
امید محسنی؛ گرچه هنوز بسیاری از تحلیلگران سیاسی از عمق سیاست ترامپ آگاهی کافی ندارند و با دیده تردید به اتفاقات جدید مینگرند، آنچه که بر صفحات نمایش پدیدار شده و اظهاراتی که منتشر میشود گویای این نکته بدیهی است که دونالد ترامپ پس از یک دوره اتهام سرویسهای امنیتی درباره دخالت روسیه در انتخابات و به پیروزی رسیدن او در دوره اول ریاستجمهوری، کینه توزانه در داخل یا سیاستورزانه در عرصه بینالملل حمایت خود از مسکو را علنی و صریح بیان میکند.
این رویکرد از دو منظر قبال توجه است؛ اول نگاهی که ترامپ در داخل آمریکا برای دفع تنش و جنگ، حتی با حمایت تلویحی از پوتین ایجاد میکند، دوم تاثیر این رویکرد در عرصه جهانی که موازنههای فعلی را دستخوش تغییرات گستردهای خواهد کرد. آنها که ترامپ را متظاهر و نمایشدهنده چهرهای تاجر و منفعتطلب میدانند این درهمتندیگی را به نوعی تداخل سیاست و پوپولیستمآبی رئیسجمهور ایالات متحده میدانند که قصد دارد از هر روزنهای برای تجارت و کسب سود استفاده کند. این نگاه شاید ملیگرایانه به نظر برسد، حتی وقتی که ایدئولوژیهای سیاسی زمان بایدن در افکارعمومی را تضعیف میکند.
کسانی که او را یک سیاستمدارکارکشته، پشت رفتار پوپولیستی و اقتصادی فرض میکنند دیدگاه دیگری دارند. آنها معتقدند استراتژی جدید ایالات متحده بعد از یک دوره تنش در جنگ اوکراین ، خاورمیانه و شکلگیری هژمونیهای جدید میان کشورهای عضو بریکس و شانگهای، ایجاد موازنهای معکوس است.
این موازنه جدید برخلاف رفتار کلاسیک آمریکاییها در دوران پسا جنگ سرد، همزمان شکاف درگردهمایی قدرت چین و روسیه را با قربانی کردن اتحاد غربی پیگیری میکند. اگر چنین فرضیهای صحت داشته باشد خارج کردن روسیه از مدار چین به عنوان یک تاکتیک اولیه در دل جنگ اوکراین مورد نظر ترامپ و تیم سیاست خارجی اوست. اما آنچه که در حال حاضر بیشتر خودنمایی میکند شکافی است که در اتحاد غربی به وقوع پیوسته و جنجالبرانگیزتر از سیاست پشتپرده ترامپ به نظر میرسد.
تغییری که اروپا درک میکند
در واقع، مشاجره و تضاد در داخل کاخ سفید میتواند نمایانگر شکافهای عمیق در سیاست خارجی ایالات متحده نسبت به دوران بایدن باشد. مولفههایی که در دهههای اخیر غرب را متحد کرده بود، حالا به نظر میرسد که در آستانه فروپاشی قرار دارد. این موضوع استمرار همان واهمهای است که مدتها در اروپا جریان داشته است؛ چه در دوره اول ریاستجمهوری او، چه در این دوره که با ضربآهنگ تندتری بر این اتحاد میکوبد.
روز جمعه «کایا کالاس» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، روایت دقیقتر و عریانی را از آنچه که او دوستی ترامپ با دشمن اروپا خوانده به نمایش گذاشت. او در گفتوگویی با اکسیوس گفته «مقامات ارشد ترامپ به شدت به اتحادیه اروپا در زمینه تجارت حمله کردهاند، در مورد اوکراین نیز این کشور را دور زده و در سیاستهای داخلی این بلوک دخالت میکنند.»
او نگرانی خود را اینطور عنوان کرد که «دولت جدید آمریکا خود را از اروپا دورمیکند و با «دوستان جدید» همسو میشود.اظهارات مطرحشده نسبت به ما بسیار تند هستند و بیانیهها در مورد روسیه بسیار دوستانه. این یک «تغییر» است.»
