نیما بردیافر جامعه شناس، پژوهشگر اجتماعی و رئیس کمیسیون ازدواج و خانواده در گفت وگو با خبرنگار باشگاه جوانی خبرگزاری برنا، درباره آمار ارائه شده در حوزه ازدواج، طلاق، فرزندآوری و جمعیت گفت: افزایش جمعیت در اوایل انقلاب و کاهش جمعیت در سالهای اخیر از جمله سیاستهای متناقضی است که با توجه به شرایط صورت گرفته است.
درگیری ۸۰ کشور اروپایی در مسأله جمعیت
وی با بیان این که مسئله جمعیت و جایگزینی آن، چالشی جهانی است و در حال حاضر بیش از ۸۰ کشور اروپایی و توسعه یافته درگیر آن هستند، اظهار داشت: البته بخشی از این سیاستها جهانی و منطقهای بوده و صرفاً بومی و داخلی نیست.
بردیافر تصریح کرد: مطالعه بین ملتی و وضعیت اغلب استانهای برخوردار ایران نشان میدهد که رابطه بین اقتصاد و جمعیت یک رابطه معکوس است. یعنی هرچه وضعیت اقتصادی یک ملت بهتر باشد، کشش آن ملت به سمت جمعیت کمتر است. به طور کلی کشورهای کمتر توسعه یافته مثل کشورهای آفریقایی و آسیایی به لحاظ جمعیتی وضعیت مطلوبی دارند. افغانستان، عراق و پاکستان مصداقی برای این ادعا هستند.
این جامعه شناس با توجه به آمارهای ازدواج و فرزندآوری در کشور گفت: آمار جمعیتی برخلاف عقیده عمده مردم است که میگویند پیش از ازدواج باید اقتصاد فراهم شود. در ایران نیز در استانهای مرکزنشینِ برخوردار، از شمال تا جنوب یعنی از مازندران تا فارس به جز ایلام، مشکل ازدواج دیده میشود، اما استانهایی که در یک طرف راست یا چپ قرار دارند مثل خراسان، کرمان و سیستان و بلوچستان و هرمزگان به لحاظ جمعیتی وضع بهتری دارند.
وی با بیان اینکه در سایر کشورها و در سطح بین الملل نیز این روند دیده میشود، تصریح کرد: به همین جهت در کشورهای توسعه یافته مفهوم خانواده کمرنگتر میشود، کارکرد خود را از دست میدهد و به سمت حداقلی شدن میرود.
اقتصاد، معیار اصلی برای ازدواج و فرزندآوری نیست
این پژوهشگر اجتماعی تأکید کرد: در طبقه بندی اقتصادی نیز این قضیه مشهود است، طبقات پایینتر معمولاً زود ازدواج میکنند و بچههای زیادی هم دارند در حالی که طبقات بالاتر، تمایلی به فرزندآوری ندارند. براساس این آمار میتوان گفت اقتصاد معیار اصلی برای ازدواج و فرزندآوری نیست.
رئیس کمیسیون ازدواج و خانواده با عنوان کردن سه گروه در حوزه ازدواج گفت: گروه اول امکانات ازدواج است که شامل عوامل ازدواج میشود. اقتصاد، آموزش و تحصیلات در این گروه دسته بندی میشوند. گروه دوم شامل محدودیتهای ذهنی است که در ذهن جوان دلیلی برای ازدواج وجود ندارد. گروه سوم که مضیقه نامیده میشود اعم از دسترسی و فراهم بودن است. گاهی همه چیز فراهم است، ولی گزینه مناسب در دسترس نیست. جنگ، مهاجرت و تحصیلات و اختلاف سنی از جمله مسائل مضیقه ساز هستند.
در ۱۱ درصد ازدواجها دخترها بزرگتر هستند
بردیا فر منظور از مضیقه را بحث عدم تعادل بین دوجنس زن و مرد در سن ازدواج عنوان کرد و افزود: در دورههای مختلف جمعیت دوجنس به یک اندازه نیست و با کمبود دختر یا پسر مواجه میشویم. اگرچه در جامعه کمبود پسر به نظر میرسد، اما در گروه سنیهای مختلف متفاوت است.
وی ادامه داد: با توجه به دادههای آماری یازده سال اخیر حدود ۷۸ درصد تفاوت سنی زوجین ایرانی پنج سال اختلاف سنی از سمت آقا ثبت شده است، در ۱۱ درصد ازدواجها دخترها بزرگتر هستند و در ۱۱ درصد باقی مانده زن و مرد همسن هستند.
این جامعه شناس با در نظر گرفتن اختلاف سنی روال فرهنگی جمعیت ادامه داد: در گروه اول دهه ۶۰ یعنی گروه سنی ۳۵ تا ۳۹ ساله نسبت جنسی به نفع مردان هست یعنی تعداد دختران بیشتر از پسران است. همچنین در انتهای دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ جمعیت بانوان مجرد از مردان مجرد سبقت میگیرد.
کمبود همسر تحصیلکرده برای ۲۰ درصد از دختران
رئیس کمیسیون جمعیت و خانواده با تاکید روی سوژه جمعیت گفت: جمعیت مردان متولد اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ حدود ۲ میلیون است که بر اساس آمار با کمبود همسر مواجه میشوند. این آمار معادل ۶۰ دختر برای ۷۵۰ پسر است.
بردیافر در پایان با بیان وضعیت تحصیلی جوانان خاطرنشان کرد: ۶۰ درصد دختران تحصیلات دانشگاهی دارند. با توجه به این که حدود ۴۰ درصد از پسران خارج از محیط علمی دانشگاه مشغول به کار هستند برای ۲۰ درصد از دختران کمبود همسر تحصیلکرده وجود دارد.
انتهای پیام/