
به گزارش خبرگزاری برنا، زهره سادات لاجوردی فرزند شهید اسدلله لاجوردی خاطرهای از پدر خود شرح داد: یادم هست زمانی پدر تعدادی از افراد توابی که در آستانه آزادی از زندان بودند را به منزل دعوت کرد. پدر برای اینکه از توبه این افراد مطمئن شود این افراد را به منزل دعوت کرده بود. برادرم تعریف میکرد پدر در قسمت بیرونی اتاق، در قسمتی که توابین مستقر بودند اسلحه همراه خود را از قصد جا گذاشت.
برادرم به پدرم با حالت تعجب میگوید: شما چگونه اطمینان کردی که اسلحه مسلح را در دید اینها گذاشتی؟ پدر جواب داده بودند : چون این افراد میخواهند آزاد شوند و من هم مطمئن هستم که توبهشان واقعی است. میخواهم اگر قرار است خدای نکرده دست به جنایتی بزنند اینجا امتحانشان را پس بدهند و من اولین کسی باشم که مورد تعرض اینها قرار میگیردد و به نحوی نباشد که اینها وارد جامعه بشوند و بخواهند دست به ترور بزنند. پدر برای اینکه مطمئن شوند این افراد تواب واقعی هستند از خودگذشتگی نشان دادند که در آخر بسیاری از همین توابین به جبهه رفتند و شهید هم شدند.
انتهای پیام/