آسوشیتدپرس: پس از برخوردهای مرگبار پلیس آمریکا با شهروندان، که بهطور نامتناسبی متوجه سیاهپوستان آمریکایی است، سیستم قضایی اغلب از آنان در برابر تحقیق و رسیدگی محافظت میکند و خانوادهها بدون اینکه بدانند واقعا چه اتفاقی افتاده، با غم خود رها میشوند. افسران معمولا در تحقیقات داخلی بیگناه شناخته میشوند
گروه تحقیقاتی غیرانتفاعی «Mapping Police Violence»: ۱۲۴۷ نفر آمار اولیه مقتولان به دست پلیس آمریکا در سال ۲۰۲۳ میلادی/ ۳ نفر در روز کشته میشوند/ تا نیمه ماه جاری میلادی (آوریل) ۳۲۶ نفر به دست پلیس کشته شدهاند
شهروند| ۹۶ گلوله در ۴۱ ثانیه؛ قاتل: پلیس آمریکا؛ مقتول: راننده ۲۶ ساله سیاهپوستی به نام «دکستر رید» که میگویند قوانین رانندگی را رعایت نکرده بود. قتل شهروندان آمریکایی به دست پلیس تازگی ندارد و این مورد جدید هم نشان از ادامه این روند دارد. پلیس آمریکا گاهی مردم، و بیشتر سیاهپوستان، را با گلوله میکشد و گاهی با رفتارهای خشن که در این صورت پنهانکردن آن آسانتر هم هست. اخیرا تیمی از روزنامهنگاران با هدایت «آسوشیتدپرس» تحقیقی را درباره خشونت مرگبار پلیس آمریکا آغاز و بیش از ۱۰۰۰ قتل را مستند کرد و نشان داد که چگونه افسران قاتل در تحقیقات تبرئه میشوند و سیستم قضایی اغلب سدی در برابر پاسخگویی پلیس ایجاد میکند و خانوادهها بدون اینکه بدانند واقعا چه اتفاقی افتاده، با غم خود رها میشوند. «آسوشیتدپرس» از کسانی که جان باختهاند میگوید و اینکه چرا مردم اینقدر کم درباره این موارد میدانند. در مطلب پیش رو، به بخشهایی از گزارشهای «آسوشیتدپرس»، «گاردین»، که آماری از گروه تحقیقاتی غیرانتفاعی «Mapping Police Violence» که مرگ به دست پلیس آمریکا را فهرستبندی میکند، آورده و روزنامه «شیکاگو تریبون» استناد شده است.
این مردان مسلح نبودند
«کارل گرانت، کهنهسرباز ویتنام مبتلا به زوال عقل، از اتاق خود در بیمارستان بیرون رفت تا تلفن همراهی را که تصور میکرد دارد، شارژ کند. وقتی او آرام نگرفت، افسر پلیسی که همراهیاش میکرد، با او به شدت برخورد کرد. سر او محکم به زمین خورد. «دونالد آیوی جونیور»، ورزشکار سابق، شبی در حال دور شدن از دستگاه خودپرداز بود که مأموران پلیس به او مشکوک شدند. آنها سعی کردند او را دستگیر کنند. «آیوی» فرار کرد و پلیسها او را گرفتند و با شوکر و باتوم با خشونت مهارش کردند. این مردان غیر مسلح بودند. تهدیدی برای امنیت عمومی نبودند، اما پس از استفاده پلیس از نیرویی که قرار نیست کُشنده باشد، جان خود را از دست دادند؛ روشی که پنهان کردن آن بسیار آسانتر از شلیک اسلحه یک افسر است.» «آسوشیتدپرس» گزارش تحقیقی خود از اعمال خشونت مرگبار پلیس آمریکا را اینگونه آغاز میکند و ادامه میدهد: هر روز، پلیس در آمریکا بر تاکتیکهای رایج استفاده از زور تکیه میکند که برخلاف اسلحه، هدفش متوقف کردن افراد بدون کشتن آنهاست. اما با سوءاستفاده، این تاکتیکها همچنان به مرگ ختم میشوند. تحقیقات «آسوشیتدپرس» منجر به شناسایی و مستندسازی حداقل ۱۰۳۶ مورد قتل در طول دهه ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱ شد؛ این شهروندان پس از اینکه پلیس آنها را از طریق برخوردهای فیزیکی، شوکر و سایر وسایلی که نباید مرگبار باشند، تحت کنترل خود درآورد، جان باختهاند. خبرنگاران نزدیک به ۷۰۰۰ درخواست برای اسناد دولتی و فیلمهای دوربین بدن پلیس ارسال کردند؛ بیش از ۷۰۰ گزارش کالبدشکافی یا گواهی مرگ دریافت و حداقل ۴۸ ویدیو که هرگز منتشر یا بهطور گسترده توزیع نشده بود، کشف شد. این مرگهای مستندشده بخشی ناچیز از کل برخوردهایی است که پلیس با مردم دارد.
