از چند سال پیش آغاز می کنیم، از پس از سال 1384 که دوره چهارم جشنواره برگزار شد. از آن هنگامی که جشنواره فیلم سبز ایران، مانند بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و محیط زیستی مورد بی توجهی قرار گرفت و با وجود برگزاری 4 دوره از آن و موفقیت نسبی که در زمان خود در میان جشنواره هایی از این نوع در جهان کسب کرده بود، به ناگهان اعلام شد که از این پس این جشنواره برگزار نخواهد شد. تعجب و تأسف تنها کاری بود که از ما بر می آمد. صدای ما را کسی نمی شنید. می گفتیم که این کار غلط است، که حیف است، که اثرات مثبت این جشنواره فراوان است و تداوم آن این اثربخشی را بیشتر هم خواهد کرد، اما صدایمان به جایی نمی رسید، یا اگر می رسید، به آن توجهی نمی شد. رفتیم به سراغ آن یار همیشگی محیط زیست، که این بار، به جای نشستن بر مسند ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، در شورای اسلامی شهر تهران ریاست کمیته محیط زیست را بر عهده داشت. او حرفمان را شنید و با ما هم نظر بود و مثل ما متأسف. گفتیم که بیایید جشنواره را احیاء کنیم، ما سازمانهای مردمنهاد خود این کار را بر عهده خواهیم گرفت. اما شرایط زمان به گونه ای بود که این کار را محال می کرد. 8 سال گذشت و باز دولت عوض شد دولتی آمد که خود را حامی محیط زیست می دانست و باز آن یار همیشه یاور، به ریاست سازمان حفاظت محیط زیست رسید. اکنون شرایط مساعد به نظر می آمد. مدیران انجمن تمدن سبز هنرمندان حامی محیط زیست به دیدن خانم دکتر ابتکار رفتند و بار دیگر آمادگی خود را برای برگزاری مجدد جشنواره فیلم سبز اعلام کردند.
زمانی طول کشید تا چرخهای زنگ زده باز به حرکت درآیند و بالاخره مقدمات کار فراهم شد. ماند انتخاب نهاد و اشخاص برگزارکننده جشنواره. جلسه ای توسط شورای اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست برگزار شد و در این جلسه گروههای مختلف متقاضی برگزاری جشنواره به ارائه پیشنهادهای خود در این زمینه پرداختند. مدیران انجمن تمدن سبز هنرمندان حامی محیط زیست در این مدت با فرهاد توحیدی، فیلمنامه نویس خوشنام و رییس سابق خانه سینما در دوره سخت خاموشی جشنواره فیلم سبز وارد مذاکره شده و موافقت ایشان را برای قبول دبیری جشنواره جلب کرده بودند و بنابراین در جلسه مزبور همراه ایشان حضور یافته و پیشنهاد خود را ارائه کردند. در نهایت رأی تصمیم گیرندگان سازمان به نام انجمن تمدن سبز هنرمندان حامی محیط زیست رقم خورد. در پیشنهاد اولیه ارائه شده، پیشبینی شده بود که جشنواره تنها در تهران و یا نهایتا در هشت کلانشهر بزرگ و آلوده کشور برگزار شود. اما خانم دکتر ابتکار، اصرار کردند که کار برگزاری در کلیه مراکز استانها انجام گیرد. آن زمان نگران بودیم که این کار سترگ را، آن هم پس از 10 سال خاموشی جشنواره و بدبینی هایی که نسبت به آن وجود داشت چگونه انجام دهیم. اما امروز از ته دل خوشحالیم که این کار با کمک و همکاری اداره های کل حفاظت محیط زیست استانها و سمن ها و سایر نهادهای همراه انجام گرفت و با موفقیت و اقبال بی نظیری روبرو شد. همچنین برگزارکنندگان جشنواره اصرار داشتند که بخش هنرهای تجسمی و کارگاههای تخصصی و آموزشی به جشنواره اضافه شوند که این مهم نیز انجام شد و منجر به برگزاری نمایشگاهی کم نظیر از آثار هنرهای تجسمی در موسسه فرهنگی-هنری صبا گردید که بیش از 400 اثر مرتبط با محیط زیست را به نمایش گذاشت و با اقبال فراوانی هم روبرو شد. کارگاههای جشنواره هم با حضور برترین استادان زمینه های مختلف مربوط به محیط زیست و توسعه پایدار در همین محل برگزار شده و می شوند و برخی از این کارگاهها نیز به شدت مورد توجه قرار گرفته اند.
