علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور:

معنویت انقلاب، راهی به سوی زندگی بهتر

|
۱۴۰۳/۱۱/۱۳
|
۱۰:۰۲:۳۰
| کد خبر: ۲۱۸۶۶۴۷
معنویت انقلاب، راهی به سوی زندگی بهتر
برنا - گروه سیاسی؛ دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور در یادداشتی تحت عنوان " معنویت انقلاب، راهی به سوی زندگی بهتر" نوشت: بر این باورم که هنوز هم می‌توان با قوت گرفتن از معنویتی که انقلاب را به حرکت درآورد، راهی به سوی زندگی بهتر، جامعه‌ای همدل و اخلاقی‌تر و اداره کارآمدتر کشور جست و دریچه‌ای از شادی و آرامش را روی زندگی مردم گشود.»

علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور در یادداشتی تحت عنوان " معنویت انقلاب، راهی به سوی زندگی بهتر"  در روزنامه ایران نوشت: بر این باورم که هنوز هم می‌توان با قوت گرفتن از معنویتی که انقلاب را به حرکت درآورد، راهی به سوی زندگی بهتر، جامعه‌ای همدل و اخلاقی‌تر و اداره کارآمدتر کشور جست و دریچه‌ای از شادی و آرامش را روی زندگی مردم گشود.»

به گزارش خبرگزاری برنا، متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

«امسال و در آستانه دهه مبارک فجر، پس از یک دوره کاهش مشارکت مردم در عرصه‌های گوناگون که در چند انتخابات اخیر به مثابه یک تحقیق بزرگ اجتماعی خود را به رخ می‌کشید، با بازگشت تعدادی از ناامیدان به عرصه مشارکت و پیدایش دولت چهاردهم، فرصت مغتنمی است برای مرور آنچه که گذشت و آنچه که باید اتفاق بیفتد. در این میان، اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ (که به رغم اهمیت بالا، متأسفانه هنوز هم تحقیق جامع رسمی درباره آن منتشر نشده است) بر ضرورت این بازنگری می‌افزاید.

به طور کلی انقلاب اسلامی دستاورد تاریخی ملت بزرگ ایران است. این جنبش عظیم اجتماعی حاصل تلاش‌های روشنفکران دینی، ملی و آحاد مختلف جامعه بود. وقوع انقلاب، برخلاف نظریه‌های سیاست‌زده غیرعلمی و القایی، یک پدیده براساس قوانین اجتماعی بود، به نحوی که رژیم شاه پایان یافته و سقوطش براساس قوانین علمی قطعی بود. در این میان، همچنان معتقدم می‌توان با توسل به آرمان‌های امام راحل، بسیاری از مشکلات را حل کرد.

پیش از ورود به موضوع، مروری خواهم داشت بر دو جریان که به نام «انقلاب» و «ضدانقلاب»، روایت‌ها و خوانش‌ها از انقلاب را متأثر کرده‌اند. هرچند بی‌تردید، پدیده «اکنون‌زدگی» بر خوانش‌ها و برساخت‌ها نقش اثرگذاری داشته است.
لذا باید با تبیین این جریان‌ها، واکاوی عمیقی صورت گیرد؛ یکی از این جریان‌ها که از خارج کشور هدایت می‌شود، همواره در تلاش است با نظریه‌سازی‌های مجعول و غیرمستند، بدون توجه به علل واقعی شکل‌گیری جنبش عظیم اجتماعی مردم ایران در اواخر دهه پنجاه، حتی دلایل وقوع انقلاب را انکار و تحریف کند.

در مقابل نیز عده‌ای به نام انقلاب، انگیزه مشارکت مردم در جنبش اجتماعی انقلابی، خواست‌ها و نیازهای آن نسل را تحریف و شعارهای بنیادین و تحرک‌زایی بویژه آزادی و جمهوریت را بی‌محتوا جلوه داده و تلاش دارند تا قرائتی خاص از اسلام را به عنوان خواست‌های انقلابیون بنمایانند که به طور واضحی با دیدگاه‌های نظریه‌پردازان انقلاب اسلامی و حتی بنیانگذار آن امام(ره) در تقابل است که حاصلی جز تضعیف گفتمان انقلاب در بر ندارد.

با این وصف، کماکان معتقدم می‌توان با بازگشت به آرمان‌ها و شعارهای انقلاب، پیوندی با خواست‌ها و نیازهای نسل امروز نیز برقرار کرد.

 استقلال، آزادی، جمهوریت، معنویت و جاری‌سازی روح اسلام، نهادینه شدن و اجرای آموزه‌های اسلام عزیز در زندگی اجتماعی، آرمان و هدف مقدس‌مان بود؛ آرمانی که در آن نابرابری، فقر و محرومیت جای خود را به زندگی عادلانه، بانشاط، شاد زیستن و فرصت‌های برابر برای همه بدهد. آرمان‌هایی که حرمت هر انسان را به اندازه حرمت جامعه، ارزشمند می‌شمردند. مطالعاتی که پیرامون انقلاب‌های بزرگ کلاسیک صورت گرفته (برای نمونه نگاه کنید به کتاب کالبد‌شکافی چهار انقلاب) نشان می‌دهد همواره خطر بازگشت به مناسباتی که انقلاب به همان دلایل صورت گرفته، وجود دارد. به باور من، ما همواره نیازمند مرور مداوم علل وقوع انقلاب همچون نابرابری، فساد، فقدان گردش نخبگان و رانتی شدن دولت هستیم. همچنین آزادی و جمهوریت را باید در اشکالی که متضمن حضور و مشارکت دلگرم‌کننده مردم در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باشد در نظر داشت.

بر این باورم که هنوز هم می‌توان با قوت گرفتن از معنویتی که انقلاب را به حرکت درآورد، راهی به سوی زندگی بهتر، جامعه‌ای همدل و اخلاقی‌تر و اداره کارآمدتر کشور جست و دریچه‌ای از شادی و آرامش را روی زندگی مردم گشود.»

انتهای پیام/

نظر شما
جوان سال
جوان سال
پیشنهاد سردبیر
جوان سال
جوان سال
جوان سال
پرونده ویژه
جوان سال