او همچنین به یک نشانه بسیار مهم دیگر که دنیا را به شوک فرو برده اشاره کرد:«آمریکا، این هفته، در سازمان ملل علیه متحدان اروپایی خود رأی داده و با کشورهایی مانند «کره شمالی، روسیه، بلاروس، مالی، نیکاراگوئه و هاییتی» در مخالفت با قطعنامهای برای محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین همصدا شده است.»
چند ساعت بعد از انتشار گفتههای کایا کالاس، سرعت رد و بدل شدن انتقادهای ترامپ و زلنسکی آنقدر بالا بود که برخی در بهت و شوک فقط نظارهگر صحنهای از دموکراسی جدید آمریکایی بودند؛ دموکراسی بر پایه پول و منافع اقتصادی یا شاید هم منافع جدیدی که آنها تعریف کردهاند. دیدارترامپ و زلنسکی که قرار بود به یک مفاهمه مشترک از آنچه اوکراین میخواهد و ترامپیستها میپسندد برسد، تبدیل به یک قهر بزرگ شد. زلنسکی بلافاصله، در حالیکه یک جلسه بسیار خصوصی و کوتاه پشت درهای بسته داشت، کاخ سفید را بدون برگزاری نشست مطبوعاتی ترک کرد.
نخست وزیر بریتانیا پادرمیانی کرد، اما فاکسنیوز تلاش برای گرفتن عذرخواهی زلنسکی از ترامپ را بینتیجه توصیف کرد.
در همین جلسه قرار بود که قرداد مهم و گسترده اوکراین و ایالات متحده در زمینه بهرهبرداری از منابع معدنی اوکراین در این سفر به امضا برسد. این قرارداد که به گفته ترامپ پرداخت بدهی اوکراین به آمریکا بعد از هزینه 300 میلیارد دلاری بایدن در جنگ محسوب میشد چند ساعت قبل از این دیدار لبخند رضایت بر چهره ترامپ نشانده بود و او در یک چرخش بسیار بهتانگیز گفتههای خود درباره زلنسکی و دیکتاتور خواندن او را با این جمله پوشاند که «من گفتم زلنسکی دیکتاتور است؟ بعید است من چنین حرفی زده باشم» اما چند ساعت نگذشت که نمایش کمدی - تراژیک از یک مشاجره در صحنه سیاست تبدیل به مهمترین خبر روز شدند.
آنچه در این دیدار بیشتر از هر چیزی جلب توجه کرد، نشانههای واضحی بود که سیاستهای جهانی دیگر به سادگی نمیتوانند بر مبنای اصول دموکراتیک کلاسیک یا حتی منافع جمعی کشورهای غربی پیش برود. به نظر میرسد در دنیای ترامپی که در آن منافع اقتصادی و سیاسی اولویت دارند، بسیاری از مسائل و اصول دیپلماتیک به حاشیه رانده میشوند.واکنش اروپاییها به این منظره چالشبرانگیز، تایید کننده همین تغییرات بود؛ شکاف میان اروپاییان در واکنش به این رخداد و شکست هژمونی آمریکایی – اروپایی در مواجهه با موضوع اوکراین.
صفآرایی بینالمللی بعد از یک رویداد تاریخی
اروپاییها در سه سطح واکنش خود را ابراز کردند؛ حمایت قاطع از زلنسکی و اوکراین، موضعگیری محتاطانه و دیپلماتیک، حمایت از ترامپ و رویکرد ضدجنگ او.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه که دو روز قبل از این اتفاق در کاخ سفید با ترامپ دیدار کرده بود و درباره تضمینهای امنیتی صلح توسط روسیه با رئیسجمهور ایالات متحده چانهزنی میکرد، در واکنش به انتقادات ترامپ از زلنسکی، تلویحا از اینکه رئیسجمهور آمریکا به ارزشهای مشترک غربی پشت کرده، انتقاد کرد.
مکرون گفت: «زمانی که یک کشور از خود دفاع میکند، باید مورد حمایت قرار گیرد. احترام به متحدان و کسانی که از ابتدا در این جنگ حضور داشتهاند، ضروری است.»
