به گزارش خبرنگار نفت خبرگزاری برنا، شرکت انگلیسی بریتیش پترولیوم (BP) هفتاد و یکمین گزارش سالانه خود با عنوان «مرور آماری انرژی جهان ۲۰۲۲» را به تازگی منتشر کرده است. طبق این گزارش ایران حدود ۱۷.۵ میلیارد متر مکعب صادرات گاز دارد، به عبارتی ۲.۵ درصد بازار را به خود اختصاص داده است این درصورتی است که ایران دومین ذخایر گازی جهان را با ۴۲۰۰۰ میلیارد متر مکعب (۲۱ درصد از ذخایر گازی جهان) را داراست و در یکی از مهمترین شاهراههای انتقال انرژی جهان قرار گرفته است.
در همین راستا محسن قمصری مدیر عامل سابق شرکت ملی صادرات گاز پیرامون این حجم پایین از صادرات گاز به خبرنگار نفت برنا گفت:« علت کمبود صادرات گاز ما مشخص است و نیاز به تحلیل خاصی نیست و عمدتا بر میگردد به زیر ساختهای ما که به علت عدم زیر ساختهای مناسب ما توان افزایش صادرات نداریم و بحث دیگر، بحث تحریم هاست ما در تحریم ها قرار داریم لذا نمیتوانیم به خوبی صادرات داشته باشیم».
علاوه بر آن حسن تاش کارشناس ارشد حوزه انرژی سطح صادرات گاز ایران را با توجه به منابع به 4 علت مناسب نداست و گفت:«قطعا سطح صادرات گاز ایران با حجم منابع کشور تناسب ندارد و ما فرصت های صادراتی زیادی را از دست داده ایم اما این که علت چیست به نظر من چهار علت زیر به ترتیب وجود داشته و دارد : اول وضعیت تقاضا و مصرف انرژی و گاز در کشور است که متاسفانه ما از نظر شاخص شدّت انرژی و سایر شاخص های مصرف انرژی یکی از بدترین مصرف کنندگان انرژی در جهان هستیم و رشد تقاضا در اغلب قریب به اتفاق دهه های گذشته از رشد تولید و عرضه سبقت گرفته است و تراز عرضه و تقاضای گاز کشور در اغلب سال ها منفی بوده است و پتانسیل صادرات بیشتر نداشتهایم.»
وی افزود:«دوم روند توسعه گازرسانی در کشور است که به اعتقاد من در بسیاری از موارد بیقاعده بوده و تابع یک برنامه منطقی و روشن و جامع انرژی و تابع منطق اقتصادی نبوده است و این هم به همان داستان ناترازی گاز کمک کرده است».
حسن تاش ادامه داد:« مساله سوم مشکلات اقتصادی و مدیریتی کشور و صنعت نفت و از جمله مشکلات ناشی از تحریم بوده که مانع از سرمایه گزاری کافی در همه زیر بخش های انرژی شده است و نهایتا مساله یا مانع چهارم در مسیر افزایش صادرات کشور مساله روابط خارجی کشور و به دنبال آن مساله تحریم بوده است که مانع گسترش روابط اقتصادی و تجاری کشور با بسیاری از کشورهای جهان شده و تجارت گاز هم از این قاعده مستثنی نبوده است».
همچنین محمد علی خطیبی نماینده اسبق ایران در اوپک در گفتوگو با خبرنگار نفت خبرگزاری برنا با اشاره به حجم کم صادرات گاز ایران گفت:« این حجم کم چند علت دارد اول آن که کشور پس از جنگ با مشکلات تحریم روبرو شد و پس از آن نیز دولت میبایست کشور را بازسازی میکرد بنابراین توسعهی کافی در راستای صادرات گاز شکل نگرفت».
وی در ادامه گفت: «چنانچه مشاهده میکنید اولین تحریم ها تحریم های نفتی بود از طرفی برای توسعه نیز نیازمند سرمایهگذاری خارجی هستیم به هر حال توان داخلی محدود است. نکته دوم مصرف بالای گاز در کشور و نکته سوم نبود تکنولوژی LNG در کشور است. اگر به این تکنولوژی میرسیدیم یقینا وضعیت بسیار بهتر بود.»
