
امرالله احمدجو نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: تحریف تاریخ در آثار نمایشی مثل فیلمهای سینمایی، سریالها و... تنها در وارونگی کلیت داستان ممکن است به این معنا که اگر شخصیتی بر اساس گزارشهای تاریخی یقیناً یک شخصیت منفی و سیاه است و در اثر نمایشی کاملاً برعکس آن را شاهد هستیم تحریف اتفاق افتاده است.
احمدجو خاطرنشان کرد: در آثار تاریخی فیلمساز بیش از هر چیز مضمون را مدنظر دارد و در واقع هدفش تجسم روح تاریخ است و در تلاش است این مضمون را در قالب تجسمی بیرونی ارائه دهد. به همین دلیل تزریق تخیل بر اثر مجاز است و نویسنده هم میتواند بخشهایی به کلیت داستان اضافه یا بخشهایی از آن را حذف کند تا در نهایت داستانی جذاب داشته باشد.
وی درباره مواردی چون طراحی صحنه، لباس و گریم در آثار تاریخی و وفاداری به فضایی که قصه در آن روایت میشود، گفت: این مورد هم کلیتی دارد که فیلمساز نسبت به هدفی که دارد آن را در نظر میگیرد. سالها پیش اثری کودک ساخته و پخش شد که قصهاش در فضایی قدیمی و تاریخی روایت میشد. در واقع همه آنچه که در صحنه شاهد بودیم قصهای تاریخی را تداعی میکرد اما در سکانسی دیدیم که در دادگاه یک میکروفن قرار داده بودند که هیچ ارتباطی به فضا نداشت و در واقع وسیلهای امروزی در فضایی تاریخی وجود داشت اما با توجه به فضا و لحن اثر این اتفاق آزاردهنده و عجیب نبود و میشد با اثر همراه بود. حتی در این مورد هم وفاداری به واقعیتها مربوط به هدفی میشود که فیلمساز در ذهن دارد و نمیتوان قانونی کلی برای آن در نظر گرفت.
کارگردان مجموعه تلویزیونی «روزی روزگاری» در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: در گزارشهای تاریخی و متونی که در دست ما به عنوان منابع تاریخی وجود دارد هر چقدر کنکاش و تحقیق داشته باشیم به سختی میتوان به حقیقت دست پیدا کرد چرا که تاریخنویسها هم عمدتاً تاریخنگاریشان به سفارش بوده و معمولاً نوشتهها به مراد حاکم زمانه و همراه با احتیاطکاریهای فراوان بوده است. حتی اگر تحقیق کامل داشته باشیم و به حقیقت هم رسیده باشیم باید آنچه که دریافت کردهایم را بر اساس ساختار درام تنظیم کنیم چرا که در ماجراهای تاریخی موضوعات انگشتشماری میتوان پیدا کرد که دراماتیک باشند. به همین دلیل تخیل آزاد است و فیلمساز تا جایی که کلیت ماجرا آسیب نبیند میتواند قصهاش را به نوعی دراماتیک کند.
این فیلمنامهنویس در ادامه تأکید کرد: ویژگی مهم آثار تاریخی این است که قدرت ایجاد بحث و گفتوگو را دارند. معمولاً پس از ساخت و پخش آثار تاریخی محققان، تاریخدانها و حتی علاقهمندان به مسائل تاریخی شروع به بحث و گفتوگو درباره کلیت اثر میکنند و متأسفانه برخی نقدها از سر بی اطلاعی منتقدان بر سینما و ساختار آثار سینمایی به بیراهه میرود و بی توجه به ساختار، فضا و از همه مهمتر هدف فیلمساز به نکات ریزی چون نثر و نوع گویش میپردازند و این در حالی است که حتی نوع گویش و لحن در آثار تاریخی هم به فضا و مضمون و هدف فیلمساز مربوط میشود و او است که باید تعیین کند در اثرش از چه لحن و گویشی استفاده شود اما متأسفانه درک این مسئله از سوی منتقدان ما کمتر دیده میشود.
وی در پایان افزود: تاریخدانهای ما هم شناخت کمی نسبت به ساختار آثار دراماتیک دارند و در نقد برخی منتقدان به ظاهر حرفهای سینمای ما هم این ضعف دیده میشود. ما برای ساخت آثار تاریخی با محدودیتهای بسیاری مواجه هستیم و علاوه بر کمبود نیروی انسانی در این زمینه در مواردی چون دکور هم با مشکلات بسیاری روبرو هستیم که آسیبهای جدی به آثار تاریخی میزند و کار کردن در این زمینه را بسیار سخت کرده است. ما یک شهرک سینمایی مجهز برای ساخت فیلمها و سریالهای اینچنین نداریم و نمیتوان این آثار را با فیلمها و سریالهای روز که در شرایطی راحت و بی دردسر ساخته میشوند، مقایسه کرد. وقتی فیلمساز با بازیگری مواجه میشود که برای اولین بار سوار اسب شده و باید بارها او را تعلیم دهند که امکان ضبط فراهم شود یا تلاش فیلمساز برای ادای دیالوگهای تاریخی با لحنی مختص آن زمان کارهایی است که انرژی بسیاری از گروه تولید میگیرد و اصلاً سختیهای آن با فیلمها و سریالهای روز قابل قیاس نیست.
انتهای پیام //