به گزارش خبرگزاری برنا قدمت این حمام به دوره قاجاریه میرسد و تاریخ احداث آن به اواخر قرن سیزدهم هجری قمری برمیگردد. حمام وقفی متعلق به مسجد گله داری و واقف آن تجارتخانه حاج شیخ احمد گله داری است. این بنا دو دوره مرمت را در سی سال گذشته پشت سر گذاشته است.
اگر بنای این حمام را از نزدیک ببینید، ردپای سنگهای دریایی، سنگهای اسفنجی، گچ دست کوب و ساروج محلی را در آن پیدا خواهید کرد که به خاطر رطوبت بالای منطقه، در بنا به کار رفتهاند. مصالحی که دلیل انتخابشان قدرت جذب بالای رطوبت بوده است و این روزها، همین سنگهای بادوام هم در مقابل رطوبت بالای منطقه تسلیم شدهاند و رفته رفته تخریب میشوند.
فضای معماری حمام گله داری مانند سایر حمامهای دیگر نواحی کویر مرکزی، دارای فضاهای بینه، سر بینه، گرمخانه و خزینه است. بنا دارای پنج گنبد بزرگ و کوچک است که در ورودی راهرو هشتی کوچک قرار دارد تا با دما و رطوبت، فضای داخلی تنظیم شود. فضای "بینه" به شکل هشت گوش ساخته شده و در اطراف آن چهار صفه یا سکوی نشیمن و رختکن دیده میشود، وسط سالن "بینه" حوضچه هشت ضلعی کوچک قرار دارد.
سیستم گرمادهی حمام شامل انبار سوخت، آتشدان، دیگ، دودکشها و گودال جمع آوری خاکستر است و فضای گرم کننده حمام که به علت نگهداری گرما در عمق زمین قرار گرفته که آب مصرفی این بنای تاریخی از چاهی به عمق ده متر که هنوز پابرجاست، تامین میشده که این عمل با استفاده از نیروی کمکی گاو که در لهجه محلی هرمزگانی «گاو و گوچه» گفته میشد، صورت میگرفت، یعنی چرخ گاو، دائم در حرکت بوده و آب را از چاه به انبار ذخیره میریخت.
در وسط سقف حمام روزنههایی به عنوان نورگیر در هر یک از فضاها وجود دارد که عمل نورگیری و تهویه در حمام توسط همین روزنهها صورت میگرفت، بدین ترتیب که با باز و بسته کردن آن در فصولی از سال دما و رطوبت داخل حمام را تنظیم میکردند.
این حمام ما بین سالهای 1333 تا 1338 هجری قمری تعمیر و مرمت شده، بعد از آن برای سالهای طولانی متروکه و بدون استفاده باقی مانده بود تا این که سازمان میراث فرهنگی استان هرمزگان اقدام به مرمت و بازسازی این بنا کرد و حمام به موزه مردمشناسی تغییر کاربری یافت.
برای این منظور، در سال ۱۳۷۹ خورشیدی، سازمان میراث فرهنگی برای نشان دادن گوشههایی از زندگی و آداب و رسوم مردم هرمزگان، مجسمههایی در موزه قرار داد و با این اقدام، پس از سالها رونقی دوباره به این بنای تاریخی بخشید.