از نظر متخصصان دو سوم کشورهای دنیا در مناطق پرفشار یا به عبارتی در مناطق باران خیز قرار دارند و یک سوم دیگر در مناطق کم فشار و خشکسال واقع شدهاند در این میان ایران با توجه به بارندگی ها دهه های اخیر و اقلیمی که دارد جزو کشورهایی کم فشار محسوب می شود.
اگر چه معضل خشکسالی سالهاست که گریبانگر ایران شده اما آنچه بیشتر نگرانی مسئولان را برانگیخته تنها به تأمین آب مورد نیاز برای مصارف صنعتی و کشاورزی ختم نمیشود.
پرویز کردوانی ، جغرافیدان و پدر علم کویر شناسی ایران به برنا گفت: در صورتی که چاره ای علمی برای حل این معضل با همکاری سازمان های مختلف اندیشیده نشود و روند مصرف به صورت فعلی ادامه پیدا کند در سال های نه چندان دور حتی ساکنان کلان شهرها نیز آبی برای مصرف نخواهند داشت.
پرویز کردوانی در رابطه با کاهش بارندگی سال گذشته در ایران گفت:اقلیم زمین به دو دسته کم فشار و پرفشار تقسیم می شود. در مناطق پرفشار یا به اصطلاح باران خیز هر عامل طبیعی از دریاچه های کوچک گرفته تا دریا می تواند در ایجاد باران تاثیرگذار باشد. به این نحو که در صورت تبخیر آب از سطح منابع آبی این قطرات به دلیل جو پرفشار به لایه های بالایی صعود می کند و دوباره به صورت باران در همین مناطق نازل می شود.
این در حالی است که در ایران به دلیل کم فشار بودن هوا در صورت تبخیر آبها از سطح منابع آبی آنها دوباره به صورت قطرات باران در ایران نازل نمیشود و جو هوای کم فشار آنها را به مناطقی می برد که این قطرات پس از تبخیر قابلیت صعود و تبدیل شدن به باران را پیدا کند.
ایران جزو مناطق کم فشار دنیا است و تبخیر شدن آب در طول سال از سطح منابع آبی کمکی به آبیاری و حاصلخیزی دوباره زمین خشک نمی شود. از این رو است که در زمان خشکسالی میزان بارندگی در مناطقی که باران خیز تر بوده اند بیشتر و به همان نسبت در مناطق خشک تر بارندگی کمتر می شود.
به عنوان مثال کارشناسان هواشناسی پیش بینی می کردند که در طول یکسال آبی( میزان بارندگی در یک سال) که از مهر سال گذشته شروع شده و مهر امسال به پایان می رسد میزان بارندگی در مناطق غربی استان مازندارن به یکهزار و 100 میلی لیتر برسد در حالی که با گذشت تنها نیمی از زمان گفته شده میزان بارندگی با رشد قابل توجهی به یکهزار و 300 میلی لیتر رسیده است.
این در حالی است که به همین نسبت میزان بارندگی در مناطق شرقی همین استان کاهش داشته است. پس در کل این فرضیه که ایران سال کم بارشی را پشت سرگذاشته است غلط می باشد. می توان گفت بارش در مناطق باران خیز بیشتر و در مناطق کم بارش تر کاهش داشته است.
جغرافیدان و پدر علم کویر شناسی ایران علت بروز خشکسالی در ایرا ن را ریشه در مدیریت و تغییرات جوی دانست و افزود: اینکه تغییرات جوی به گونه ای است که به سمت خشکسالی پیش می رویم کاملاً بارز است. در طول سالهای گذشته بیشترین هدف دولت در راستای توسعه و گسترش بخش صنعت و کشاورزی بوده است. از این رو در بیشتر کلان شهرها تا شعاع 50 کیلومتری از خارج شهر شاهد ساخت شهرک های صنعتی هستیم.
با گسترش این روند دولت به ناچار برای تامین آب مورد نیاز بخش صنعت مجبور به ساختن سد در نقاط مختلف شد. در حال حاضر نیز در کل کشور 600 سد ساخته شده است.
ساخت سدها با هدف تامین آب مورد نیاز بخش های مختلف و با سه اولویت شهری ، صنعتی و در انتها کشاورزی در دستور کار دولت قرار گرفت. این هدف به ناچار با بروز خشکسالی به سمتی پیش رفت که سدها تنها تامین کننده آب مورد نیاز برای مصارف شهری و صنعتی شدند و اکثر کشاورزان در بیشتر موارد از سهمیه آب سدها بی بهره ماندند.
کشاورزان در جهت تامین آب مورد نیاز دست به حفر چاه های غیر مجاز زدند که همین امر ضربه های جبران ناپذیری به ذخایر آبی از جمله رودها، تالاب های و باتلاق های کشور زد.
