به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ همایون امامی مستندساز و منتقد سینما در ابتدا گفت: در طول این سالها بدون اغراق از فیلمهای مستند مهوش شیخالاسلامی لذت بردم و بسیار آموختم. ایشان را فیلمسازی با دغدغههای اجتماعی و متعهد به آنچه در جامعه میگذرد (خصوصا نسبت به مسائل زنان از هر قشر و موقعیت) میدانم. او سوژههای خنثی را مدنظر قرار نداده و فیلمهای او سندهایی از دوران و زمان خود است.
فرهاد ورهرام فیلمساز و پژوهشگر نیز با اشاره به تجربه و گذشته هنری شیخالاسلامی، گفت: ایشان از نسل دوم مستندسازان هستند که سابقه کار داستانی و سریال هم دارند. انتخاب و همکاری با گروههای حرفهای و فیلمسازی با روش درست تقسیم کار از خصوصیتهای بارز آثار اوست.
مهوش شیخالاسلامی نیز در ادامه بیان داشت: پس از ساخت چند فیلم مستند و داستانی کوتاه با ناصر تقوایی آشنا شدم. تقوایی در حال ساخت مستندی در مورد فرش بود و من برای اولین بار برای یک مستند، برنامه کاری دادم و برنامهریزی کردم که بسیار مورد توجه ایشان قرار گرفت بهطوری که در «دایی جان ناپلئون» هم دعوت به همکاری شدم.
وی با بیان اینکه برنامهریزی کار ۶ ماهه بود، بیان داشت: آن مستند طبق برنامه ریزی پیش رفت البته آقای تقوایی و گروه هیچ وقت مانعی بهوجود نیاوردند و همیشه طبق برنامه، همراه بودند. بعد از آن با علی حاتمی همکاریهایی انجام دادم و درمجموع بعد از «دایی جان ناپلئون» بود که همه فیلمها مدیر برنامهریزی پیدا کردند.
شیخالاسلامی درباره ساخت این سه مستند بیان داشت: برای فیلمهای مستندم چندین بار به منطقه و لوکیشن سفر و در آنجا زندگی میکنم. همکارانم اغلب در شهرستان ها کار میکردند زیرا میخواستم مسائل و زندگی روستاها و مناطق دورافتاده (خصوصا زنان) را با توجه به علاقه شخصی نسبت به این مناطق نشان دهم.
وی با بیان اینکه علاقمند بود تا درباره ابریشم فیلمی بسازد، گفت: برای تحقیق به رشت ، گرگان و گنبد رفتم و درنهایت در کلاله با خانوادهای آشنا شدم و توسط آنان به سوژه (خانمها) در یلی چشمه که کار پرورش کرم ابریشم داشتند رسیدم و مستند «یوفک» اینجا ساخته شد.
این مستندساز با بیان اینکه مستند «پیر حرا» را در قشم ساخته است، افزود: به دنبال سوژه موردنظر با قایق به آلونک ماهیگیری رسیدم و در رفت و آمدها، ارتباط گرفتم و 10 روز با او زندگی کردم. با آقای پورصمدی در ۵ فیلم تجربه همکاری داشتم و اینبار نیز با شناخت و عشق، همراه زندگی یک ماهیگیر شدیم. ماهیگیر به کارش عادت داشت ولی راه رفتن ساده در آن محیط، برای من و پورصمدی با دوربینی بزرگ و سنگین و همزمان فیلمبرداری سخت بود. در بعضی مناطق کاملا در گل و لای بودیم . آقای شیردل به دلایلی که در آن شهر بود، همانجا راشها را دید و پسندید و در تهران فیلم را مونتاژ کردند.
شیخ الاسلامی درباره ساخت مستند «بردشیر» نیز گفت:ساخت «بردشیر» به زمان ساخت مستند «کول فرح» و آشنایی با شیرهای سنگی برمیگردد. «کول فرح» در ایتالیا جایزه حمایتی گرفت و توانستم برای ساخت «بردشیر» از آن حمایت مالی استفاده کنم. برای این شیرها مسافرت عجیب و سختی به روستاها، بالای کوه و بعضا مناطق کم سکونت داشتم. روال و داستان این مستند به علت مشکلات قومی و اختلافات خانوادگی سوژه، تغییر کرد.
علاقهمندان به پیگیری نشستهای مجازی فیلم میتوانند با پیگیری صفحات مجازی انجمن صنفی کارگردانان مستند، چند روز قبل از نشستهای هفتگی سهشنبهها ساعت ۲۱ در کلاب هاوس، لینک تماشای فیلم را دریافت نمایند.
انتهای پیام//