به گزارش برنا، یازدهم ماه مبارک شعبان، روز ولادت خجسته حضرت علیاکبر(ع) در تقویم ملی کشور بهعنوان روز جوان نامگذاری شده است، یاد و اندیشه این روز که به نام جوان نامگذاری شده همواره احساس قدرت، امید، شکوفایی، توانستن، شور و شوق و پویایی را در وجود هر انسان فرهیختهای برمیانگیزد و در نهایت در اندیشه هر جوان وارستهای افقی بلند را ترسیم میکند.
بیتردید محققان و پژوهشگران علوم اجتماعی معتقدند جوانی دوران تحول، پویندگی، جویندگی و کشش انسان بهسوی خلاقیت، نوآوری و شاید سرکشی نسبت به وضع موجود، نپذیرفتن و تسلیم نشدن به هر آنچه ذهن و دل را اقناع نمیکند، شناخته میشود.
همچنین در کنار همه این موارد جوانی دوران خواستن و برخاستن است، به همین منظور ایران بهعنوان یکی از مطرحترین کشورهای جوان جهان، باید همواره جوان و جوانگرا باقی بماند. در همین راستا میتوان به ذکر روایتی از امیرالمؤمنین امام علی(ع) اشاره کرد که فرمود: «جوانی را پیش از پیری قدر بدان». جوانی همواره بهترین فرصت برای زندگی، برای خودسازی و همچنین سازندگی است.
بیشک جوانان هر جامعه ارزندهترین ذخایر و سرمایههای آن جامعه به شمار میروند و جالب اینکه خداوند متعال، همواره پیامآوران وحی خود را از میان جوانان برمیگزید و این در حالی بود که پیامبر اکرم(ص) برای جلب قشر جوانان به آیین اسلام اهمیت ویژهای قائل بود بهگونهای که نخستین نماینده فرهنگی و سیاسی ایشان یعنی «مصعب بن عمید» جوانی نورس بود، همچنین نخستین فرماندار او پس از فتح شهر مکه جوانی ۲۱ ساله بود و نیز آخرین انتصابی که در زمان حیات پربارش انجام شد، انتصاب جوانی ۱۸ساله به نام «اسامه بن زید» به فرماندهی سپاه مسلمانان بود و این در حالی بود که کمی پیش از آن و در واقعه غدیر خم که آینده جهان اسلام در آن رقم میخورد و در ادوار پایانی عمر شریف خود امیرالمؤمنین علی(ع) را که جوانی ۳۲ ساله بود بهعنوان رهبر آینده جهان اسلام به امت معرفی کرد و همچنین ایشان در پاسخ به نامه معترضان در خصوص انتخاب جوانی ۲۱ ساله بهعنوان فرماندار جدید مکه در پاسخی مفصل چنین فرمود: «کسی به خاطر کمی سن او به مخالفت برنخیزد، چراکه هر بزرگتری ازنظر سنی شایسته نیست، بلکه هر شایستهای بزرگتر است.»
اگر به روایات دینی نگاهی عمیقتر داشته باشیم درمییابیم که حضرت مهدی(عج) نیز در هنگام ظهور به هیبت جوانان در میان پیروان راستینش ظاهر خواهد شد.
بیتردید فعالیت در سه حوزه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به دلیل اهمیتی که در سه حوزه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در ساختار ایران امروز و فردا ایفا میکند از اهمیت فراوانی برخوردار است.
اگر بپذیریم که تکیهبر اقتصاد تکمحصولی نتیجه استعمار نوین کشورهای پیشرفته بهویژه در سده بیستم میلادی بود، امروزه ناچاریم تا بههر تقدیر زمینههای وابستگی کشور به اقتصاد مبتنی بر صنعت نفت را قطع کنیم، به همین منظور تکیهبر فرهنگ و هویت کشومان که ریشه در هویت ملی و دینی دارد و در قالب میراثفرهنگی و بهویژه صنایعدستی خود را نشان میدهد از اهمیت ویژهای برخوردار است.
اگر نپذیریم که در دهه سوم از سده بیستویکم و بهویژه پس از پایان همهگیری بیماری کرونا و تبعات ناشی از آن، مردم جهان با توجه تفوق فناوری ارتباطات به دنبال دیدار و کشف حقیقت هستند، پرداختن به میراث نیاکان که ریشه در فرهنگ و تمدنمان دارد و لزوم ارائه اندیشههای نیاکان خداجویمان به جهانیان در قالب صنعت گردشگری از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در این میان نسل جوان امروز ایرانی که رشد خود را مرهون انفجار فناوری ارتباطات است از یکسو دارای علم و سواد روز است، اما از سوی دیگر زندگی در عصر ارتباطات نیاز وافری به بهروزرسانی این سواد دارد که بهصورت خام در اذهان جوانان شکل یافته است، زیرا تربیت میراثبانان جوان، که در جوانی به لزوم حفاظت از میراث نیاکان واقفاند یا حمایت از فعالیت هنرمندان جوان هنرهای دستی و سنتی که امتداد دهنده راه نیاکان هستند، از یکسو به امتداد حیات فرهنگی و تمدنی ایرانیان میانجامد و از سوی دیگر مواهب اقتصاد فرهنگی ناشی از پرداختن به این مقولهها میتواند دستمایه مناسبی برای توسعه پایدار کشور با تکیهبر نسل جوان به شمار رود.
با این وصف با توجه به نقش مؤثر جوانان و توان بالقوه این نسل در توسعه و پیشرفت جامعه و آبادانی و ترقی برای بهرهگیری حداکثری از ظرفیت جوانان در عرصههای مدیریتی، اجرائی و نظارتی، نیاز است در این زمینه برنامهریزی و سیاستگذاری اصولی انجام شود. بر اساس بیانات رهبر فرزانه انقلاب در سال ۱۳۹۸بیتردید موتور پیش برنده در هر جامعهای جوانان هستند و همچنین در دیدار ایشان با هیئت دولت در سال ۱۴۰۱ برای لزوم جوانگرایی در بدنه دولت و حذف حلقه فرسوده مدیران تأکید شده و ابراز کردند با این کار نفس تازه به دستگاههای اجرایی دمیده میشود.
امروزه خوشبختانه در بدنه وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شاهدیم که جوانگرایی البته با در نظر گرفتن تخصص و تعهد لازم در نظر گرفته شده است، به نظر میرسد این تجربه میتواند با برنامهریزی مناسب به سایر بخشهای دولت نیز تسری یابد.
با این وصف چقدر زیبا است که نقش جوانان در حفاظت از میراث کهن فرهنگی ایرانزمین بیش از قبل جدی باشد و یا اینکه دیدن هنرمندان جوان که در کارگاههای صنایعدستی فعالیت میکنند نه تنها امید به آینده را افزون میسازد بلکه خود یک جاذبه گردشگری است، همچنین دیدن فعالان جوان گردشگری، از راهنمایان تور گرفته تا سایر بخشهای گردشگری که چگونه مدلهای مختلف سفر بهویژه گردشگری فرهنگی را بسط و گسترش میدهند میتواند نوید دهنده توسعه اقتصاد و فرهنگ کشور بر مبنای اقتصاد فرهنگی باشد.