خوک کوچولوی عرقریز
مقامات پزشکی از مجریان قانون بهعنوان عامل یا کمککننده در حدود نیمی از این مرگها نام بردند. در بسیاری از موارد دیگر، از نیروی پلیس نام برده نشد و به جای آن داروها یا مشکلات سلامتی مقصر شناخته شدند. ویدیوها در چند ده مورد نشان میدهد که برخی از افسران افرادی را که در حال جان دادن هستند، مسخره میکنند، میخندند یا عباراتی مانند «خوک کوچولوی عرقریز»، «مثل دختربچهها جیغ میکشد» و … را به کار میبرند.
بر اساس تجزیهوتحلیل «آسوشیتدپرس»، برخوردهای مرگبار پلیس تقریبا در همه جا اتفاق افتاده؛ شهرهای بزرگ، حومه و روستاهای آمریکا، رستورانها، مراکز کمک به زندگی و معمولا در یا نزدیک خانههای کسانی که به قتل رسیدهاند. مقتولان از همه اقشارند؛ شاعر، پرستار، نوازنده، راننده کامیون، مدیر فروش و حتی چند افسر مجری قانون خارج از زمان انجام وظیفه. بیشتر آنها در دهه ۳۰ و ۴۰ زندگی خود بودند. کوچکترین آنها فقط ۱۵ سال و مسنترینشان ۹۵ سال. با این حال، این تلفات بهطور نامتناسبی متوجه سیاهپوستان آمریکایی است. سایرین هم کسانی بودند که در وضعیت اضطراری پزشکی، سلامت روانی یا دارویی بودند، گروهی که به ویژه مستعد اعمال زور هستند.
مشکل آمریکایی
دکتر راجر میچل، یکی از تلاشگران برای بهبود ردیابی قتلها و یکی از معدود آسیبشناسان ارشد سیاهپوست کشور، میگوید: «از آنجایی که آمریکا نمیداند چند نفر به این شکل میمیرند و چرا میمیرند، پاسخگو کردن پلیس و انجام اصلاحات معنادار همچنان دشوار خواهد بود. زمانی که کسی در جایی بمیرد که وظیفه دولت فدرال یا دولت محلی مراقبت از او در آنجاست، به شفافیت نیاز دارد. این یک مشکل آمریکایی است که باید آن را حل کنیم.»
۷۰ درصد مقتولان بیخطر بودند/ سیستم قضایی حامی پلیس در برابر تحقیق و رسیدگی
در حدود ۳۰ درصد از این موارد، پلیس برای متوقفکردن افرادی که به دیگران آسیب میرساندند یا خطری داشتند، مداخله کرد. اما بررسی موارد از سوی «آسوشیتدپرس» نشان میدهد که تقریبا ۲۵ درصد از کسانی که جان خود را از دست دادهاند هیچکس را تهدید نمیکردند یا حداکثر مرتکب تخلفات جزیی شده بودند. بقیه موارد شامل موقعیتهای غیرخشونتآمیز بود و افرادی که به گفته پلیس سعی در مقاومت در برابر دستگیری یا فرار داشتند. آنچه منجر به این اعمال زور شد گاهی اوقات نامشخص بود. در بیش از ۱۰۰ مورد، پلیس یا جزئیات کلیدی را مخفی کرد یا شاهدان درباره گزارش افسر اختلاف نظر داشتند و فیلم دوربین لباس پلیس برای کمک به روشن شدن ماجرا وجود نداشت.
