خطر واژگونی قطار جوانی روی خط فقر

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا، روز شنبه خبری در خصوص وضعیت معیشتی، خط معیشت و حداقل درآمد در برخی خبرگزاری ها منتشر شد که فعالان اقتصادی و اجتماعی را به فکر وادار کرد. خلاصه خبر بدین شرح است:

به دلیل اجرا نشدن الگوی مزد مشارکتی در ایران، خط معاش به ۲.۶ میلیون رسیده، هزینه هر نیرو ۲.۲ میلیون تومان، اما حداقل مزد ۸۱۲ هزارتومان و متوسط حقوق ۱.۳ میلیون تومان است.

پس از منتشر شدن این خبر سوالی که برای هرفرد پیش می آید این است: چند درصدجامعه درآمدی زیر خط معیشت دارند؟ روزی چند ساعت باید کار و تلاش کرد تا بتوان به درآمد خط معیشت رسید؟ مردم با سطح درآمد متوسط چگونه می‌توانند امرار معاش کنند؟

مسافرکشی پس از 30 سال خدمت

حجت پیر مردی 65 ساله و بازنشسته دولت است. وی برای اینکه چرخه زندگی خود را بچرخاند مجبور است روزانه 10 ساعت با ماشین خود مسافر کشی کند. حجت دارای 3 فرزند دختر و 1 پسر است. یکی از دخترها را به خانه بخت فرستاده و پسرش نیز در شرف ازدواج است. فرزند کوچکش به تازگی دانشگاه قبول شده است اما او این روزها به جای اینکه از دانشجو شدن فرزند خود خوشحال باشد نگران شهریه گزافی است که باید برای ادامه تحصیل دخترش به دانشگاه پرداخت کند.

حجت می‌گوید: 32 سال برای دولت کار کرده و در انتها با حقوق ماهیانه 1.7 میلیون تومان بازنشسته شده است.

وی افزود: اجاره خانه، خرید مایحتاج زندگی، شهریه دانشگاه، خرج 4 جوانی که دارم و ... همه را باید با این حقوق پرداخت کنم؛ خب معلوم است که چرخ زندگی نمی‌چرخد. فرزندانم برای کمک به من سرکار می‌روند اما مگر آنها چقدر درآمد دارند؟ همین که خرج روز مره خود را دربیاورند، من خدا را شکر می‌کنم. چند وقت پیش عروسی دخترم بود و برای تهیه جهیزیه به شدت با مشکل روبه‌رو بودم. برای گرفتن وام اقدام کردم، گفتند باید مدت زیادی در صف انتظار بمانم از طرفی هم خانواده داماد اصرار داشتند تا مراسم را هرچه زودتر برگزار کنند. بالاخره توانستم مبلغی را از دوستانم قرض کنم که حالا ماهیانه 600 هزار تومان باید قسط قرضم را بپردازم. دختر کوچکم امسال دانشگاه قبول شده است. هزینه ثبت نام در دانشگاه آزاد زیاد است و نمیدانم چگونه می‌توانم از پس مخارج بر بیایم. مگر با این حقوق بازنشستگی می‌توان زندگی کرد؟ اگر مسافر کشی نکنم شرمنده خانواده‌ام می‌شوم.

حجت ادامه می‌دهد: خط فقر را هم که جدیدا 2.6 میلیون تومان اعلام کرده‌اند. سوال من این است یک جوان که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده چگونه می‌تواند زندگی کند؟ وضعیت اقتصادی نا مناسب باعث می‌شود جوان جرات نکند حتی به ازدواج فکر کند و این یعنی افزایش فساد در جامعه. اختلاس های دولت قبل و فیش های حقوقی دولت فعلی، ناامیدی را در جامعه گسترش می‌دهد و مردم تصور می‌کنند که هیچکس به فکر آنها نیست. خواسته ما از مسئولین آن است تا شرایط مناسب اقتصادی را برای مردم فراهم کنند.

این پیرمرد برای آنکه نزد خانواده خود شرمنده نباشد مجبور است با اتوموبیل خود روزانه 10 ساعت مردم شهر را نقطه به نقطه جابه‌جا کند و در انتها می‌گوید: خدارو شکر تن سالم دارم و روزی حلال به دست می‌آورم، کار که عار نیست. مدتی برای دولت خدمت می‌کردم حالا مردم را جا به جا می‌کنم و جمله خود را این‌گونه به پایان می‌رساند: این نیز بگذرد.

