به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا، هفته جوان که میرسد ناگهان همه یاد جوانان میافتند. دو مقطع در کشور ما وجود دارد که جوانان بر کرسی محبوبیت مینشینند و شعارهای ریز و درشت میشنوند، یکی، نزدیک انتخابات است و دیگری هفته جوان! حالا هم که هفته جوان است و صفحات رسانه پر از محبوبیت جوانان!
آرام و بی سر و صدا در گوشه پارک لاله نشسته بود، زیر چشمی آدمهایی که قدم میزدند را نگاه میکرد، گاه لبخندی بر لبش مینشست و گاه اخمهایش درهم میرفت، موبایلش را بر میداشت و با شمارههایی که از نیازمندیهای روزنامه برداشته بود تماس میگرفت، دنبال کار میگشت این جوان 24 ساله! نزدیکش میشوم، میپرسم:" دنبال کار میگردی؟" تیز نگاهم میکند و میگوید:" سراغ داری؟" لبخندی میزنم و می گویم:" خبرنگارم" انگار که یک سنگ صبوری پیدا کرده باشد شروع میکند به حرف زدن:" آقا، جان مادرت بنویس که از بس دنبال کار گشتم بیچاره شدم، از صبح تا شب کارم شده خواندن نیازمندیهای روزنامه و دربدر شدن در این شرکت و آن شرکت، آقا بنویس بیکاری بد دردیه"
معضل اشتغال، مهمترین معظلی است که همیشه دامن جوانان را میگیرد، تقریبا سالی نبوده که جوانان از این مشکل رنج نبرند، شاید به همین دلیل است که صفحات کاریابی نیازمندیهای روزنامهها پر مخاطب ترین صفحات رسانههای کشور است. این روزها هم بخشی از جوانان با این مشکل دست به گریبان هستند.
رضا، جوان 24 سالهای که در پارک لاله روزهای بهاری خود را با صفحات نیازمندیهای روزنامهها پر میکند، یکی از این جوانان است، دیپلم که گرفته مستقیم رفته لباس نظام را پوشیده و سرباز شده، در 21 سالگی خدمتش تمام شده و حالا به 24 سالگی رسیده، میگوید که در یک شرکت استخدام شده ولی آن شرکت هم خوب نچرخیده و مجبور شده بیرون بیاید:" چهار ماه حقوقمان عقب افتاد، نمیدانم به خاطر بی تدبیری مدیرانش بود یا بدبیاریهای اقتصادی ولی هرچه بود برای بی پولی به همراه داشت".
این فقط مشکل رضا نیست، صابر، جوان 28 ساله هم همین مشکل را داشته، او که لیسانس روانشناسی دارد میگوید:" خب در رشته ما دست زیاد است و خیلی هم بازار کاری نیست که برویم سر کار، باید فقط از مدرک لیسانس استفاده کنیم نه از رشته تحصیلی، در یک کارخانهای در بخش اداری استخدام شدم، اوضاعمان بد نبود ولی بر اثر تحریمها کلا کارخانه ورشکسته شد، شنیدهام بازهم کار را شروع کردهاند ولی هنوز نتوانسته مثل سابق شود، یکبار هم مراجعه کردم که برگردم سرکار ولی گفتند تازه کار را شروع کردهاند و فعلا نیروی زیادی لازم ندارند."
وام اشتغال، وام خود اشتغالی، استخدامهای دولتی بی ثمر و... راههایی بود که دولت قبل برای رفع بیکاری برداشت ولی این طرحها نه تنها هیچ تاثیری برای رفع بیکاری جوانان نداشتند بلکه در نهایت به افزایش تورم و مشاغل آنی و زودگذر منتهی شدند. در دولت جدید هم که قرار بود گامهای محکمتری برداشته شود با کاهش قیمت نفت و تاثیرات تحریمها و در نتیجه کاهش بهره وری کارگاههای کوچک عملا نشد که گامهای موثری برداشته شود، حالا یک مشت جوان بیکار جویای کار منتظر هستند تا برجام ثمر دهد و با گشایش اقتصادی بحث اشتغال رونق بگیرد. دولت هر قدر هم بخواهد و هرقدر هم تلاش کند شاید نتواند خیلی گامهای بزرگی در بحث ایجاد اشتغال بردارد، بخش خصوصی و البته خود جوانان باید پیشگام شود، یک طرف با توسعه کارش زمینه ایجاد اشتغال را فراهم آورد و طرف دیگر با کاهش توقعاتش از این بحران بیکاری خلاص شود.