نمیتوانم نفس بکشم
خبرنگاران دهها مورد را شناسایی کردند که در آن افسران به افرادی که میگفتند در تقلا برای نفسکشیدن یا حتی در شرف مرگ هستند، بیاعتنایی میکنند؛ قربانیانی که اغلب این کلمات را به زبان میآورند: «نمیتوانم نفس بکشم». اما در نبود قوانین استاندارد ملی، آنچه به پلیس در مورد خطرات مهار افراد آموزش داده میشود، اغلب به ایالتها و بخشهای مستقل واگذار میشود. آنچه پس از برخوردهای مرگبار دیده شد، نشان داد که چگونه سیستم قضایی اغلب برای محافظت از پلیس در برابر تحقیق و رسیدگی کار میکند و اغلب خانوادهها بدون اینکه بدانند واقعا چه اتفاقی افتاده است، با غم خود رها میشوند. افسران معمولا در تحقیقات داخلی دپارتمانهایشان بیگناه شناخته میشدند. تحقیقات «آسوشیتدپرس» فقط ۲۸ مورد مرگ را شناسایی کرد که در نهایت افسران توسط دادستان متهم شدند. برخی از افسران سابقه خشونت داشتند و تعدادی در مرگهای متعدد بر اثر مهار پلیس دخیل بودند. مقامات محلی و ایالتی که در مورد مرگها تحقیق میکنند نیز اطلاعاتی را پنهان و در برخی موارد جزئیات آسیبرسان احتمالی را از گزارشها حذف کردند.
اطلاعاتی که از عموم پنهان میشود
دولت فدرال سالها برای شمارش مرگهایی که به دنبال استفاده از آنچه پلیس «نیروی کمترکشنده» میخواند، تلاش کرده و اطلاعات کمی که جمعآوری میکند اغلب از عموم پنهان میشود و در بهترین حالت بسیار ناقص است. حدود یکسوم مواردی که «آسوشیتدپرس» شناسایی کرده در دادههای مرگومیر فدرال با عنوان درگیری و دخالت مجری قانون ذکر شده است.
همچنین یکی از آخرین امیدها برای پاسخگویی از درون سیستم -بخشی که بهعنوان «نظرات درباره مرگ» شناخته میشود- اغلب افسران را تبرئه میکرد و بیگناه میشناخت. بازرسان پزشکی و پزشکی قانونی که درباره این مرگها تصمیم میگیرند، صدها مورد از آنها را به سوءاستفاده پلیس از زور ربط نمیدهند، بلکه با تصادفات، مصرف مواد مخدر یا مشکلات سلامتی مرتبط میدانند.
متهم کردن پلیس از نظر سیاسی حساس است/ حضور روزافزون مصرفکنندگان مواد مخدر در خیابانها
حتی زمانی که این مرگها برچسب قتل میگیرند -که معمولا تیراندازیهای مرگبار پلیس اینگونهاند- دادستانها بهندرت افسران را تعقیب میکنند. متهم کردن پلیس از نظر سیاسی حساس است و از نظر قانونی میتواند پرتنش باشد، و تحقیقات «آسوشیتدپرس» فقط ۲۸ مورد مرگ را شناسایی کرد که منجر به چنین اتهاماتی شد. پاسخ گرفتن از دادگاههای مدنی نیز برای خانوادهها دشوار بود.
مقامات پلیس، افسران و کارشناسان میگویند که همه تقصیرها را نباید به گردن مجریان قانون انداخت. با توجه به ضعف و مشکلات برنامههای حمایت اجتماعی، افرادی که تحت فشار روانی هستند یا از داروهای محرک مانند کوکائین یا متامفتامین استفاده میکنند، بهطور روزافزون در خیابانها حضور مییابند. افسرانی که برای رسیدگی به این موارد اضطراری میروند اغلب آموزش ضعیفی دیدهاند.
چرا میخواهید مرا بکشید؟
«آسوشیتدپرس» در گزارشی با عنوان «او به پلیس اعتماد نداشت، اما به هر حال از آنها کمک خواست؛ دو روز بعد مرُد»؛ از قربانیان خشونت پلیس آمریکا میگوید: «جامیک لوری» وحشتزده وارد مرکز فرماندهی پلیس شهر شد. او دچار بحران روانی شده بود و به کمک نیاز داشت. در ساعات قبل از سحر ۵ ژانویه ۲۰۱۹، «لوری» تلفن همراه خود را بیرون آورد و شروع به پخش پیامی در شبکههای اجتماعی کرد. او از چندین افسر پلیس شهر پترسون ایالت نیوجرسی در لایو فیسبوک خود پرسید: «چرا میخواهید مرا بکشید؟ اگر من در یکی، دو ساعت آینده بمیرم، آنها این کار را کردهاند». آمبولانس خواستند تا مرد سیاهپوست ۲۷ ساله را به بیمارستان برساند. اتفاقی که در آن آمبولانس افتاد، نقطه عطفی در روابط وخیم جامعه سیاهپوستان با اداره پلیس این شهر شد. «لوری» بیهوش و دستبسته به مرکز پزشکی دانشگاه سینت جوزف رسید و دو روز بعد درگذشت. مقامات بعدا گفتند که افسران او را با زور مهار کردند و با مشت زدند. خواهر او و فعالان معتقدند که پلیس به دلیل نژاد او زور بیش از حد و خشونت به خرج داده است.