در سال های گذشته تصمیمات اتخاذ شده هر چند به صورت موضعی توانسته اند تا حدودی مشکل خشکسالی را حل کنند اما گذشت زمان اثبات کرده است که این تصمیمات در طولانی مدت کارساز نبوده است و باید به فکر راه حل های دیگری بود.
وی ادامه داد: اینکه در بخش کشاورزی و صنعت آب بیشتری استفاده می شود شکی وجود ندارد. همانگونه که می دانید ایران سالیان زیادی است که با بحران خشکسالی روبه رو است اما تأکید بر ساماندهی آب شرب شهری در چند سال اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
دلیل این امر پایان آب مورد نیاز برای بخش صنعت و کشاورزی است یعنی بحران کم آبی به اندازه ای بغرنج شده است که حتی مسئولان در تأمین آب شهرها نیز اکنون با مشکل مواجه هستند.
اگرچه در پاره ای از موارد بخش صنعت به ناچار مجبور به مصرف سهمیه آب کشاورزان از سدهای کشور شد اما حتی بخش صنعت نیز اکنون با مشکل کم آبی شدید روبه رو است.
به گونه ای که اکنون پروژه هایی مانند استفاده از آب دریاهای خلیج فارس و خزر برای مصارف کشاورزی و صنعتی در حال بررسی است.
پرویز کردوانی در راستای مخالفتش با طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه گفت: فرآیند خشک شدن این دریاچه از 20 سال گذشته و با قطع سهمیه آب کشاورزان از سد ساخته شده در این منطقه آغاز شد. کشاورزان به دلیل عدم بهره مندی از آب سد، مجاز به ساختن چاه در اطراف دریاچه ارومیه شدند و در یک فرایند بی سابقه در حدود 53 هزار حلقه چاه در این منطقه ساخته شد. این در حالی بود که در صورت حفر تنها 4 یا 5 هزار حلقه چاه خطری متوجه این دریاچه نمی شد.
دریاچه ارومیه در سال 1325 به عنوان یکی از 6 حوزه آبخیز کشور تعیین شد که منبع تامین آب آن از دو بخش رودها و منابع آب زیرزمینی تأمین می شد.
با خشک شدن دریاچه های منتهی به این ارومیه تنها حوزه های زیرزمینی باقی ماند که آن هم با حفر چاه های زیادی در اطراف این دریاچه و رخ دادن قانون فیزیکی ظروف مرتبط آب از سطح دریاچه ارومیه که در ارتفاع بالاتری از زمین های اطراف قرار داشت به سمت چاه های حفر شده سرازیر شد.
قانون ظروف مرتبطه میگوید دو ظرف مجزای حاوی مایعات، تا زمانی که از هم جدا و بی ارتباط باشند، میتوانند در دو ارتفاع مختلف قرار گیرند؛ اما، به محض آنکه این دو ظرف را با لولهای بهم وصل کنیم، محتوای ظرفی که در ارتفاع بالاتر قرار دارد شروع به حرکت به سوی ظرف پائین تر کرده و سطح مایع موجود در ظرف کم ارتفاع تر را بالا میبرد، و این جریان آنقدر ادامه مییابد تا مایعات داخل هر دو ظرف همسطح شوند.
از این رو اگر دولت به هر ترتیبی اقدام به پر کردن این دریاچه برای ادامه حیات زیست محیطی آن کند هیچ تأثیر مفیدی نخواهد داشت و تنها این آب را به چاه های کشاورزی سرریز کرده است.
از سوی دیگر بهره وری بیش از اندازه از چاه ها نیز تنها باعث می شود تا دیگر میراثی برای آیندگان بر جای نماند و زمین ها نیز با خشک شدن منابع زیرزمین نشست کرده که خود معضلات جدی تری را به جهت شکست لوله های آب، گاز و پیکره ساختمان ها در آینده به وجود می آورد.
وی ادامه داد: دولت برای مقابله با فعالیت حفر چاه های غیرمجاز در کل کشور طرحی را با عنوان طرح تعادل بخشی اجرا کرد. در این طرح مأموران با نصب کنتورهای هوشمند روی چاه ها سعی دارند تا سطح آب استخراجی و سرانه بهره برداری آب توسط کشاورزان در طول سال را کاهش دهند.
این طرح اگرچه می تواند به حفظ آب های زیرزمینی که میراث آیندگان هستند کمک شایانی کند اما از سوی دیگر باعث می شود تا کشاورزان پس از به بارنشستن محصول دیگر آبی برای سیراب کردن زمین های خود نداشته باشند.
مشابه این اتفاق چند روز پیش در شهرستان شبـستر در استان آذربایجان شرقی به وقوع پیوست. درختان هلو در این منطقه به بار نشسته بود و کشاورزان دیگر سهمیه ای برای آبیاری درختان نداشتند.
