اگر یک صدم آدم‌های نظام مثل رهبر انقلاب اعتقاد به گفت‌وگو داشتند این وضع ما نبود/ پایه‌های نظام با سوال جوانان به هم نمی‌ریزد

خبرگزاری برنا – سعیده اسدیان: میدان دادن به جوانان و حضور پررنگ‌تر آن‌ها در عرصه‌های مختلف از مهم‌ترین تأکیدات و الزامات گام دوم انقلاب است.

این در حالی است که دغدغه‌ای از سوی برخی از مسئولان برای ترتیب اثر دادن به مطالبات جوانان وجود ندارد و اگر در جلسات مختلف هم از جوانان دعوت می‌شود، بیشتر این حرکات حالت ویترینی دارد و بازخوردی که باید در آن دیده نمی‌شود، گویی این محافل تنها در حد زدن حرف‌های روتین است و گرفتن عکس و تمام!

در همین راستا با امیرحسین آل اسحاق، مدیرکل طرح‌های ملی و فراگیر جوانان وزارت ورزش و جوانان گفت وگویی داشتیم که در زیر می خوانید:

پایه های نظام آنقدر محکم است که با سوال جوانان به هم نریزد

برنا: خیلی از جوانان از عدم پاسخگویی مسئولان گلایه مند هستند، در حالی که مطالبه گری بخشی از حق آنهاست و مقام معظم رهبری بارها خطاب به جوانان تأکید کرده اند که از مسئولان، کار جدی و واقعی مطالبه کنید و آنها را از کار نمایشی برحذر بدارید، با این حال اکثر مسئولان از زیر بار پاسخگویی شانه خالی می کنند.

آل اسحاق: بعد از گذشت 40-50 سال از انقلاب آنقدر پایه های این نظام محکم است که با سوال کردن به هم نریزد، این پاسخ ندادن و سوال نکردن است که باعث می شود ما برخی مواقع در بن بست گیر کنیم.

دوستان در ادوار مختلف فکر کردند پیدا کردن جواب سوال کار سختی است و راحت ترین کار این است که تبعیت کنند.

در واقع نسل دهه 60 تبعیت بالایی داشت اما هرچه گذشت این تبعیت با سوال همراه شد، متأسفانه دوستان آنقدر درگیر اجرا و مشکلات بودند که سوال ها را نادیده گرفتند در حالی که از نظر من سوال پرسیدن خطری ندارد.

گاهی اوقات مثلاً در مورد یکی از جنگ ها سوال می شود که چرا شکست خوردیم، اما طوری با آنها برخورد می شود که انگار شکست ایرادی دارد و همیشه باید پیروز بود، ما از خدا که بالاتر نیستیم آخرین دین و کتابش را فرستاده و گفته هرچه می خواهید بپرسید.

برنا: متأسفانه خیلی اوقات خود مسئولان از جوانان مطالبه دارند.

آل اسحاق: ایراد اصلی همین است، مهم ترین سوال این است چرا انقلاب کردید؟ ما یا جواب داریم یا نداریم اگر نداریم وای به حال ما ولی اگر جواب داریم چرا از پاسخ دادن می ترسیم؟

ما چون به حجم زیادی از سوالات تاریخی جواب ندادیم مثل دور برگردان به سال های 57 تا 60 بر می گردیم، برای من واقعاً عجیب است ما فیلمسازی داریم که بچه حزب اللهی است راجع به وحشی ترین آدم های تاریخ یعنی منافقان فیلم می سازد، اما مشخص است که به خیلی از سوالات ذهنی اش پاسخی داده نشده است.

جوانی سن گفت وگوی فطری است

ما حتی در مورد همین موضوعات هم نتوانستیم رفع ابهام کنیم، در حالی انقلاب اسلامی از سوال کردن ایجاد می شود، ما در معاونت جوانان آمادگی داریم در حوزه کاری خود پاسخگویی داشته باشیم.

ما در کشور کارشناسان جوان و درجه یک در همه گروه های سیاسی داریم، جوانی سن گفت وگوی فطری است، اگر برای یک دهه شصتی یک ساعت لازم بود صحبت شود تا موضوعی را درک کند برای یک دهه نودی 10 دقیقه زمان کافی است، اگر شما برای من 4 خط برای من می کشیدی و می گفتی تصور کن خیابان است برای نسل جدیدی باید جزئیات را مطرح کنید، ما باید به زبان جوانان با آنها صحبت کنیم اما این به آن معنا نیست که هرچه گفتند بپذیریم.

برنا: ما اصلاً ادبیات نسل جوان را می شناسیم؟

آل اسحاق: آنچه مشخص است این است نسل جدید 20 سال دیگر وارد عرصه کار می شوند و در این شکی نیست.