تبعیض علیه سیاهپوستان در تمام جنبههای سیستم عدالت کیفری تحمیل میشود
به گزارش «آسوشیتدپرس»، لوری در میان بیش از ۳۳۰ سیاهپوستی بود که پس از مهار پلیس با تاکتیکهایی که ظاهرا کشنده نیستند، مانند برخورد فیزیکی و استفاده از شوکر، جان باختند. سیاهپوستان غیر اسپانیاییتبار حدود یکسوم از ۱۰۳۶ مرگ را که «آسوشیتدپرس» در سراسر کشور فهرست کرده، تشکیل میدهند، با وجود اینکه فقط ۱۲ درصد از جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند. این تحقیقات «آسوشیتدپرس» درباره یک دهه از چنین مرگهایی در حالی انجام میشود که مطالعات جرمشناسان و محققان بهداشت عمومی بارها نشان داده که سیاهپوستان تبعیض را در تمام جنبههای سیستم عدالت کیفری تحمل میکنند، که میزان بالایی از توقف توجیهناپذیر پلیس، دستگیری، استفاده از زور و حبس را شامل میشود.
مقامات اطلاعات مربوط به قتلهای پلیس را متناقض منتشر میکنند
مورد مربوط به «لوری» به روشنی نشان میدهد که چقدر برای خانوادهها پاسخگو نگهداشتن افسران و کشف اطلاعات درست در مورد برخوردهای خشونتآمیز آنان سخت است. به دلیل قوانین ضعیف اطلاعات عمومی و سایر محدودیتها، یافتن آنچه در چنین حوادثی اتفاق میافتد، دشوار است. مقامات نیوجرسی، مانند مقامات برخی از ایالتهای دیگر، اطلاعات مربوط به قتلهای پلیس را بهطور متناقض منتشر میکنند. فعالان شهر پترسون امیدوار بودند که مرگ «لوری» کاتالیزوری برای اصلاح نیروی پلیس شهر ایجاد کند. اما پنج سال بعد آنها میگویند همچنان ناامید هستند. کاملیا والدس، دادستان شهرستان پاسائیک در ایالت نیوجرسی درباره مرگ لوری تحقیق کرد. والدس به حکم ناظر پزشکی دولتی استناد کرد که گفت مرگ او ایست قلبی و تحت تأثیر روانگردان بوده است. والدس اعلام کرد: «مرگ لوری رویدادی پزشکی بوده و نتیجه خشونت پلیس نیست.» این شبیه همان چیزی بود که دادستان مینیاپولیس ابتدا درباره مرگ جورج فلوید در سال ۲۰۲۰ گفت و مدعی شد که او به دلیل وضعیت سلامتی و مصرف مواد مخدر مرده است، نه برخورد خشن پلیس.
مرگ، تصادفی نبود؛ قتل بود
فعالان و اعضای خانواده توضیحات رسمی را نپذیرفتند. آنها معتقد بودند که پلیس احساس میکند میتواند با مصونیت عمل کند، زیرا «لوری» سیاهپوست بود. همسر لوری از پلیس شکایت کرد. وکلای او دکتر «مایکل بادن»، رئیس سابق پزشکی قانونی شهر نیویورک را که دومین کالبدشکافی جورج فلوید را نیز انجام داد، برای بررسی اسناد و کالبد شکافی دوم استخدام کردند. «بادن» گفت اسناد بیمارستان نشان میدهد هنگام ورود، از بینی و دهان لوری خون جاری و صورتش کبود بود. او به این نتیجه رسید که آزمایشها فقط سطوح تفریحی نوعی آرامبخش را در خون «لوری» نشان داد که برای انجام رفتار عجیب کافی بود، اما باعث توقف قلب او نشد. او نوشت: «لوری به دلیل ایست قلبی و نارسایی کلیه بر اثر مهار و ضربوشتم پلیس جان داد. مرگ تصادفی نبود. قتل بود.»
