به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا؛ هشتم دیماه 1389 و پیرو مصوبه مجلس شورای اسلامی، با ادغام سازمانهای تربیت بدنی و ورزش و جوانان، وزارتخانه ورزش و جوانان به عالیترین نهاد متولی امور ورزش و جوانان در ایران تبدیل شد تا محمد عباسی، با دریافت رای اعتماد از وکلای مردم در مجلس هشتم به عنوان نخستین وزیر ورزش ایران منصوب شود.
از آن زمان تاکنون، وزارتخانه ورزش جوانان، رویدادهای مهمی را پشتسر گذاشته است. ماهیت ورزش به عنوان مقولهای بینالمللی، در سالهای آغازین هزاره سوم و در عصری که از آن به وسیلهای برای تامین مقاصد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای توسعهیافته یاد میشود، وزارت ورزش و جوانان کشورمان را به یکی از مهمترین نهادهای دولتی نظام جهوری اسلامی بدل ساخته است. چه هر زمان ورزشکار یا تیمی از هر کشور در سطح بینالمللی پا به عرصه رقابت میگذارد و به موفقیت میرسد، جهانیان را به احترام ترنم سرود و اهتزاز پرچم کشورش به سکوتی احترامانگیز وامیدارد. با این توصیف هر تیم یا ورزشکار از هر کشور در حکم سفیر و نماینده فرهنگ و تمدن آن سرزمین در آوردگاههای جهانی به شمار میآید. از این رهگذر اهمیت دستگاه ورزش کشور، آنهم زمانی که در پایان دهه 80 شمسی تغییر شکل داد و از یک سازمان به وزارتخانه بدل شد، به خوبی نمایان میشود.
در سالهایی که هنوز عمر این وزارتخانه به یک دهه هم نرسیده است دستگاه ورزش کشور با رویدادهای بسیار بزرگ و مهمی در سطح قاره پهناور و جهان روبرو شد. جامجهانی فوتبال 2014، جام ملتهای آسیا 2015، المپیکهای لندن و ریو، پارالمپیک های لندن و ریو و بازیهای آسیایی اینچئون مهمترین این رویدادها بودند که از این جمع، 5 رویداد در زمان روی کار آمدن دولت یازدهم برگزار شد. هرچند وزارت ورزش از تجربه سازمان تربیتبدنی و برخی نهادهای دیگر بهره میبرد اما فعالیت در چارچوب یک وزارتخانه به یقین چارت سازمانی و ویژگیهای خود را داشت و این موضوع کار وزارت ورزش و جوانان و در راس آن وزیر ورزش و جوانان را بیش از گذشته دشوار میساخت.
با روی کارآمدن دولت تدبیر و امید و پس از آنکه وزارت ورزش و جوانان با حضور رضا صالحی امیری و محمد شریعتمداری به عنوان سرپرست اداره شد، 26 آبان ماه 1392 دکتر محمود گودرزی، یکی از موفقترین مدیران ورزش کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان گزینه ریاست جمهوری برای حضور در رأس این وزارتخانه به خانه ملت رفت تا با دریافت رای اعتماد از وکلای مردم، به مرد شماره یک ورزش کشور تبدیل شود.
حالا، زمانی که تابستان خاطرهانگیز 1395 نفسهای آخر خود را کشید و به خاطرات پیوست و ورزش ایران از دو آوردگاه مهم المپیک و پارالمپیک 2016 ریو فارغ شد، حرف و حدیثها درباره عملکرد وزارت ورزش و شخص وزیر، نقل محافل ورزشی و بعضا غیرورزشی شده است. در این رهگذر، مانند هر زمان دیگری نقدهایی جسته و گریخته مطرح میشود که نه تنها از واقعیت و حقانیت عملکرد دستگاه ورزش کشور، فرسنگها فاصله دارد، بلکه تنها با غرضورزی صرف و با هدف تخطئه عملکرد وزارت ورزش و جوانان و شخص دکتر گودرزی به گوش میرسد؛ نقدهایی غیرمنصفانه که دستمایهای برای نگارش این یادداشت شد.
شاید نخستین تصویری که از این نقدها و بسیاری از حملاتی که بیمایه و بدون اساس متوجه وزیر ورزش و وزارتخانه مطبوعش میشود، ناخواسته داستان معروف پیرمرد و نوهاش را که برای فروش مرکب شان راه شهر را پیش رو گرفته بودند، به ذهن متبادر میکند! یکی از مصادیق بارز سفسطه تکذیب و تخطئه است. یعنی هر سخن و هر حرکت از یک شخص یا یک دستگاه، بلافاصله و بدون توجه به اهداف آن حرف و عمل به باد انتقاد گرفته میشود؛ درست مانند رفتاری که برخی منتقدان وزیر ورزش در پیش گرفتهاند.
