
به گزارش سرویس ورزشی برنا، لیگ چهاردهم به پایان رسید و سپاهان به قهرمانی این مسابقات رسید. یکی از نکات جالب توجه این لیگ، ناکامی سرخابی های پایتخت بود. آبی پوشان تهرانی در این فصل نه طبق وعده سرمربیشان به قهرمانی رسیدند و نه موفق به کسب سهمیه آسیایی شدند تا فصل آینده هم در لیگ قهرمانان آسیا غایب باشند.
حالا فصل به پایان رسیده و هیئت مدیره استقلال طی جلسه ای که برگزار کرد؛ تصمیم به تعویض سرمربی خود گرفت. تصمیمی که بعد از آن باعث شد طبق معمول گزینه های زیادی روی میز قرار بگیرد و رسانه ها هم شروع به گمانه زنی کنند.
در ادامه به بررسی آخرین وضعیت مهم ترین گزینه های سرمربی آبی پوشان در لیگ پانزدهم خواهیم پرداخت.
داخلی:
پرویز مظلومی:
مهاجم سابق باشگاه استقلال. کسی که سابقه پیروزی در 4 دربی را دارد و این روزها نامش از هر کسی به نیمکت استقلال، نزدیک تر است. پرویز خان 2 سال سرمربی آبی پوشان بود و در این مدت 2 عنوان دومی و سومی لیگ و یک قهرمانی جام حذفی را بدست آورد.
البته استقلال زمان مظلومی یکی از پرمهره ترین سال های خود را پشت سر می گذراند و شاید سوبله چوبله استقلالی ها می توانست یک بار قهرمانی لیگ را هم برای هواداران به ارمغان بیاورد که این اتفاق نیفتاد.
مظلومی بعد از استقلال تجربه های ناموفقی در آلومینیوم، مس داشت و الان حدود دو سال است که تیم ندارد و مانند یک تماشاچی بازی های تیمش را مشاهده می کند.
علیرضا منصوریان:
کاپیتان دوست داشتنی آبی پوشان تهرانی در اواسط دهه 80 حالا به عنوان یکی از جدی ترین گزینه های سرمربی گری استقلال به شمار می آید. علیرضای محبوب آبی ها فصل پیش در نفت تهران گل کاشت و توانست تیمش را به سومی لیگ برساند و همچنین نفت را به یک پای فینال حذفی برد و در آسیا هم راهی دور دوم کرد.
منصوریان هنوز موضع خود را برای هدایت استقلال مشخص نکرده ولی می توان حدس زد که علی آقا علاقمند به نشستن روی نیمکت آبی ها است.
تنها نگرانی ای که از بابت انتخاب منصوریان وجود دارد این است که وی تجربه چندانی ندارد و به جز مربیگری ناموفق و کوتاه مدت در پاس همدان و همچنین هدایت نافرجام تیم المپیک 2012 دیگر اندوخته ای برای خود به همراه ندارد.
مهدی پاشازاده:
مدافع سابق استقلال و تیم ملی فوتبال ایران این روزها داعیه سرمربیگری استقلال را دارد. مهدی پاشازاده به واسطه کلاس های آموزشی ای که در آلمان و اتریش گذرانده و همچنین هدایت تیم دوم آدمیرا واکر و دستیاری تیم اصلی آن ها، قبول نکرد به عنوان دستیار قلعه نویی در استقلال کار کند و ترجیح داد با تیم داری در لیگ 1 و 2 به تجربیاتش بیفزاید ولی در استقلال فقط به عنوان نفر اول کار کند.
پاشازاده مربیگری را بسیار علمی آموزش دیده اما نداشتن تجربه سرمربیگری در لیگ برتر باعث شده تا تردیدها را برای انتخاب این پیشکسوت خوشتیپ آبی های پایتخت بیش تر کند.
البته گفته می شود پاشا اصلا جزو گزینه های استقلال نیست و خودش در حال جمع کردن تیم فصل آینده آبی پوشان است دهان به دهان چرخیده و کم کم رنگ واقعیت به خود گرفته است.
امیر قلعه نویی:
اگر 2 سال آخر کارنامه مربیگری امیر قلعه نویی را کنار بگذاریم؛ هنوز هم پرافتخارترین و موفق ترین مربی داخلی تاریخ لیگ برتر است. امیر قلعه نویی علی رغم نتایج ضعیف این دو فصل باز هم جزو گزینه های سرمربی گری دو ستاره ها است.