به او گفتند پسرش بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر مرده
«آسوشیتدپرس» در موردی دیگر با عنوان «او سالها فکر میکرد پسرش بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر مرده، ویدیوی پلیس همه چیز را تغییر داد»، از قربانی دیگر پلیس به نام «آستین هانتر ترنر» میگوید که در خانهاش دچار تشنج شد. آنها با ۹۱۱ تماس گرفتند. پزشکان در مهار او برای درمان، درخواست کمک کردند. در ورودی باز شد و افسران پلیس و آتشنشانان وارد آپارتمان شدند. بعدها خبرنگاران «آسوشیتدپرس» طی تحقیقات خود به فیلم دوربینهای بدن این افسران پلیس دست یافتند که خانواده ترنر هرگز ندیده بودند. دوربینهای بدن افسران بیشتر تعاملات بین پلیس، امدادگران و ترنر را ضبط کرده بودند. حالا فیلم جلوی دیدگان مادر بود. از اولین لحظه ورود پلیس، آنها با ترنر بهعنوان مظنونی که در مقابل دستگیری مقاومت میکرد، رفتار کردند، نه بیماری با شرایط اضطراری. مادر ترنر از دیدن رفتار پلیس با پسرش وحشت کرد؛ افسران پلیس این واقعیت را که برای تماس پزشکی اعزام شده بودند نادیده میگرفتند. ترنر در حال تشنج بود و پلیسها آن را مقاومت در برابر خود میدانستند. با وجود اینکه امدادگران به افسر پلیس هشدار دادند که صبر کند، حدود ۱۰ ثانیه بعد افسر ماشه تپانچه برقی را کشید. «ترنر» را به آمبولانس منتقل کردند در حالی که خون از دهانش جاری بود. عجلهای برای رساندن او به بیمارستان وجود نداشت. دوربین بدن، افسران پلیس و امدادگران را نشان داد که ۶ دقیقه را صرف بازگویی نبرد بین خود و «ترنر» کردند. یکی از امدادگران از قطع تنفس «ترنر» خبر داد و افسر پلیس دوربین بدن را خاموش کرد.
دروغی که باور راسخ او را به پلیس از بین برد/ فقدان پاسخگویی گسترده
خانواده متقاعد شدند که مجریان قانون شهر بریستول در مورد آنچه اتفاق افتاده دروغ گفتهاند. وقایعی که پلیس توصیف کرد با آنچه مادر دیده بود و دوربینهای بدن ضبط کرده بودند بسیار متفاوت بود. آنها از ترنر شروری تبهکار ساخته بودند. «بری استابوس»، دادستان ناحیه سولیوان، ایالت تنسی، در تحقیقاتش به این نتیجه رسید که ترنر بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر درگذشته است. هیچ چیز در کالبد شکافی به این نتیجه نرسید که زور و تکنیکهای مهار پلیس باعث مرگ ترنر شده یا در آن نقش داشته است. سه کارشناس که اسناد مربوط به این حادثه را برای «آسوشیتدپرس» بررسی کردند، با یافتههای کالبدشکافی موافق نبودند: آنها گفتند ترنر به دلیل مصرف بیش از حد مواد مخدر فوت نکرده است. پلیس بریستول اشتباهات مهمی مرتکب شد که به مرگ ترنر انجامید، از جمله مهار او به نحوی که راه تنفس را مسدود کرد.
«آستین هانتر ترنر» ۲۳ ساله سال ۲۰۱۷ درگذشت. برای مادرش مایه شرمساری عمیقی بود که او بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر جان باخته بود. او اکنون معتقد است که تمام این سالها را با دروغی گذرانده که باور راسخ او را به پلیس، امدادگران و سیستم قانونی از بین برده است. پرونده «ترنر» یک یافته اصلی تحقیقات «آسوشیتدپرس» را برجسته میکند: پس از برخوردهای مرگبار پلیس شامل استفاده از تپانچه برقی (تیزر/Taser)، زور وحشیانه و سایر تاکتیکها، فقدان پاسخگویی در سیستم قضایی بهطور گسترده به چشم میخورد. از افسران پلیس در صحنه و فرماندهان آنها گرفته تا دادستانها و بازرسان پزشکی، از پلیس در برابر تحقیق و رسیدگی محافظت میکنند.
