
به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، دنیای ورزش نوشت: باز هم یکی از شیوههایی که در این عرصه و خصوصاً سینما باب شده نمایش دادن فیلم در چند قسمت یا به اصطلاح اپیزود است که بعد باید بیننده یا خواننده کتاب سرنخها را در اپیزودهای مختلف پیدا کرده و نقطه اشتراک را خود حدس بزند. در پس فیلمها و نوشتههای چند اپیزودی حکایتی و نقشی پنهان رقم میخورد که البته در مقابل دیده نیست و باید آن را کشف کرد. کشف آن هم نیازمند وقت و شاید چند باره دیدن و مرور کردن داستان است تا آن رگه پنهان و مشترک میان اپیزودها عیان گردد.
این مقدمه را آوردم تا بگویم به نظر میرسد در پس آنچه که برای دو تیم فوتبال پرسپولیس و استقلال اتفاق افتاد و گروهی به مقابل وزارت ورزش رفتند و شعار دادند داستانی چند اپیزودی و با انتهای مفتوح در حال رقم خوردن است. داستانی که باید رگههای پنهان پس آن ز پیدا کرد.
داستانی که گویا به شکل کاملاً درون نوشته و طراحی شده و کارگردانان آن علیرغم همه تلاشی که میکنند نمیتوانند چهره واقعی جریانهای پشت پرده را مخفی نگه دارند و دلایل این کارها و غوغان سالاریها را پنهان کنند.
در این که ورزش میدان هیجان و غوغاست سخنی نیست اما این که غوغا تبدیل به غوغا سالاری شود و هر کسی برای مطرح کردن خود و نشان دادن قدرت بخواهد عدهای را مسلح به شعار کند دامی است که به ناکجاآباد میرسد.
کار اصولی در غوغاها شکل نمیگیرد بلکه در محیطی آرام که نه احساس بلکه مستقل بر آن حاکم است میتوان نشست و گرهگشایی کرد.
برویم بر سر داستان خودمان
اپیزود اول: دکتر گودرزی وزیر ورزش میشود او استاد دانشگاه و از اهالی کشتی است. وقتی وارد ورزش میشود جدای از همه مسائل نسبت به آنچه که در فوتبال اتفاق میافتد حساس میشود. این همان هنگامی است که کمیسیون اصل 90 بحث فساد در فوتبال را مطرح کرده و همه نیز نسبت به آن حساس شدهاند. اخبار خوش آیندی نمیرسد (سرانجام آن هم دستگیریهایی است که اخیراً شاهد هستیم) از آن سو سرمربی تیم ملی که باید کار خود را انجام دهد به پشتوانه برخی دوستانی که دارد هر روز یک ماجرای جدید بوجود میآورد. از آنجا هم خبرهای خوبی نمیرسد و برخی از بازیکنان نکات قابل تاملی را مطرح میکنند.
وزیر بنای رسیدگی دارد، اما ناگهان موجی ایجاد میشود که دکتر گودرزی چون از اهالی کشتی است پس نه تنها علاقهای به فوتبال ندارد بلکه کاملاً ضد آن است و دلیل این موضعگیری آن به دلیل گزارشهایی است که به او میرسد بلکه به دلیل ضدیت او با فوتبال است هر چه گودرزی فریاد میزند که من به فوتبال هم به عنوان یک ورزش علاقمندم اما فوتبال سالم صدایش در غوغا گم میشود از آن سو هم به دلیل سابقه دانشگاهی و عدم شناخت کافی از فضای اجرایی ورزش و خصوصاً جوی که در فوتبال حاکم است گاهی اوقات سخنانی میگوید که هر چند درست است اما خلاف سیاست کاری است. او گمان میکند که هر راستی را میشود گفت و این امر باید در ورزش که میدان سلامت و جوانمردی است حتماً باید نسبت به سایر جاها بیشتر لحاظ شود. اما... چنانکه قبلاً نیز گفتهام گودوزی مرد میدان بازیهای سیاسی نیست او عنصری سالم و دانشگاهی است که زبان سیاست و سیاست بازی را نمیداند و همین دامانش را می گیرد. این را به خوبی میتوانم درک کنم چرا که خود نیز برخی از این بازیها را دیدهام و حیران ماندهام.