به یقین نگاه کارشناسانه و دقیق به آنچه بر ورزش ایران در مدت زمان مسئولیت وزیر ورزش و جوانان گذشته، نتیجهای نزدیکتر به حقیقت را به افکار عمومی ارائه میکند.
اکثر نقدها در این مقال با پرسش «عملکرد وزیر چه بود؟» آغاز میشود اما شاید به چیزی که در این مباحث کمتر توجه شده، منش و رفتار وزیر ورزش و جوانان پیش از آغاز رویدادهای مهمی مانند المپیک است. به گواه اخبار رسانه و کسانی که از دور و نزدیک با گودرزی در ارتباط بودند، او برخلاف بسیاری از مدیران گذشته، با وعده و وعید کسب مدالهای رنگارنگ، ذهن جامعه ورزش را پیش از مهمترین رویداد ورزشی جهان از حقیقت دور نکرد، بلکه با نگاهی واقعبینانه و به دور از شاخصههای پوپولیستی و بالا بردن توقع جامعه، سعی نکرد پردهای شعارگونه روی واقعیت و ظرفیت ورزش ایران بکشد، چه در غیر این صورت میتوانست به کاریزمایی محبوب در جامعه ورزش بدل شود اما گودرزی دست به تابوشکنی زد تا شاید به نوعی مولفه مدیریت واقعبین را در آن شرایط مطرح کند.
کنش وزیر ورزش و سیاست وزارت ورزش و جوانان چه در زمان برپایی رقابتهای المپیک و پارالمپیک ریو 2016 و چه در پایان این رقابتها هم حکایت از برخوردی حرفهای داشت. زمانی که حق برخی ورزشکاران نامدار کاروان ورزش ایران، به ویژه بهداد سلیمی، قویترین مرد جهان ناجوانمردانه پایمال شد و این موضوع میتوانست ضربت سختی بر پیکر کاروان ورزش ایران بزند، گودرزی شمهای از مدیریت بحران را به نمایش گذاشت و با در نظر گرفتن پاداشی معقول به قهرمان شایسته کشورمان، این خطر را برطرف کرد. وزیر ورزش همچنین با پرداخت پاداش نشان طلا به کیمیا علیزاده، نشان داد که چقدر ورزش بانوان و مدال کسب شده علیزاده برای او و کشورمان اهمیت دارد. ضمن اینکه نباید رفتار او در قبال عملکرد مجتبی عابدینی را هم نادیده گرفت.
مقوله استخدام رسمی مدالآوران المپیک هم دیگر موضوعی بود که در بهترین زمان ممکن مطرح شد و بارقهای از امید را در دل ورزشکاران، برای مرتفع کردن یکی از مهمترین دغدغههایشان، روشن کرد. مقولهای که یکی از بزرگترین گامها برای رفاه ورزشکاران در تاریخ ورزش ایران به شمار میآید و به یقین این موضوع از پاداشهایی که بعضا با هدف تبلیغ برای برخی مدیران خلف به ویژه در دولت گذشته پرداخت میشد، کاری بنیادیتر و ماندگارتر خواهد بود.
موضوع دیگری که این روزها مستمسک هجمه به وزیر ورزش شده، ماجرای گفتوگوی ساره جوانمردی با محمود گودرزی است. متاسفانه در این موضوع هم آنها که خود را به ظاهر حامی دولت نشان میدهند اما در واقع تنها به قصد تخریب لب به انتقاد میگشایند و دست به قلم میبرند، با مصادره به مطلوب مزاح وزیر با قهرمان بزرگ کشورمان و با سیاهنمایی صرف، قصد راه انداختن جنجال دیگری داشتند اما حضور جوانمردی در رسانه ملی و گفتار صادقانه او با تاکیدش بر این جمله که: «وزیر را دوست دارم و آن موضوع یک شوخی صرف بود و تمام شد و رفت» آب پاکی را روی دست سیاهنماها ریخت تا بازهم تیرشان به سنگ بخورد.
به یقین عملکرد وزارت ورزش و جوانان هم مانند هر دستگاه دیگری قابل نقد است و کسی منکر کاستیها نیست اما نقد منصفانه در زمانی که ورزشکاران، مربیان، روسای فدراسیونها و مسئولان ورزش کشور بارها رضایت خود را از عملکرد وزارت ورزش با حضور دکتر محمود گودرزی ابراز کردهاند، خواستهای منطقی است. متاسفانه با خواندن بسیاری از نقدهای غیرمنصفانه به این واقعیت تلخ نزدیک میشویم که عرصه مقدس ورزش که مأوایی فرهنگی دارد و در تمدن کهن ایرانی ریشه دوانیده، با پدیدهای به نام چسبیدههای ورزش و نخالههای سیاسی روبرو شده است. به هرحال مرجع نهایی قضاوت درباره عملکرد هر دستگاهی، وجدان آگاه عمومی است و مردم بهترین قاضیان در این زمینه خواهند بود.