ستاد مرکزی جشنواره در اواسط سال 1394 شکل گرفت، خصوصیت این ستاد آن بود که سه وجه اصلی و مشخص داشت. وجه اول از هویت انجمن برگزارکننده جشنواره نشأت می گرفت که هویتی مردمنهاد و غیردولتی بود. وجه دوم به سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان صاحب و متولی جشنواره مربوط می شد که از جنس دولت بود. و وجه سوم وجه هنری و سینمایی جشنواره بود که با حضور فرهاد توحیدی به عنوان دبیر جشنواره و تیم همراه ایشان شکل گرفت. هنر این ستاد این بود که بتواند هم موازنه و تعادل منطقی بین این وجوه را برقرار نماید، و هم از ظرفیتهای آنها به بهترین نحو در جهت تحقق اهداف جشنواره و برگزاری موفق آن بهره گیرد، که همینطور هم شد. ظرفیت های دولتی برای کسب مجوزهای لازم و انطباق جشنواره با سیاستهای نظام به کار گرفته شد، ظرفیتهای تیم هنری و سینمایی جشنواره، بهترینها و حرفهای ترینها را در این رشته به استخدام جشنواره در آورد، و ظرفیتهای تشکل مردمنهاد، مدل کار عاشقانه و تلاش شبانه روزی و نیروهای داوطلب و ارزان را به جشنواره اضافه نمود. شدیدا معتقدیم که ترکیب این سه وجه ضامن اصلی موفقیت پنجمین دوره بوده و بدون تلاشهای هر کدام از آنها، بی شک امور به نحو احسن پیش نمی رفت.
لازم است در اینجا اندکی در مورد افراد کلیدی پنجمین دوره جشنواره بین المللی فیلم سبز ایران و نقش آنها بگوییم. آقای توحیدی به عنوان دبیر جشنواره، پیشینهای کاملا شناخته شده دارد. ایشان چندین مراسم مهم از جمله مراسم خانه سینما را مدیریت، و در چندین جشنواره به انحاء مختلف نقش مؤثری ایفا کرده بودند. تجارب و اعتبار قابل توجه ایشان در جامعه هنری و بخصوص در عرصه سینمای کشور، باعث جذب نیروهای متخصص و حرفهای، و همراهی صمیمانه برترین هنرمندان سینمای کشور با جشنواره شد. آقای مهدی توحیدپور مدیرعامل انجمن تمدن سبز هنرمندان حامی محیط زیست و دبیر اجرایی جشنواره، سابقه همکاری با دورههای پیشین جشنواره و برگزاری چندین مراسم مرتبط با توسعه پایدار را داشته و انجمن تحت مدیریت ایشان، بیش از هزار هنرمند کشور را در عضویت خود داشت که ظرفیت مناسبی برای برگزاری جشنواره بود. مزدک میررمضانی کارشناس ارشد محیط زیست و دارای سابقهای روشن در فعالیتهای محیط زیستی در داخل و خارج از کشور و در همکاری با انجمن تمدن سبز به عنوان عضو هیأت مدیره بود که در جشنواره معاونت اجرایی و ریاست ستاد استانی و نظارت بر کارگاههای جشنواره در تهران را بر عهده گرفت و از همکاری پرفروغ و استثنایی خانم موهبت خدایی در همه امور برخوردار شد. امیر عابدی، از یاران دیرین انجمن بود که به عنوان یک عکاس سینمایی شناخته شده و معتبر، دبیری بخش هنرهای تجسمی را عهدهدار، و در این راه از یاری ثمربخش و پرتوان خانم سانیا نوری بهره فراوان گرفت. آقای مهدی قربانپور کارگردان جوان و معتبر کشور دبیری بخش سینمای داخلی را تقبل کرده و با کمک گرفتن از نیروهای اجرایی انجمن نقش مؤثری در موفقیت آن ایفا نمودند. آقای جعفر صانعی مقدم، مشاور عالی