اپیزود2: تیم استقلال نتایج خوبی میگیرد و مدتها بر صدر جدول تکیه میزند. رقیب دیرینه او نتایج نامطلوب و عجیبی میگیرد. کار این تیم به جایی میرسد که در ردههای انتهایی جدول دست و پا میزند چه زخم و زبانها و چه متلکهایی که هواداران آن نمیشنوند. این تیم بدترین نتایج چند فصل گذشته خود را گرفته است. غوغاها شروع میشود گودرزی که تا دیروز ضد فوتبال شناخته میشد حالا میشود استقلالی چرا؟ چون استقلال صدر نشین است و مدیرعامل آن رئیس دفتر گودرزی پس حتماً او عنایت ویژهای به استقلال دارد. برخی حتی مصاحبه و اعلام نظر میکنند که آری وزیر مخالف پرسپولیس است و طرفدار استقلال و تصمیمهای باشگاه استقلال در وزارت ورزش گرفته میشود حتی عدهای، ریشه نادآوریهایی را که علیه پرسپولیس انجام میشد را در وزارت ورزش جستجو میکردند.
اپیزود سوم: پرسپولیس اندک اندک حال و روز خوبی پیدا میکند و به مرور زمان خود را از انتهای جدول جدا کرده و به جایی میرسد که شانس قهرمانی دارد. اگر برخی اشتباهات داوری نبود چه بسا در جام حذفی نیز به فینال میرسید و اگر برخی اشتباهات بچهگانه دروازهبان و مهاجمان تیم نبود که فرصتها را از دست دادند چه بسا چند هفته زودتر قهرمان میشد اما سرانجام با تفاصل گل قهرمانی را از دست داد و استقلال که مدتها بر صدر جدول تکیه زده بود بعد از باخت سنگین در دربی نتوانست خود را پیدا کند. تیمی که میتوانست قهرمان در جام لیگ و حذفی شود و هر دو را از دست داد و بهعنوان سومی اکتفا کرد تا حتی سهمیه آسیایی او هم دچار اما و اگر شود. داستان شروع شد این بار دستهای پشت پرده که شهامت اعتراف نداشتند مجدداً به سراغ گودرزی آمدند. عدهای مقابل وزارت ورزش جمع شدند و غوغا کردند و گودرزی را متهم به پرسپولیسی بودن کردند بله درست است همان گودرزی که پریروز متهم به ضد فوتبال شده بود و دیروز متهم به استقلالی و ضد پرسپولیسبودن حالا باید شعار پرسپولیسی بودن را بشنود. در این میان یک نفر هم حاضر نیست بیاید جلو و سینه سپر کند که ایها الناس این چه شیوه برخورد است که هر کسی میخواهد ناکامی خود را برگردن این و آن بیاندازد پرسپولیس هم مانند استقلال جام حذفی را نگرفت و در لیگ هم فقط یک پله بالاتر از استقلال است. اما هواداران آن راضی هستند و هواداران استقلال ناراضی دلیل هم روشن است پرسپولیس در انتهای جدول بود و به صدر آمد اما استقلال مدتها تکیه بر صدر زده بود و هیچ تیمی را به آن حوزه راه نمیداد. هواداران راضی پرسپولیس هیچ سخنی از مدیریت و وزارت ورزش نمیگویند و تمام این موفقیتها را از جانب سرمربی تیم میدانند در این شرایط هیچ یادی از وزارت ورزش نمیشود. هواداران استقلال چنانکه ذکر شد تا مدتها در صدر جدول حاضر بودند و بههمین دلیل شاد و سرمست در تمام این دوران این هواداران نیز همه چیز را مدیون تیم خود میدانستند در آن صدرنشینیها هیچ نقشی برای وزارت ورزش قائل نبودند تا آنکه حکایتها رفت و ناگهان وزیر ورزش در ناکامیها نقش پیدا کرد.
اپیزود پنجم: چنانکه گفتم به پیروی از ادبیات و سینمای مدرن انتهای داستان را باز میگذارم تا خودتان این پازل را تکمیل کنید و انتهای داستان را رقم بزنید. حالا هر کسی میتواند بر اساس برداشت خود و رگههایی که از چهار اپیزود بالا بر او آشکار شد، هم داستان را حدس بزند و هم انتهای آن را بنویسد. برای نوشتن آن باید چند نکته را در نظر داشت اول آنکه رابطه گودرزی با فوتبال چگونه است مخالف آن است؟ موافق آن است؟ پرسپولیسی است؟ استقلالی است؟ دوم آنکه چقدر غوغاها ارتباط با مسئله فساد در فوتبال دارد؟ آنکه چرا گودرزی در این میدان تنهاست و حتی اطرافیان او هم حاضر به وارد شدن در این بازی نیستند.
شاید با توجه به اینکه دکتر گودرزی اهل نقاشی، خط و عالم هنر هم هست بتواند بهترین پایان را برای این داستان بنویسد منتظریم یکی اپیزود پنجم را بنویسد که انتهای داستان هنوز باز است.