حسین سلطانمحمدی، منتقد سینما و تلویزیون، درخصوص فیلم سینمایی «مرد بازنده» اظهار داشت: با محمدحسین مهدویان و کارهایش تقریبا همه آشنا هستیم و کارگردان فیلم اولی یا فیلم دومی نیست، به همین خاطر توقع از آن هرسال بیشتر میشود و وقتی با فیلمی روبرو میشویم که یکی از بازیگران آن «جواد عزتی» است و تجربه همکاریشان در «زخم کاری»، تجربه خوبی بوده که در اینجا هم ادامه پیدا میکند، انتظارات افزایش مییابد.
او ادامه داد: این فیلم به ظاهر یک داستان پلیسی تعریف میشود اما در لایههای دیگر قصه، انواع نشانهها و اشارات را دریابیم، از جمله اینکه تا حدودی نظریه نسبیت را بیان میکند که کاراکتر اول فیلم، که جواد عزتی است، چگونه با رویداد برخورد میکند. مانند همان نسبیتی که محسن مخملباف در حالت عاشقی داشت را در اینجا ایجاد کرده که نمیتواند تصمیم بگیرد نسبت به کدام بُعد از رویدادهایی که با آن روبرو است موضع بگیرد؟ به سمت قانون برود؟ یا اینکه به سمت تشخیص اصلیاش برود و خودش حکمرانی کند و در نهایت به این نتیجه میرسد که نسبت به رویداد اصلی، بیتصمیم و بدون قدرت است.
این منتقد خاطرنشان کرد: اشاراتی هم که در مجموعه آمده، مانند آقازادگی، برداشتهایی بود که در سالهای اخیر از فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رخ داده که فرزندان شخصیتهای اجرایی کشور با استفاده از سایه قدرت والدینشان، حرفهایی میزنند که گرفتار میشوند اما به راحتی میگریزند و میتوانند فشار به ساختارهای پائیندستی برای عبور خود از مسیر خلافی که دارند، بیاورند و مورد مواخذه و محاکمه و مجازات قرار نگیرند. آقای مهدویان این داستان را به شکلی طراحی کرده که این استنباط را ایجاد کند و این بحث به سبک خودش است؛ فارغ از اینکه کاراکتر ما، کاراکتر پلیس است و خود باید فرد اولِ اعمال قانون باشد اما در این فیلم کاراکتر اصلی به اصطلاح آتش به اختیار حرکت میکند، تصمیم میگیرد و حکم میدهد که چه کسی مقصر است و چه کسی با وجود انجام کاری باید بخشیده شود.
وی افزود: این استنباطها، روش فیلمسازی سال های اخیرِ آقای مهدویان است که میگوید خودت تشخیص بده و کاری به دیگران نداشته باش.
سلطانمحمدی تصریح کرد: مهدویان نشانههایی از سریال «زخم کاری» را در این فیلم آورده است، به طور مثال در زخم کاری سیدجواد هاشمی لخت از آب بیرون میآید کنار استخر، در این فیلم هم ماموران امنیتی رده بالا را لخت از استخر بیرون میکشد.
او در پایان گفت: مهدویان روشهایی را در پیش گرفته که به نوعی نشانه شناسی مختص آثار خودش باشد و اصرار او بر قرار دادن این گونه نشانهها در آثارش، مانند همان آتش به اختیاری که در هر دو فیلم دیده میشود میتوان گفت نگاه آقای مهدویان به مسائل روز است که این بار سعی کرده در قالب داستان پلیسی قرار دهد و آن را در بستری از رویدادهای سوءاستفاده اقتصادی آقازادهها بگنجاند. غیر از کلمات اول بودن، فیلم پذیرفتنی است و قطعا در اکران عمومی میتواند توفیق معمولی را به دست بیاورد.
انتهای پیام//