به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، به نقل از روابط عمومی مراکز فرهنگی- هنری منطقه ۸ و فرهنگسرای گلستان، در چهل و پنجمین نشست از سلسله برنامههای «ترنم قلم» که ۲۵ آبان ماه در کتابخانه گلستان برگزار شد به رمان «پروانه ای روی شانه» پرداخته شد. در این برنامه، باحضور نویسنده کتاب بهنام ناصح و خلیل نیک پور و محمدرضا گودرزی به عنوان منتقد حضور داشتند.
در ابتدای این نشست، نویسنده کتاب ضمن معرفی خود بخش هایی از کتاب را برای حاضران خواند. پس از آن، خلیل نیک پور یکی از منتقدین این نشست گفت: وقتی رمان «پروانه ای روی شانه» را می خوانیم، برخلاف پایان خوش و خوش بینانه آن به وضوح می توانیم بحران روابط بین شخصیتهای داستان را ببینیم. در واقع مسئله رمان، بحران روابطی است که انسان عصر مدرن را در بر گرفته و آدمها را به سمت تنهایی و بن بست در زندگی کشانده است. آدمهایی که ناتواناند از ارتباط با دیگری و این ناتوانی، در تقابل زنان و مردان و یا بهتر است بگوییم در روابط زناشویی بیشترین نمود را پیدا می کند.
رمان با پنج راوی از طیف های مختلف روایت می شود. هر کدام از فصلهای مختلف این رمان خوش خوان، در واقع بعدی از ابعاد وجودی و پیچیده انسان مدرن را به نمایش می گذارد که در عصر حاضر به عصر ارتباطات مشهور است به شدت از تنهایی خود رنج می کشد و از این تنهایی در اضطراب و ترس دست و پا می زند.
وی درادامه گفت :رمان «پروانه روی شانه»، نه آنقدریچیده و مبهم روایت شده که بخواهد ادعای نخبه گرایی داشته باشد و نه آنقدر سطحی که مخاطبش را دست کم گرفته باشد که بخواهیم آن را جزو رمانهای عامه پسند قرار دهیم. بلکه می شود گفت: با یک رمان همه پسند و در عین حال جذاب و ساده مواجه هستیم.
محمد رضا گودرزی دیگر منتقد این نشست گفت: این رمان، رمان رئالیستی است که زمینه های اجتماعی- روانشناسی دارد و علاوه بر انعکاس دغدغه ها و مشکلات قشرهای میانی و تهی دست جامعه، به مشکلات افراد کم شنوا نیز پرداخته است. نویسنده از پنج شخصیت برای روایت داستانش استفاده کرده است.
این منتقد با اشاره به شخصیتهای رمان «پروانهای روی شانه» گفت: سیاوش و نرگس که هر دو دانشجو هستند و در موسسه ای که به نفع کم شنوایان کلاس درس گذاشته، رایگان تدریس می کنند. مسعود و منیر پدر و مادر نرگس هستند و با ندانم کاری منصوره، نرگس کم شنوا شده است. و حالا بعد از بیست سال دختر کوچکی هم که به دنیا آورده، کم شنوا است و تمام دغدغه اش عمل گوش در کودکی است. و منصوره که مادر سیاوش است و او هم با ندانم کاری باعث شده سیاوش کم شنوا شود. پدر سیاوش در کودکی او، خانواده را رها کرده و به خارج از کشور رفته است و ازدواج مجدد کرده است.
به گفته گودرزی درخلال این ماجراها نقدی نیز بر افرادی که از موقعیت شغلی خود سوء استفاده می کنند، وارد آمده است. رمان خوش خوان و سلیس است و با نثری روشن باعث شده طیف وسیعی از خوانندگان با آن ارتباط برقرار کنند، هر چند پایان خوش رمان که مشکلات هر پنج شخصیت حل می شود باعث شده که رمان شبیه رمان های عامه پسند شود. در داستان جملات قصار اجتماعی- روان شناسی زیادی است که حرف دل خوانندگان را می زند و یکی از عوامل موفقیت داستان، نزد قشر کتابخانه است.
پرسش وپاسخ حاضرین درجلسه از نویسنده و منتقدین و همچنین تقدیر از نویسنده کتاب وپذیرایی از مخاطبان از بخش های پایانی این برنامه بود.