البته شاید دیگر امیر خان حمایت چشمگیر هواداران را پشت سر خود نمی بیند و نتایج ضعیفی که در دو سال اخیر با استقلال توسط او کسب شد؛ هواداران را نسبت به او کمی دل چرکین کرده است.
ولی با همه این تفاسیر، به گفته برخی از اعضای هیئت مدیره و همچنین بهرام افشارزاده امیر خان هنوز برای ابقا در پست خود شانس دارد و باید برنامه خود را به هیدت مدیره تحویل دهد. سکوت معنا دار قلعه نویی در این روزها علامت سوال ها را در ذهن فوتبالی ها بیش از پیش کرده است.
فرهاد مجیدی:
محبوب ترین ستاره دهه اخیر استقلال، بازی کننده نقش اصلی نماد مقدس استقلالی ها، کسی نیست جز فرهاد مجیدی. ستاره خوش استایل نه چندان دور فوتبال ایران که به تازگی پیشکسوت شده و از همان زمان هم به طور جدی و آکادمیک کار آموزش مربیگری را آغاز کرد و در بهترین کلاس های مربی گری شرکت کرد و حالا مدرک B مربیگری را هم در چنته دارد.
احتمال سرمربی شدن فرهاد بسیار اندک است و بیشتر حرف از دستیاری او در استقلال زده می شود. اما محبوبیت زیاد فرهاد شاید باعث شود او در اقدامی عجیب سرمربی استقلال در لیگ پانزدهم باشد.
بدون هیچ گونه تردیدی انتخاب فرهاد مجیدی تا مدت ها می تواند حمایت هواداران را در پی داشته باشد اما شاید خود فرهاد می داند؛ انتخاب استقلال در این برهه از زمان، سخت ترین و ریسکی ترین اتفاق ممکن است.
دراگان اسکوچیچ:
محتمل ترین گزینه خارجی نزدیک نیمکت استقلال دراگان اسکوچیچ کروات است. سرمربی ای که 2 سال است در ادامه کوچ ایچ ها به ایران، وارد لیگ برتر شد و علی رغم اکثر هموطنانش از کیفیت بالایی برخوردار بود و توانست با کسب عنوان هفتمی به همراه ملوان، بهترین نتیجه تاریخ این باشگاه در لیگ برتر را کسب کند.
اسکوچیچ که به گفته خودش بسیار جاه طلب بود فصل بعد به فولاد رفت و علی رغم مشکلات زیادی که بابت سربازی بازیکنانش گریبان گیرش شد، با رتبه آبرومندانه پنجم به کار خود پایان داد. البته حذف از لیگ قهرمان آسیا در همان دور نخست و ناکامی در کسب سهمیه لیگ قهرمانان فصل آینده با قرمزهای خوزستان، ارزش کار او را کاهش داد.
یکی از نکات مثبت اسکوچیچ در فصل گذشته این بود که از 4 بازی خود مقابل سرخابی های پایتخت به 12 امتیاز کامل رسید و نشان داد؛ مرد روزهای بزرگ است. اما مهم ترین مشکل بر سر راه استقلالی شدن اسکو، قرارداد غیر رسمی ای است که بین او و فولاد امضا شده و باید ببینیم باشگاه خوزستانی که الان از لحاظ مدیریتی وضعیت نابسامانی دارد؛ مجوز حضور او در پایتخت را می دهد یا خیر.
فیلیپ تروسیه:
آغاز کننده نسل طلایی سامورایی در فوتبال آسیا و جهان مرهون کسی نبود جز فیلیپ تروسیه. معمار فوتبال نوین ژاپن، بارها و بارها نامش در فوتبال ایران و حول و حوش تیم ملی ما پیچید اما هیچ کدام سرانجامی نداشت و این مرد فرانسوی به کشور ما نیامد.
حالا فیلیپ جزو گزینه های سرمربی گری استقلال است. اما الان با 10، 15 سال پیش تفاوت بسیاری دارد. وی بعد از ترک ژاپن در تیمهای قطر، مارسی، مراکش، فریبت مراکش، ریو کیو، شنژن چین، اسپورتیف اسفاکین تونس و حالا هانگ ژو گرین تاون پین مربی گری کرده و این گواه نشان می دهد تاریخ مصرف پروفسور در فوتبال جهان از بین رفته است.