درهمین حال، «پدرو سانچز» نخستوزیر اسپانیا، در توییتی نوشت: «اوکراین تنها نیست. اروپا متحد است و در کنار دموکراسی میایستد.»
اسپانیا یکی از کشورهای اروپایی است که تاکنون کمکهای نظامی قابل توجهی به اوکراین ارائه کرده است.
اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، و شارل میشل در بیانیههایی جداگانه، ضمن ابراز نگرانی از تأثیر این مشاجره بر اتحاد غرب، تأکید کردند که اروپا همچنان از اوکراین حمایت خواهد کرد.
سیاستبازی میان واشنگتن و کییف
برخی از کشورهای اروپایی تلاش کردند موضعی متعادل و دیپلماتیک اتخاذ کنند و از درگیر شدن مستقیم در این مشاجره خودداری کردند. جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا، با وجود حمایت کلی از اوکراین، تلاش کرد لحن خود را ملایم نگه دارد.
او گفت:«همه ما باید برای یافتن یک راهحل صلحآمیز تلاش کنیم.» هلند و بلژیک نیز واکنشهای محتاطانهای نشان دادند و تأکید کردند که این مشاجره نباید بر اتحاد غرب در برابر روسیه تأثیر بگذارد.
در مقابل، برخی از رهبران اروپایی، بهویژه آنهایی که رویکرد ضد جنگ یا رابطه نزدیکی با سیاستهای ترامپ دارند، از اظهارات او حمایت کردند.ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان، که یکی از منتقدان سرسخت زلنسکی است، از ترامپ حمایت کرد و گفت:«رئیسجمهور ترامپ درست میگوید. راهحل این جنگ، تشدید درگیری نیست، بلکه صلح است.» اوربان از معدود رهبران اروپایی است که روابط نزدیکی با روسیه دارد و بارها با تحریمهای جدید علیه مسکو مخالفت کرده است.
بهرهبرداری از شکاف غرب
در این میان، استقبال روسیه از ترامپ و تحقیر زلنسکی برای اروپاییها بیش از هر زمان دیگری معنادار و قابل تامل است. دیمیتری مدودف، معاون شورای امنیت روسیه، از درگیری میان ترامپ و زلنسکی استقبال کرد و گفت:«ترامپ حق دارد. زلنسکی یک قمارباز شکستخورده است که غرب را به دام جنگ کشانده.»
«ماریا زاخارووا» سخنگوی وزارت خارجه روسیه گفت: «اینکه ترامپ و ونس چگونه خود را کنترل کردند و زلنسکی را نزدند، یک معجزه ازخویشتنداری است.»
مشاجره ترامپ و زلنسکی به وضوح نشاندهنده شکافهای جدید در سیاستهای ایالات متحده است. این تنش نه تنها روابط آمریکا و اوکراین را تهدید میکند، بلکه میتواند پیامدهایی جدی برای اتحادیه اروپا و دیگر کشورهای غربی به همراه داشته باشد، حتی اگر رویکرد نهایی ترامپ خارج کردن تک تک کشورهای هژمونی مقابل در برابر سلطه دلار و یکجانبهگرایی آمریکا باشد.
در نهایت، این نشست و مشاجره در کاخ سفید تنها به یک دعوای سیاسی ساده نبود؛ بلکه به یک پیام قوی تبدیل شد که ایالات متحده، تحت رهبری ترامپ، ممکن است مسیر متفاوتی را در پیش بگیرد که میتواند عواقب آن در سیاست جهانی به وضوح مشاهده شود.این شکاف در میان رهبران اروپایی و آمریکا نشان میدهد که آینده اتحاد غربی در برابر روسیه، با ابهام و چالشهای بزرگی روبه رو خواهد شد، ابهامهایی که احتمالا جنگ اوکراین و روسیه را نیز وارد مرحله جدیدی خواهد کرد و موجب بروز دوگانه جدی میان اروپا و ایالات متحده میشود.
انتهای پیام/