هدیه حدادیاصل_تصمیم عجیب برگزارکنندگان جشنواره مبنی بر خارج کردن بخش فیلم کوتاه و مستند از کاخ رسانه و انتقال آن به خانه هنرمندان، نه تنها یک تغییر ساده در محل اکرانها نیست، بلکه به معنای واقعی کلمه، حذف تدریجی نسلی است که آینده سینمای ایران را رقم خواهند زد.
جشنواره فجر و رسالتی که فراموش شده است
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ جشنواره فیلم فجر، به عنوان مهمترین رویداد سینمایی کشور، همواره نقش دوگانهای داشته است: از یکسو محلی برای نمایش و رقابت آثار فیلمسازان مطرح و پیشکسوت و از سوی دیگر بستری برای معرفی و حمایت از استعدادهای جوان، اما امسال این تعادل برهم خورده است. بخش فیلم کوتاه و مستند به خانه هنرمندان منتقل شده، جایی که هرچند محترم است، اما به هیچوجه نمیتواند جایگزین کاخ رسانه در برج میلاد باشد. این تصمیم به معنای واقعی کلمه، منزوی کردن فیلمسازان جوان در یک «جزیره» جداگانه است؛ جزیرهای که دسترسی رسانهها و منتقدان به آن دشوار و محدود شده است.
این در حالی است که فیلمهای کوتاه و مستند، نه تنها بهعنوان یک ژانر مستقل و تأثیرگذار شناخته میشوند، بلکه بخش بزرگی از پویایی و نوآوری سینمای ایران را تشکیل میدهند. فیلمسازانی که در این حوزه فعالیت میکنند، اغلب جسورانهترین و خلاقترین روایتها را ارائه میدهند؛ روایتهایی که به دلیل محدودیتهای کمتر، میتوانند صادقانهتر و بیپرواتر باشند. حذف این آثار از متن جشنواره، به معنای محدود کردن چشمانداز سینمای ایران است.
بیتوجهی به رسانهها و اهمیت دیده شدن
موضوع دیگری که این تصمیم را جنجالیتر میکند، عدم دسترسی اصحاب رسانه به این آثار است. تمامی خبرنگاران و منتقدان برای پوشش خبری فیلمهای جشنواره در برج میلاد مستقر هستند، در حالی که فیلمهای کوتاه و مستند در خانه هنرمندان به نمایش درمیآیند. این جداسازی جغرافیایی، به معنای محروم کردن این آثار از توجه رسانهای است؛ فیلمسازانی که شاید برای اولین بار در جشنواره فجر شرکت میکنند، اکنون از فرصت معرفی خود به منتقدان و خبرنگاران بازماندهاند.
رسانهها نقش حیاتی در دیده شدن آثار دارند. وقتی یک فیلم کوتاه یا مستند نتواند در معرض نقد و بررسی قرار گیرد، عملاً نادیده گرفته میشود. جشنواره فجر باید فضایی باشد که همه فیلمسازان، صرفنظر از ژانر یا تجربه کاری، بتوانند اثر خود را در برابر چشمان منتقدان و خبرنگاران قرار دهند. اما امسال، این فرصت از جوانان مستعد سینمای ایران سلب شده است.
عدم صدور کارت جشنواره؛ قطع ارتباط نسلها
یکی دیگر از تصمیمات بحثبرانگیز جشنواره امسال، عدم صدور کارت جشنواره برای صاحبان آثار فیلمهای کوتاه و مستند است. این به معنای واقعی کلمه یک بیعدالتی آشکار است. فیلمسازان جوان نه تنها از تماشای آثار بلند جشنواره محروم شدهاند، بلکه از تعامل و مراوده با پیشکسوتان سینما نیز بازماندهاند. جشنواره فجر علاوه بر رقابت، باید فضایی برای تبادل تجربیات و ارتباط میان نسلها باشد. اما تصمیمات امسال، به جای ایجاد پل ارتباطی، دیواری میان نسل جدید و قدیم سینما کشیده است.
بسیاری از کارگردانان بزرگ امروز، کار خود را با فیلمهای کوتاه و مستند آغاز کردهاند. اگر جشنواره فیلم فجر، به عنوان مهمترین ویترین سینمای کشور، نتواند از این استعدادهای جوان حمایت کند، چه نهادی باید این مسئولیت را بر عهده بگیرد؟ این سؤالی است که برگزارکنندگان جشنواره باید به آن پاسخ دهند.
آینده سینما در خطر است
تصمیمات امسال جشنواره فیلم فجر، تنها به ضرر فیلمسازان جوان و مستندسازان نیست؛ این تصمیمات به ضرر کل سینمای ایران است. حذف فیلمهای کوتاه و مستند از کاخ رسانه و محدود کردن دسترسی رسانهها و منتقدان به این آثار، به معنای محدود کردن تنوع و نوآوری در سینما است. سینمایی که به استعدادهای جوان بیتوجه باشد، دیر یا زود با رکود و تکرار مواجه خواهد شد.
جشنواره فیلم فجر باید به رسالت اصلی خود بازگردد؛ یعنی حمایت از همه فیلمسازان، چه پیشکسوت و چه جوان. تنها در این صورت است که میتوان به آیندهای روشن برای سینمای ایران امیدوار بود.
انتهای پیام/