ماجرای سردار شهیدی که بعد از ۲۷ سال گمنامی به کشور بازگشت + تصاویر

|
۱۳۹۴/۰۶/۱۱
|
۱۱:۱۸:۴۳
| کد خبر: ۳۱۳۷۹۲
ماجرای سردار شهیدی که بعد از ۲۷ سال گمنامی به کشور بازگشت + تصاویر
سردار شهید منصور سودی فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ انصارالمهدی(ع) بود که در سال ۱۳۴۲ و در روستای امند زنجان متولد شد و در ۱۶ مردادماه سال ۱۳۶۶ و در عملیات نصر هفت و در ارتفاعات "بلفت" به شهادت رسید و پیکرش پس از ۲۷ سال دوری از وطن به کشور بازگشت.

به گزارش خبرگزاری برنا، تسنیم نوشت: پیکر پاک شهید منصور سودی از رزمندگان دلاور زنجان پس از 27 سال دوری از وطن به میهن اسلامی بازگشت. پیکر پاک شهید سودی که در کشور عراق پیدا، از مرز باشماق وارد کشور شده و پس از طی مراحل قانونی برای تشییع به زنجان انتقال داده می‌شود.

سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در حاشیه بازگشت پیکرهای مطهر 17 شهید تازه تفحص شده از مرز باشماق به کشور با اشاره به هویت یکی از شهدایی که به استان کردستان وارد شده این خبر را اعلام کرد که پیکر یکی از شهدای تفحص شده مربوط به سردار شهید «منصور سودی» فرمانده اطلاعات گردان انصارالمهدی عاشورا بوده که در زنجان تشییع خواهد شد. پیکر این شهدای تفحص شده برای شناسایی به تهران منتقل می‌شوند که بعد از شناسایی در ماه محرم به خاک سپرده خواهند شد.

شهید منصور سودی فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ انصارالمهدی(ع) زنجان بود که در سال 1342 و در روستای امند زنجان چشم متولد شد و در 16 مردادماه سال 1366 و در عملیات نصر هفت و در ارتفاعات "بلفت" به شهادت رسید. عملیات نصر 7 در تاریخ 14 مرداد 1366 با رمز "یا فاطمه الزهرا (س)" در منطقه عمومی سلیمانیه عراق به اجرا درآمد. این عملیات که به تصرف ارتفاع مهم دوپازا و انسداد معبر ضد انقلاب درغرب کشور همراه بود. شامل منطقه‌ای به وسعت 30 کیلومتر مربع می‌شد. تهاجم وسیع نیروهای خودی سبب شد که علی رغم هوشیاری نسبی دشمن کلیه اهداف عملیات در مرحله نخست به دست بیاید.

سردارشهید منصور سودی دهم خردادماه 1342 دریکی از روستاهای مشرف به شهرستان زنجان بنام ( امند ) به دنیا آمد و دوران مدرسه تا دبیرستان را در شهر زنجان سپری کرد. شهید سودی از جمله فدائیان و جان برکفان مسلک پاک و مقدس حضرت امام خمینی(ره) بود که با شروع اعتراضات مردمی در سال 1356 مشتاقانه به خیل جوانان و نوجوانان مبارز شهر زنجان پیوسته و بی‌ادعا و مخلص تمام عمر و جان و مال خود را وقف اسلام واهداف والای انقلاب کرد، منصور بعد از پیروزی الهی و شکوهمند انقلاب دربهمن ماه 1357 صحنه را خالی نکرده وچون سربازی کوچک و فداکار، مردانه در تمامی میادین سیاسی و فرهنگی شهرمشغول حفاظت و پاسداری از آرمان‌ها و ارزش‌های والای پیر ومرادش حضرت امام شد.

با یورش وحشیانه نیروهای بعثی و آغاز جنگ تحمیلی از سوی عراق در مهرماه 1359، شهید سودی نیز همچون اکثر دلباختگان وشفتگان طریق سرخ پیرجماران، بی‌درنگ درس و دبیرستان را رها کرده وسراسیمه به مصاف دشمنان خونخوار و متجاوز می‌رود و رفته رفته چنان شیفته و دل باخته پاکی و صداقت دلاورمردان میادین خون و شرف می‌شود که از سال 1361 دیگر یکسره و مستمر در جبهه می‌ماند و همچون پروانه‌ای عاشق تمام عمر و جوانی خود را وقف جنگ و دفاع می‌کند.