راه حل ساده این کاری است که ما می کنیم، راه حفظ صندلی عدم درگیری است، من اولین بار است این حرف ها را می زنم دیگر هم نمی گویم چون واقعاً تبعات آن آزاردهنده است. من میروم طرف مخاطب و می گویم هرکاری می خواهی انجام بده، عمده سیاسیون کشور در همین مسیر هستند، این حرف بدی است چپ و راست یا اصلاح طلب و اصولگرا هم ندارد، طرف هیجان مخاطب ایستادن به یک اپیدمی در این کشور تبدیل شده است.

اگر یک صدم آدم های نظام مثل رهبر انقلاب اعتقاد به گفت وگو داشتند این وضع ما نبود

در واقع گفت وگویی وجود ندارد، گفت وگو به این معنی نیست من خودم را شبیه شما کنم یا آنچه دوست دارم را رویش کرم کارامل بزنم بدهم شما استفاده کنید، این هنر نیست! گفت وگو کاری است که شهید بهشتی با آدم حزب توده می کرد.

اگر یک صدم آدم های نظام مثل رهبر انقلاب اعتقاد به گفت وگو داشتند این وضع ما نبود، آدم ها حرف هایی را به ایشان می زنند که به کسی دیگر بزنند از صحنه روزگار حذف می شوند اما ایشان خودشان را موظف به پاسخگویی می دانند واین نکته مهمی است.

اینکه حضرت آقا تذکر می دهند که خانم و آقای عدالت خواه ادبیات دهه شصتی به ادبیات مارکسیستی می خورد این کار را نکنید، برای این است که ما اقدامی در جهت تولید ادبیات درست مطالبه گری عاقلانه نکردیم.

برنا: شاید دلیلش این باشد که گفتگو را یک موضوع سیاسی می بینند.

آل اسحاق: گفت وگو یک موضوع سیاسی نیست، خود پیغمبر همه چیز را به مردم توضیح می داد، راجع به جزئیات حرف می زد و مثال های عامه فهم می زد، راه های دنیای مدرن منجر به نتیجه ای که ما برایش انقلاب کردیم نمی شود، اگر می خواهید آنها را بپذیرید با تمام قواعدش بپذیرید اما اگر مدل تان چیز دیگری است باید بدانید که همه چیز از گفت وگو رد می شود.

خیلی ها از گفت وگو می ترسند چون نگرانند که به مقدسات شان ایراد گرفته شود، چه کسی گفته مقدس است؟ نه اینکه نظام جمهوری اسلامی مقدس نیست اما چه کسی گفته با سوالی که از امیرحسین آل اسحاق می پرسند دارند نظام را می زنند؟ آن ها دارند ایرادات تو را به رویت می آورند، تو که مقدس نیستی!

نظام به دلیل هدف مقدسی که داشته و خونی که پایش رفته مقدس شده، حتی از خود آن هم می شود سوال کرد و هیچ اتفاقی هم نمی افتد.

قالب های رسمی باید شکسته شود

برنا: پس نتیجه ای که می گیریم این است که در جریان مطالبه گری ممکن است منافع به خطر بیفتد.

آل اسحاق: بله، وقتی ریشه اش را باز کنید به منافع آدم ها می رسید و تا این ریشه را نشکنید راه به جایی نخواهید برد.

من خودم دانشم راجع به پاسخگویی زیاد نیست اما استقبال می کنم کار انجام شود و پای کار باشم اما دروغ چرا تا حالا کاری نکردم و نکردیم.

برنا: همیشه وقتی صحبت از جوان موفق می شود جوانان فکر می کنند حتماً باید نخبه باشند تا موفق شوند، در ذهن ما اینطور گنجانده شده که حتماً باید یک کار عجیب وغریب کردی باشی تا موفق باشی.

آل اسحاق: این اشتباه است، راه حل آن هم این است که از خودمان شروع کنیم، من در حد خودم شروع کردم و حدود 170 قسمت در مورد جوان های ساده  و معمولی اما موفق مستند ساختم.

برنا: در واقع آدم های معمولی خیلی باور پذیرتر هم هستند.

آل اسحاق: دقیقاً، راه نجات کشور این است اگر من مسئول کاری هستم آن را درست انجام دهم اگر این نگاه را داشته باشیم واقعا قبل و بعد هیچ اهمیتی ندارد.

من در طول این 10 سال پروژه هایی انجام دادم که برخی به نتیجه نرسیده اما نا امید نشدم، چاره ای غیر از این نیست، همه حرف ها و ایرادایی که شما دارید سر جایش درست است اما اگر بتوانیم یک قدم برداریم که از دیروز یک صدم درصد بهتر کار کنیم بهتر از این است که همش دست روی دست بگذاریم، اصل مطلب این است که قالب های رسمی شکسته شود.

انتهای پیام/