
به گزارش برنا ؛ سیده فاطمه موسوی در شعر خود برای حضرت ابولفضل العبّاس علیه السلام می گوید :
به میدان می روی و نعره ی تکبیر می آید
چنان شیری که با فریاد عالمگیر می آید
به میدان می روی با مشک روی دوش خود بسته
همه در هلهله: این کیست با شمشیر می آید؟
رقیّه دیگر از سوز عطش در خیمه افتاده
صدای گریه ی اصغر برای شیر می آید...
تو از دست به خاک افتاده ات چیزی نمی خواهی
ولی بر مشک تو باران تیغ و تیر می آید
صف دشمن میان دو برادر حائل افتاده
صدای نعره ی عبّاس با تأخیر می آید...
حسین از آنسوی میدان به اهل خیمه می گوید:
علمدار من آب آورده اما دیر می آید...
فرات از گریه می سوزد مگر لب تر کنی از آب
هنوز از موج موجش ناله ی دلگیر می آید...