۱۲۴۷ نفر آمار اولیه مقتولان در سال ۲۰۲۳/ ۳ نفر در روز به دست پلیس کشته میشوند
یک گروه تحقیقاتی غیرانتفاعی به نام «Mapping Police Violence» که مرگ به دست پلیس آمریکا را فهرستبندی میکند، سال گذشته میلادی بیشترین تعداد قتلها را از زمان آغاز ردیابی ملی آن از سال ۲۰۱۳ ثبت کرد. دادهها حاکی از بحرانی سیستماتیک و الگویی شدیدا منسجم و یکپارچه است، بهگونهای که بهطور متوسط تقریبا سه نفر در روز به دست افسران پلیس کشته میشوند و در سالهای اخیر با افزایش همراه بوده است. پلیس آمریکا سال گذشته میلادی دستکم ۱۲۴۷ نفر را کشت و سال ۲۰۲۳ را به مرگبارترین سال برای قتلهای انجام شده به دست مجریان قانون در بیش از یک دهه اخیر تبدیل کرد. پلیس در سال جاری میلادی با روندی مشابه به کشتار شهروندان آمریکایی ادامه میدهد. تا نیمه ماه جاری میلادی (آوریل) ۳۲۶ نفر به دست پلیس کشته شدهاند. بر اساس گزارش این گروه تحقیقاتی، این آمار شامل قربانیان تیراندازی و همچنین افرادی است که با شوکر، ضربوشتم یا مهار مرگبار جان باختهاند. آمار سال ۲۰۲۳ مقدماتی است و با بهروزرسانی پایگاه داده به موارد اضافه خواهد شد.
خشونت پلیس در حال افزایش است/ پلیس آمریکا سیاهپوستان را بیشتر میکشد
«گاردین» در گزارشی آورده: پلیس آمریکا به کشتار غیرنظامیان با میزانی به مراتب بالاتر از کشورهای مشابه ادامه میدهد. ساموئل سینیانگوه، تحلیلگر سیاسی و دانشمند علم داده که گروه تحقیقاتی غیرانتفاعی «Mapping Police Violence» را پایهگذاری کرده، میگوید: «پلیس هر ساله خشونت بیشتری به خرج میدهد. به نظر نمیرسد که بسیاری از وعدهها و اقدامات انجام شده پس از قتل جورج فلوید، (سیاهپوستی که سال ۲۰۲۰ به دست پلیس آمریکا کشته شد) خشونت پلیس را در سطح کشور کاهش دهد.» برخی از فعالان میگویند فقدان اصلاحات سیستمی و گسترش مستمر نیروهای پلیس به حفظ میزان بالای خشونت کمک کرده است. از دلایل برخوردهای منجر به قتل پلیس در سال ۲۰۲۳، میتوان به موارد ثابتی از جمله ادعای دیدهشدن سلاح با فرد (۱۱ درصد قتلها)، تخلف رانندگی (۹ درصد)، مشکلات روانی (۸ درصد)، مواردی که جرمی وجود نداشته (۶ درصد)، مواردی که جرایم خشونتآمیز رخ نداده (۲۲ درصد)، جرایم خشونتآمیز و جدیتر (۳۸ درصد) و خشونت خانگی (۶ درصد) اشاره کرد. در سال ۲۰۲۳، سیاهپوستان آمریکا ۲.۶ برابر، بومیان ۲.۲ و لاتینتبارها ۱.۳ برابر بیشتر از سفیدپوستان به دست پلیس کشته شدند.
هر سیاهپوست در خیابان یک مظنون است
روزنامه «شیکاگو تریبون» بعد از قتل «دکستر رید» سیاهپوست که به تازگی به دست پلیس رقم خورد، نوشت: هر مرد سیاهپوستی در آمریکا از خطرات وجودی متوقفشدن به دست پلیس آگاهی دارد. این، مشکلی سیستماتیک و چند دههای است. این «ایستهای بهانهجویانه» اغلب برای تخلفات جزیی، مانند بازکردن کمربند ایمنی، ارسال پیامک هنگام رانندگی و ... است که بهعنوان دستاویزی برای آزار و اذیت سیاهپوستان و جستوجوی فعالیتهای مجرمانه استفاده میشوند. هر سیاهپوست در خیابان از نظر برخی مظنون است. رانندگان سیاهپوست در شهر شیکاگو، ۶ برابر بیشتر از رانندگان سفیدپوست به دست پلیس متوقف میشوند.
منبع: شهروند
انتهای پیام/