به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ پوستر جشنواره تئاتر فجر امسال رونمایی شد؛ اما همچنان این سؤال مطرح است که چرا هویت بصری ثابت و استاندارد برای این جشنواره نهادینه نمیشود؟
سالها پیش، با طراحی رضا عابدینی؛ گرافیست برجسته ایرانی، نشانهای منحصربهفرد برای جشنواره تئاتر فجر خلق شد که هویت بصری متمایزی به آن بخشید. این نشانه با عنوان «تئاتر برای همه» و تایپوگرافی متناسب با فضای هنری، برای مدتی کوتاه بهعنوان نماد اصلی جشنواره شناخته میشد. اما متأسفانه، این هویت بصری دیری نپایید و بهمرور در سایه تغییرات مدیریتی و سلیقهمحوری دبیران جشنواره، کنار گذاشته شد.
در طول سالها، این تغییرات سبب شد که هر دبیر با انتخاب سلیقهای طراح و پوستر، مسیر متفاوتی برای جشنواره تعریف کند. برای مثال، در دورهای که فرهاد مهندسپور دبیر جشنواره بود، یحیی پاکدل با استفاده از ایموجیهای شبکههای اجتماعی، پوستر متفاوتی طراحی کرد. این تغییرات پیدرپی نهتنها هویت بصری جشنواره را تضعیف کرد، بلکه فاصله آن را با استانداردهای طراحی گرافیک بیشتر کرد.
در مقابل، نمونه موفقی مانند جشنواره مستند «سینما حقیقت» نشان میدهد که یک نماد ثابت و هویتساز چگونه میتواند یک جشنواره را به حافظه بصری مخاطبان متصل کند. نشانهای که توسط رضا عابدینی طراحی شد، همچنان بهعنوان نماد این جشنواره شناخته میشود و به تثبیت جایگاه آن در ذهن مخاطبان کمک کرده است.
با این تفاسیر، امیال و سلیقههای گوناگون در مدیریت و تغییر در دبیری سال به سال جشنوارههای فجر، با طرحهایی روبهرو میشویم که در وهله نخست گاردی است که طراحان در مقابل جشنوارهها دارند. نظیر پوستر رونمایی شده جشنواره فیلم فجر که با فشار بسیاری از طراحان و منتقدهای تجسمی به تغییر آن انجامد؛ طرحی که حتی عنصر اصلی جشنواره یعنی سیمرغ را هم دربر نگرفته بود!
رونمایی از پوستر جشنواره تئاتر فجر نیز بار دیگر واکنشهای متفاوتی را به همراه داشته است. در این پوستر، تندیس اصلی جشنواره، که شمایلی از یک انسان با صورتکی در دست است، بهعنوان عنصرِ محوری بهکار رفته است. تندیسی که در پی این سالها، هنوز نامی را برای آن در نظر نگرفتهاند. طراح تلاش کرده با افزودن شاخوبرگهایی که این تندیس را فراگرفته، مفهومی از اصالت و ریشهدار بودن جشنواره را القا کند. شاخ و برگ و برگ و بُنهایی که در میان فضای عکاسی شده از تندیس، زاویه دید دیگری را به چشم مینشانند که از زاویه اصلی جدا است! خروجی اثر نه ترکیب کلاژگونه عکس و یک شاهکار گرافیکی است و نه یک پوستر نقاشیگونه! در واقع، ترکیب این عناصر در فضایی مبهم از پسزمینهای با رنگهای قهوهای و اُکر قرار گرفته که نه به طراحی گرافیکی مدرن شباهت دارد و نه یادآور پوسترهای دستی و نوستالژیک دهههای گذشته است.
هرچند استفاده از عنصر اصلی جشنواره یعنی تندیس، نقطه قوت این طراحی به شمار میرود، اما همچنان این اثر فاصله بسیاری با استانداردهای بینالمللی و حتی نمونههای موفق داخلی دارد. سادهانگاری در طراحی، که شاید با هدف فرار از انتقادهای رایج انجام شده، به پاشنه آشیل این پوستر تبدیل شده است.
در نهایت، تداوم این روند سلیقهای و عدم ثبات در هویت بصری جشنوارههای فجر، به جایگاه این رویدادهای فرهنگی و هنری آسیب میزند. جشنوارههایی که باید نماد انسجام، اصالت و هنر باشند، در سایه تغییرات پیدرپی و تصمیمات مقطعی، به عرصهای برای حاشیه و نقدهای تکراری تبدیل شدهاند.
یادداشت از علی حدادیاصل
انتهای پیام/