علل کمبود صادرات گاز
همانطور که مشاهده شد کارشناسان علت اصلی کمبود صادرات گاز در کشور را در مصرف بالا، تحریم، عدم سرمایه گذاری و هم چنین توسعه نیافتن میادین تعریف کردند. از طرفی یکی از فرصت های صادراتی که میتواند کشور را با سودهای کلان روبرو کند استفاده از ظرفیت دیگر کشورها به صورت سوآپ گاز یا خرید گاز از کشورهایی که فروشنده هستند و فروش آن به کشورهایی که به گاز نیاز دارند، است.
راه حل تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه
از این رو ظفریان کارشناس ارشد انرژی با اشاره به رویکردهای تجارت گاز در گفتوگو با برنا بیان کرد:« با توجه به اهتمام دولت برای پیشبرد تجارت گاز، رویکرد تجارت گاز نیز باید مشخص شود. به طور کلی سه رویکرد برای تجارت گاز وجود یک مدل آن خرید فروش گاز است. از یک کشور گاز بخریم و از طرف دیگر به کشور دیگری بفروشیم.»
این کارشناس ادامه داد:« مدل بعدی سوآپ گاز است به این معنا که از کشوری گاز را در یک نقطه تحویل میگیریم و به کشور ثالثی گاز را در نقطه دیگری تحویل میدهیم و به علت این جابجایی مبلغی را دریافت میکنیم اما در این حالت، قرار داد بین کشور اول و کشور سوم است و عمل کشور دوم تنها یک واسط است. مدل آخر مدل ترانزیت است فرض کنید ترکمنستان و آذربایجان خط لوله مجزا در داخل ایران احداث کرده باشند و گاز ترکمنستان به آذربایجان برود و در این صورت ایران به دلیل عبور خط لوله تنها حق ترانزیت میگیرد.»
با این حال تزانزیت یا سوآپ گاز منافع کشور را تامین نمیکند لذا باید به سمت خرید و فروش گاز رفت ظفریان در این رابطه معتقد است:« سوآپ یک رویکرد منفعلانه است و رویکرد مناسبی در تجارت گاز نیست. رویکرد منفلانه باعث میشود که تاثیرگذاری سیاسی تجارت گازی بسیار کم شود و عملا نتوان از ابزار تجارت گاز استفاده بهینه کرد».
این کارشناس افزود:« زمانی که کشور، مستقیم گاز صادر میکند منجر به وابستگی کشور وارد کننده میشود مانند صاردات گازی که به ترکیه و عراق داریم و این امر در مناسبات ما با این کشورها تاثیر میگذارد اما اگر به سمت سوآپ گاز برویم عملا تاثیرمان بر کشورهای دیگر بسیار کم میشود».
وی با اشاره به این که ایران باید تبدیل به هاب انرژی منطقه شود گفت:« لذا رویکردی که باید اتخاذ کنیم این است که گاز را به صورت حداکثری از کشورهای دارای پتانسل صادرات گاز یعنی ترکمنستان، قطر، روسیه و تا حدی آذربایجان در قالب خرید، وارد کنیم و به کشورهای متقاضی در قالب فروش گاز صادر کنیم».
ظفریان افزود:« این موضوع منجر میشود که ایران تبدیل به هاب گازی منطقه تبدیل شده و وابستگی متقابل بین ایران و این کشورها ایجاد شود که به نوبه خود منجر به تقویت موقعیت سیاسی ایران در منطقه می گردد».
نتیجه
با توجه به تفاهم نامه اخیر ایران با گازپروم روسیه فرصت بسیار مناسبی در اختیار ایران قرار گرفته که با خرید گاز روسیه و فروش آن به کشورهای همسایه بتواند آن کشورها را به خود وابسته کند. از طرفی با توجه به شرایط جدید جهان و روسیه این فرصت مناسب را ایران باید قدر بداند و از آن در جهت افزایش منافع ملی خود استفاده کند.
همچنین باید در نظر گرفت که گاز دریافتی از روسیه با تخفیف قیمتی خریداری و به هیچ عنوان نباید سوآپ شود زیرا سوآپ نفت به معنای بازارسازی برای روسیه است. علاوه بر آن نباید به مصرف داخلی برسد و از آن در جهت گازرسانی به بازارهای هدف ایران و همچنین تبدیل این کشور به هاب گازی منطقه استفاده کرد.
انتهای پیام/