شهید سودی درمیدان‌های نبرد به قدری نترس و جسور بود که اعمال و حرکات شجاعانه‌اش بلافاصله مورد توجه فرماندگان جبهه قرار گرفته و برای خدمت در یگانهای اطلاعات و عملیات انتخاب می‌شود و در طول هشت سال دفاع و عملیات‌های مختلف کوچک و بزرگ چنان خدمات ارزشمند و فداکاری‌های مثال زدنی از خود به یادگار می‌گذارد که هر کدام برگ زرینی می‌شود برای کتاب پر از حماسه و شجاعت بچه های غیور وجان برکف زنجانی در جبهه‌های حق علیه باطل.

شهیدسودی با تشکیل تیپ انصارالمهدی(ع) استان زنجان در سال 1366 بعنوان فرمانده اطلاعات و عملیاتتیپ منصوب میشود و در اولین ماموریت تیپ در منطقه کوهستانی «سلیمانیه» عراق، با شجاعت و جسارت فراوان موافق به شناسایی ارتفاعات و محورهای عملیاتی شده و عملیات شکوهمند(نصر 7) در تاریخ 14 مردادماه 1366 با رمز مبارک «یا فاطمه الزهرا (س)» در منطقه آغاز و علی رغم هوشیاری نسبی دشمن در اولین ساعات حمله خطوط اول عراقها و ارتفاعات مهمی همچون  «دوپازا» به تصرف نیروهای رزمنده زنجانی درآمده و بچه ها با شور وهیجان مشغول تثبیت خطوط پدافندی می‌شوند.

مناطق و ارتفاعات تصرف شده یکی از مهم ترین معبرهای ورودی ایادی گروهکهای ضد انقلاب به داخل کشور و منطقه کردستان  بود و برای همین هم عراقها اصلا دل شون نمی خواست این معبر بسته بشه و برای همین هم از بامداد روز عملیات با تمام توان اقدام به تک نموده و با چندین تیپ و لشگر پیاده و نیروهای گارد ریاست جمهوری و صدها تانک به مواضع بچه ها یورش آورده و چنان آتش سنگین و سهمناکی به روی منطقه می ریزد که به گفته شاهدان عینی واقعا جهنمی برپا می‌شود و تعداد کثیری از رزمندگان ناجوانمردانه و مظلومانه شهید و زخمی می‌شوند، اما با این وجود بچه‌های باغیرت و شجاع زنجانی میدان را خالی نکرده و چنان با دلیری و صلابت به نبردو پیکار ادامه می‌دهند که نیروهای بزدل عراقی کم آورده و در نهایت ذلت و خواری مجبور به فرار و عقب نشینی می‌شوند.

روز دوم عملیات دشمن شکست خورده، ناراحت و دستپاچه نیروها و ادوات بیشتری واردمنطقه کرده و از اول صبح بارانی ویرانگروسیل آسا ازانواع گلوله های توپ و تانک و خمپاره و بمب و راکت به روی مواضع بچه ها ریخته و با تک های پی در پی فشار سنگینی را بر خطوط دفاعی وارد میکند، ناگهان خبر میرسد که عراقها به ارتفاعات مهم "بلفت" نزدیک شدند و خط دفاعی بچه‌ها در حال  سقوط است. شهید سودی هم که از اهمیت این ارتفاعات به خوبی آگاهی داشت ،سریع با چندنفر دیگراز رزمندگان دلاور زنجانی به کمک بچه های درگیر رفته و بعداز نبردی جانانه و نزدیک با خیل بی‌شمار تانک‌ها و نیروهای پیاده و گارد عراقی، همگی مظلومانه به شهادت می‌رسند و پیکرهای گلگون و چاک و چاکشون در میان صخره ها و شیارهای ارتفاعات"بلفت" به یادگار می‌ماند.

سردار شهید منصور سودی همانطوری که دلش می‌خواست و در وصیت نامه‌اش هم نوشته بود، پیکر پاکش واقعا مفقود شدو با اینکه کل منطقه عملیاتی چندین بار تفحص شد و جنازه مطهر تمام همرزمانش پیدا شد،نشانی از جسم زخم خورده ایشان یافت نشد و حدود 27 سالی همه را دچار فراق و غم هجران نمود شهید سردار منصور سودی در زمان شهادت یک فرزند دختر یک و نیم ساله داشت و مادر وی در قید حیات است اما پدرش چند سال پیش فوت کرده است.

نظر شما