ریز به خاطر خواهد سپرد و تعلیقی جذاب را تجربه خواهد کرد.
یوزف روت روزنامه نگار و رمان نویس اتریشی است که در در سال 1894 متولد شد. او اغلب سرنوشت سرگردان بی خانمان ها را که به دنبال مکانی برای زندگی بودند ، به ویژه یهودیان و شهروندان سابق اتریش-مجارستان قدیم را به تصویر می کشید. و این از رویکرد سیاسی و تعهد اخلاقی وی ناشی می شود که ریشه در شغل روزنامه نگاری او داشت.