جشنواره، سابقهای طولانی در فعالیتهای دولتی و غیر دولتی در عرصه سینما داشته و اعتبار ایشان در این حوزه و شناخت دقیقشان از امور و اشخاص مربوط، بارها و بارها راهگشای برگزار کنندگان شد. آقای بهمن آقایی حاجی آقا با تجربیات فراوان در زمینه امور بینالمللی سینما، این بخش را بر عهده گرفته و بی شک زحمات و دانش ایشان در این حوزه، از دلایل اصلی موفقیت جهانی پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم سبز ایران در آغاز راه خود پس از احیاء است. خانم ماندانا خدیوند که از پرورش یافتگان انجمن تمدن سبز هنرمندان حامی محیط زیست به شمار میآیند در قامت مدیر اداری جشنواره عملکردی فوقالعاده داشتند و با تلاش شبانهروزی و بی شائبه خود، یاور همه بخشهای جشنواره بودند. آقای مرتضی رنجبران و تیم همراهشان مدیریت امور روابط عمومی و رسانهها را بر عهده گرفتند و عملکرد قابل توجهی از خود ارائه دادند. آقای رضا الماسی پرگو با سالها سابقه در جشنوارههای گوناگون، مدیریت بخش فنی جشنواره را برعهده گرفتند که کاردانی ایشان و یاریهای آقای بهمن سروش ضامن کیفیت بالای پخش و به موقع رسیدن فیلمها به جشنواره بود. همچنین باید از پشتیبانان اصلی جشنواره در سازمان حفاظت محیط زیست نام برد که مهمترین آنها شخص سرکار خانم دکتر ابتکار، رییس محترم سازمان حفاظت محیط زیست و معاون رییس جمهور، سرکار خانم فریبا ابتهاج، مشاور رسانهای ایشان و پشتیبان عزیز و همیشگی جشنواره و برگزارکنندگان آن، و سرکار خانم دکتر مهناز مظاهری، معاونت آموزشی و پژوهشی سازمان حفاظت محیط زیست و رییس محترم شورای سیاستگزاری جشنواره نام برد که نقشی کلیدی در همه موارد مربوط به برگزاری جشنواره داشتند. در انتها باید از زحمات خانم سحر رضوانی مدیر تشریفات، آقای امید بیژنی فر مسؤول پشتیبانی و تدارکات، خانم دکتر فاطمه میری مسؤول بخش کارگاههای آموزشی-تخصصی تهران، خانم زهرا آذرپور مسؤول تدوین و نگارش کتاب، خانم سارا نفر گرافیست، خانم ها سپیده حیدرآبادی و زهرا نجفی اعضای گروه خبری، آقای محسن آقایی حاجی آقا همکار بخش بینالمللی، آقایان ایمان رحیمپور و سهیل شاهحسینی همکاران بخشهای رسانه و روابط عمومی، خانم تارا ناجی، همکار ستاد استانی، خانم زهرا اخشامی همکار بخش اداری، آقای کمال نوبختی مسؤول کنترل پروژه، خانم دکتر ژما جواهریپور مشاور جشنواره و رابط آن با وزارت آموزش و پرورش، و آقای حسن اجتماعی رابط جشنواره با سازمانهای مردمنهاد، آقای محمدرضا غلامی سازنده تیزر، آقای مهدی جاویدنیا کارگردان مراسم افتتاحیه و اختتامیه، آقای نیما عباسپور مشاور، آقایان رضا اسلامپناه و محمد معتمدی طراحان شعار جشنواره، آقای ابراهیم حقیقی مشاور عالی هنری و اعضای محترم هیأت های انتخاب و داوری جشنواره نیز تشکر و قدردانی نمود که بدون تلاش همگی این عزیزان و دیگرانی که نامشان در حوصله این مقال نمی گنجد، پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم سبز ایران بی شک از تنگناها به سلامت و با موفقیت عبور نمی کرد.