سودای ازدواج در شرایط اقتصادی نامناسب

در شب های قدر برای مراسم احیا به مسجدی در غرب تهران رفته بودم. جوانانی که جلوی درب مسجد جمع شده بودند درباره خبر خط معیشت صحبت می‌کردند. به بهانه کار کردن با تلفن همراه خود، گوش‌های خود را تیز کردم تا صحبت هایشان را بشنوم.

جوانی که بعدا متوجه شدم نامش محمد است، درحالی که به دیوار تکیه داده بود و پک سنگینی به سیگارش میزد به دوستانش گفت: امروز خبر خط معیشت را شنیدم و متوجه شدم که حقوق من از حداقل دستمزد 12 هزار تومان هم کمتر است. با چه انگیزه‌ای سرکار بروم؟ چون پول و رابطه‌ای ندارم حقوقم از پسر مدیر عامل که تحصیلاتش نصف من است کمتر است. 27سال سن دارم و پس از 2 سال سربازی با مدرک فوق لیسانس ماهیانه 800 هزار تومان حقوق میگیرم. دلم می‌خواهد تشکیل خانواده بدهم اما با کدام پشتوانه؟ با کدام درآمد؟ با این حقوق من حتی توان اجاره یک اتاق را هم ندارم چه برسد به آنکه بخواهم زندگی رابچرخانم.

حامد دوست محمد از متارکه برادرش به خاطر شرایط بد اقتصادی می‌گوید. برادر حامد پس از آنکه نتوانسته از پس اجاره خانه بر بیاید مجبور شده به خانه پدری بازگردد؛ اما همسرش با این شرایط کنارنیامده و درخواست طلاق داده است.

حامد می‌گوید: حقوق برادر من ماهیانه 1.250 میلیون تومان بود اما بازهم نتوانست زندگی خود را ادامه دهد.

فقر، عامل اصلی فساد و بزه

حسین باهر در گفت‌و‌گو با خبرنگار اجتماعی برنا گفت: شرایط نامناسب اقتصادی اثرات سو اجتماعی زیادی را برای کشور به وجود می‌آورد. افزایش طلاق، افزایش بزه و شکاف طبقاتی تنها نمونه هایی از معضلات اجتماعی شرایط نا مناسب اقتصادی است.

باهر افزود: زمانی که جوان ما علی‌رغم تحصیلات عالی باید ماه ها دنبال کار باشد و برای استخدام هفت خان رستم را پشت سر بگذارد، این امر سبب دلسردی و گسترش نا امیدی در جامعه می‌شود. وقتی پسر جوان ما نتواند نیازهای اقتصادی همسر خود را برطرف کند، در این حالت به مرور زمان بنیان خانواده سست و درنهایت به طلاق منجر می‌شود.

وی تصریح کرد: برای داشتن درآمدی در حد خط معیشت هم زن و هم مرد در یک خانواده باید کار کنند. این امر سبب می‌شود زن و شوهر  نتوانند وظایف خودرا به خوبی در قبال یکدیگر ایفا کنند. این امر روی تربیت فرزندان نیز تاثیر گذار است. مادری که تا دیروقت سرکار بوده و پدری که با خستگی زیاد از محل کار به خانه می‌رسد با کدام انرژی می‌خواهند فرزند خودرا تربیت کنند؟ آیا آرامش در میان این زن و شوهر وجود دارد؟

این آسیب شناس اجتماعی اظهار داشت: از دیگر تبعات شرایط نامناسب اقتصادی افزایش بزه و جرم است.

زورگیری، سرقت و قتل از مهم ترین جرم هایی است که به دلیل شرایط نا مناسب اقتصادی رخ می‌دهد. وقتی یک جوان 30ساله در سطح شهر جوانی 20 ساله را مشاهده می‌کند که پشت اتوموبیل میلیاردی نشسته است و خود توانایی خرید یک تلفن همراه را ندارد، به این فکر می‌افتد که حق خود را از آن جوان بگیرد و این یعنی آفرینش و افزایش بزه‌کاری در جامعه.

باهر درپایان خاطر نشان کرد: امیدوارم مسئولان و مدیران کشور با فراهم آوردن شرایط اقتصادی مناسب سایه بزه و آسیب های اجتماعی ناشی از اقتصاد را از کشور دور کنند.

با تلاش های دولت تدبیر و امید تورم در خرداد ماه سال95 تک رقمی شد. امید است با ادامه پیدا کردن روند فعلی در آینده ای نه چندان دور فقر در جامعه ریشه کن شود.