تروسیه هم اکنون در هانگ ژوی چین مشغول فعالیت است و از جدول 15 تیمی سوپر لیگ این کشور در رده دوازدهم قرار دارد. باید ببینیم تروسیه سرانجام به لیگ ایران می اید یا اتفاق دیگری رخ می دهد.
والتر زنگا:
الجزیره، النصر، پالرمو و کاتانیا چند تیم آخری هستند که والتر زنگا آن ها را هدایت کرده است. دروازبان سابق تیم ملی ایتالیا چند سالی می شود که نانش را از فوتبال حوزه خلیج فارس در می آورد و حالا نامش به عنوان یکی از گزینه های استقلال مطرح می شود. پیش از این زنگا جزو گزینه های سرخپوشان هم بود اما مبلغ بالایی که او از سرخپوشان طلب کرده بود؛ مذاکرات را در نطفه خاموش کرد.
حالا استقلال با این مشکلات مدیریتی که دارد و هنوز صاحب جدید خود را هم نشناخته، چگونه می خواهد دستمزد این سرمربی گران و تقریبا ناموفق را پرداخت کند. خدا عالم است.
روبرتو دونادونی:
امسال هر چه تلاش کرد نتوانست پارما را در سریA نگه دارد و مشکلات مالی فراوان این باشگاه باعث سقوطشان به دسته پایین تر شد. روبرتو دونادونی سرمربی سابق تیم ملی ایتالیا کارنامه چندان قدرتمندی ندارد و مانند زنگا مربی گرانی است. روبرتو هم نام غریبه ای در فوتبال ما نیست و بارها و بارها او جزو گزینه های فدراسیون فوتبال ایران بوده است.
دونادونی تا به حال تجربه مربیگری در خارج از کشورش را نداشته است و همین می تواند یکی از نکات منفی این سرمربی باشد. البته دونادونی فوتبال خود را در باشگاه الاتحاد عربستان به پایان رساند و می توان گفت حداقل با فوتبال غرب آسیا غریبه نیست.
این سرمربی 51 ساله علاقه زیادی به فوتبال تدافعی دارد که شاید زیاد مورد توجه هواداران ایران قرار نگیرد.
کلاوس تاپ مولر:
از سال 2008 و زمانی که گرجستان را ترک کرد؛ دیگر هدایت هیچ تیمی را قبول نکرد. سرمربی 63 ساله و سابق تیم لورکوزن که با آن ها به مقام دوم لیگ قهرمانان اروپا رسید؛ بعد از آن تجربه موفق دیگر در جای بزرگی مربیگری نکرد و کم کم رو به پست های مدیریتی آورد.
حالا باید ببینیم استقلالی ها روی چه حسابی می خواهند سرمربی ای را به خدمت بگیرند که سال هاست جایی کار نکرده و به کل از فوتبال روز دنیا به دور است.
آلبرتو زاکرونی:
سرمربی تیم ملی ژاپن در جام جهانی 2014 و سکان دار تیم های بزرگ ایتالیا در دهه های 90 و اوایل 2000 حالا یکسالی می شود که مربیگری نمی کند و پس از برکناری از ژاپن اعلام کرد؛ دیگر تمایلی به قبول سرمربی گری در جایی را ندارد اما اگر استقلال به صورت جدی با وی وارد مذاکره شود؛ با توجه به شناخت خوبی که زاکه رونی از فوتبال آسیا دارد می توان به موفقیت او در تیم آبی پوشان امیدوار بود.
گرچه خیلی بعید است این سرمربی 62 ساله به راحتی از تصمیمش منصرف شود و دوباره وارد دنیای مربیگری شود.
تکمله: همه این گزینه ها به اضافه نام هایی چون داریوش یزدانی و لوتار ماتئوس در کنار نام استقلال وجود دارد و هر روز ممکن است اسمی جدید به این لیست بلند بالا اضافه شود اما مهم ترین مساله این است که آبی پوشان نباید فرصت را از دست بدهند و لازم است هر چه سریع تر تصمیم نهایی خود را مبتنی بر انتخاب سرمربی بگیرند. البته مشکل بزرگ تر آبی پوشان در این روزها این است که آن ها اصلا صاحب فصل بعد خود را هم نمی شناسند و از هر زمانی مظلوم تر به نظر می رسند و اینجا تنها کسی که ضرر می کند هوادار است و هوادار.