امروز جشنواره بینالمللی فیلم سبز ایران به جایگاهی نوین دست یافته است. با برگزاری موفق آن در سراسر ایران، که با همت اداره های کل حفاظت محیط زیست استان و سازمانهای مردمنهاد محقق شده است، شاهد خیزش موجی از آگاهی و فرهنگ حفاظت محیط زیست در کل کشور هستیم. مردم عزیزمان به جشنواره با وجود کاستی های موجود در اطلاعرسانی اقبال خوبی نشان دادهاند که گواه همان چیزی است که از قبل میدانستیم: اگر کار با کیفیت انجام شود، مردم استقبال میکنند. سفیران جشنواره، آقای رضا کیانیان و خانم شبنم قلیخانی در مطبوعات و رسانهها مسائل محیط زیستی را به مردم گوشزد میکنند و مردم را به شرکت در جشنواره تشویق مینمایند. جشنواره در شبکه جشنواره های سبز جهانی (Green Film Network) ثبت شده و نمایندگان آن مدعو این دوره بودهاند و از نحوه برگزاری و مهماننوازی ایرانی ابراز رضایت فوقالعاده می کنند. مطبوعات و رسانهها برای گرفتن اخبار جشنواره و مصاحبهها و گزارشهای مربوط به آن از یکدیگر سبقت میگیرند. فیلمهای بسیار معتبر در سطح ملی و بینالمللی به دعوت و فراخوان آن پاسخ مثبت داده و در آن شرکت نمودهاند. یک تیم مجرب، حرفهای و توانا پشتیبان جشنواره است و ارگانها و نهادهای دولتی و شرکتهای خصوصی و سازمانهای مردمنهاد وجود و توان و اهمیت آن را کاملا لمس کردهاند. قاعدتا، این جایگاه باعث خواهد شد که در دورههای بعدی، برگزارکنندگان جشنواره فیلم سبز ایران با اعتبار بیشتری به سراغ حامیان مالی بروند و مشکلات کمتری جهت جذب این حامیان داشته باشند، و متعاقبا، کارهای جشنواره را با خیال راحت تر و کیفیت بالاتری انجام دهند. این جایگاه را باید قدر دانست، باید حفظ کرد، باید ارتقاء داد. باید منتظر انعکاس اخبار پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم سبز ایران در خارج از کشور هم باشیم که مسلما به اعتبار جشنواره در سطح بینالمللی خواهد افزود. همه این موارد ما را به سوی آیندهای روشن رهنمون میسازد.
از هماکنون در حال برنامهریزی برای آینده جشنواره هستیم. برای آینده هم نگاه به داخل داریم و هم نگاهی به فراسوی مرزهای کشور عزیزمان. در داخل کشور، شهرهای بسیاری وجود دارند که تشنه جشنواره هستند و به علت محدودیتهایی، این جشنواره در آنها برگزار نشد. مناطق آزاد تجاری کشور در شمال و جنوب و شرق و غرب، و شهرهایی مانند مهاباد، بندر انزلی، کاشان، بابل، زابل، نیشابور و بسیاری شهرهای دیگر از هماکنون در انتظار جشنواره هستند. قصد داریم در صورتی که شرائط مناسب فراهم شود، بستهای از فیلمهای گلچین شده جشنواره تهیه کرده و به این شهرها ببریم و به اصطلاح یک "تور" داخلی برای جشنواره تدارک ببینیم که تنور جشنواره را در کشور تا دوره بعدی گرم نگه داریم. در ابعاد بینالمللی هم ظرفیتهای زیادی وجود دارد. با مقامات سازمان "اکو" صحبت شده تا همکاریهایی با کشورهای عضو انجام گیرد. بهترین حالت قابل تصور این است که بتوانیم تور جشنواره را در این کشورها هم، مثلا در قالب برنامه مصوب "اکو اکو" داشته باشیم. این حقیقت که این کشورها در منطقه خاور میانه و آسیای میانه هیچکدام دارای چنین جشنوارهای نیستند و در عین حال از مشکلاتی مشابه مشکلات محیط زیستی کشور ما رنج می برند و از فرهنگی نزدیک به ما برخوردارند، باعث میشود که به جشنواره فیلم سبز ایران نگاهی ویژه داشته باشند. ساز و کارهای این همکاری در حال مذاکره و اقدام است و امیدواریم به زودی به نتایج مطلوب برسند. از سوی دیگر، عضویت مؤثر در شبکه جشنواره های سبز جهانی فرصتی است برای دریافت بهترین فیلمهای جهان و سفر مدیران جشنواره فیلم سبز ایران و فیلمسازهای برگزیده آن به کشورهای مختلفی که جشنوارههایی در این شبکه دارند و شرکت در این جشنوارهها و تبلیغ پیامهای جشنواره فیلم سبز و ملت ایران. برای مقوله دیپلماسی سبز که از سیاستهای دولت یازدهم و سازمان حفاظت محیط زیس هستند، فرصتی بهتر از این میتوان یافت؟ اما مهمترین برنامه ما برای آینده، این است که جشنواره بعدی را در کشورمان با کیفیت بالاتری برگزار کنیم. از هماکنون دست تمامی یاران حال و آینده خود را که به ما در این امر مهم یاری رسانند، به گرمی می فشاریم و منتظر یاری سبزشان هستیم.
یادداشت: مزدک میر رمضانی