اگر اجرای این طرح با مجهز نکردن زمین های کشاورزی ادامه پیدا کند در سال های آینده شاهد واردات حجم گسترده ای از صنایع غذایی از کشورهای خارجی به ایران خواهیم بود.
در مورد دریاچه ارومیه نیز باید دیگر این واقعیت را قبول کردکه راهی برای احیا آن وجود ندارد.
پرویز کردوانی برای حل معضل خشکسالی در کشور گفت: انتقاد به بهروری از آب های زیرزمینی به این معنا نیست که باید صنعت کشاورزی را نادیده گرفت چرا که با از بین رفتن کشاورزی روستاها نابود می شود و معضل مهاجرت به شهرها رخ می دهد.
افزایش رشد جمعیت شهرها نیز نه تنها کمکی به حل بحران آب نمی کند بلکه با بالارفتن تراکم شهرها تأمین آب مصرفی شهروندان نیز دچار مشکل می شود. فلج کردن بخش کشاورزی نه تنها مشکل را حل نمی کند بلکه مشکل جدی تری را متوجه بخش شهری می کند.
برای حل مشکلات کشاوری باید به سمت کیفی سازی محصولات برویم تا کمیت در ایران سطح زیادی از زمین ها زیر کشت است و با روش های غلط آبیاری نیز محصول کمی عاید کشاورزان می شود.
این در حالیست که می توان با کاهش زمین های زیرکشت و مدیریت آبیاری به راحتی محصول بیشتر با مصرف آب کمتری به دست آورد.
در سطح کلان چند راهکار وجود دارد اول اینکه از منابع آبی موجود استفاده بهینه کرد و دوم اینکه به سمت استفاده از آب های نامتعارف پیش برویم.
در حدود 50 سال پیش کشورهای توسعه یافته شروع به تصفیه و استفاده از فاضلاب، پساب و بناب ها کردند اما این علم هنوز در ایران ناشناخته است.
به هر یک از پسماند های موجود در سه بخش شهری ، صنعت و کشاورزی به ترتیب فاضلاب، پساب و بناب می گویند.
به عنوان مثال اگرچه رودخانه های تهران رو به خشک شدن است اما 3 رود فاضلاب وجود دارد که با تصفیه آنها می توان بسیاری از مشکلات را حل کرد. به عنوان مثال از بناب تصفیه شده می توان 7 بار برای خنک کردن کارخانه ای استفاده کرد.
یکی دیگر از این آب های نامتعارف قطرات باران است. به دلیل غیرقابل نفوذ بودن زمین در مناطق شهری اکثر بارش های فصلی روی سطح خیابان ها هدر می رود که می توان آنها را با ساخت آب انبارهای ویژه مدیریت کرد.
به عنوان سومین روش می توان از شیرین کردن آب های شور در مناطق مانند گرمسار و قم استفاده کرد. طبق پروژه های عمرانی انجام شده در کشورهای دیگر این کار به دو روش کارخانه ای یا با استفاده از انرژی خورشیدی انجام می شود.
یکی دیگر از راه حل ها، استفاده از رطوبت هوا در مناطق معتدل و شرجی مانند چابهار است. در مورد ساماندهی کشاورزی نیز که راه حل ها مطرح شد.
استفاده از ابزار کاهش مصرف آب مانند شیرآلات کم مصرف در منازل نیز جزو روش هایی است که سالهاست کشورهای توسعه یافته از آن استفاده می کنند.
وی افزود:خشکسالی دو نوع دارد یکی اقلیمی و دیگری هیبرولوژیک. خشکسالی اقلیمی یعنی کم بارانی و خشکسالی هیبرولوژیک یعنی کم آبی. برای معضل خشکسالی اقلیمی باید منتظر تغییرات جوی بود ولی کم آبی موضوعی نیست که نتوان آن را حل کرد. کشورهای زیادی وجود دارند که میزان بارندگی های سالیانه در آنها زیاد است اما کم آب هستند یعنی نمی توانند با مدیریت مناسب از منابع آبی موجود درست استفاده کنند.
ایران پیش از آنکه دچار معضل خشکسالی اقلیمی شده باشد با پدیده خشکسالی هیبرولوژیک دست و پنجه نرم می کند.
امسال مسئولان اعلام کرده اند که در صورتی تا پایان سال بحران خشکسالی و کم آبی را پشت سر می گذاریم که مردم تا 25 درصد درمصرف آب صرفه جویی کنند.
به واقع باید گفت این راه حل ها تنها موضعی است و باید به فکر حل کردن موضوع به صورت ریشه ای بود چرا که تغییری در وضعیت موجود پدپد نمی آورند.