به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، دکتر فرشاد شیبانی، متخصص روانشناسی بالینی در گفتگو با برنامه «سایبان آرامش» در تعریف اختلال افسردگی اساسی گفت: اختلال افسردگی اساسی یا افسردگی بالینی یکی از شایعترین تشخیصهای روانپزشکی است؛ چیزی که از آن به عنوان «سرما خوردگی روانی» یاد میشود.
وی با بیان اینکه افسردگى چیزى نیست که در افراد غیر معمول یا دیوانه رخ دهد، افزود: افسردگى در همه رخ مىدهد. همراه با اضطراب (که بیشتر از افسردگى رخ مىدهد)، سرماخوردگى شایع مشکلات هیجانى است.
شیبانی با تاکید بر اینکه هر سال، تعداد زیادى از افراد از افسردگى اساسى رنج مىبرند، ادامه داد: 25 در صد زنان و 12 در صد مردان در طول عمرشان از دوره افسردگى اساسى رنج خواهند برد. شانس عود دوره دیگر بعد از دوره اولیه بالاست. خوشبختانه، درمانهاى بسیارى وجود دارد که مىتواند بهطور معنىدارى احتمال بازگشت را کاهش دهند.
دبیر کمیته دانشجویی سلامت روان و رسانه انستیتو روانپزشکی تهران با بیان اینکه دلیل تفاوت جنسى در شیوع افسردگى کاملاً روشن نیست، گفت: دلایل احتمالى این است که زنان تمایل بیش ترى به تأیید احساس غمگینى و خود انتقادى دارند در حالى که مردان ممکن است ماسک بزنند یا افسردگى خودشان را پشت مشکلات دیگر مانند سوء مصرف الکل و دارو پنهان کنند.
وی در ادامه اظهارداشت: علاوه بر این، اغلب زنان از سن اولیه یاد مىگیرند ناامید و وابسته باشند. همچنین زنان نسبت به مردان با پاداش کمتر کنترل مىشوند و دستاورهایشان اغلب بیشتر نادیده گرفته مىشود.
*** علائم اختلال افسردگی اساسی چیست؟
وی در ادامه به علائم اختلال افسردگی اساسی اشاره و بیان کرد: خلق افسرده مانند: احساس غمگینی، درماندگی، احساس پوچی و همچنین گریه کردن بیمورد؛ کاهش قابل ملاحظه علاقه نسبت به تمام فعالیت ها یا فقدان احساس لذت؛ احساس بیارزشی یا گناه بیجا؛ کاهش تمرکز و به دنبال آن کاهش قدرت تفکر و تصمیم گیری؛ خستگی یا فقدان انرژی؛ کاهش یا افزایش اشتها؛ بیخوابی یا پرخوابی که بیخوابی شایع تر است؛ کندی روانی حرکتی؛کاهش یا افزایش میل جنسی که کاهش آن شایع تر است؛ افکار خودکشی از جمله علائم اختلال افسردگی اساسی است.
*** عوامل ابتلا به افسردگی را بشناسیم
شیبانی دلیل ابتلا به افسردگی را ترکیبی از عوامل ژنتیکی، جسمی، محیطی و روانشناختی دانست و در خصوص عوامل ژنتیکی گفت: ثابت شده است که در بعضى از اقوام و خانوادهها افسردگى شایعتر بوده ولى وجود یک فرد افسرده در یک خانواده لزوماً دلیل بر وقوع این امر در بقیه اعضاء خانواده نمیباشد. اما هرچه درجه خویشاوندى نزدیکتر باشد، به همان نسبت آسیبپذیرى براى افسردگى بیشتر میشود.
وی با بیان اینکه تغییرات زیستى متعددى در مغز افراد افسرده روى میدهد، افزود: این تغییرات (جزو عوامل جسمی است) شامل تغییر در ارتباطات عصبى، سیستم غدد درونریز و هورمونها (مثل مشکلات تیروئید)، تغییر در سیستم انتقالدهندههاى عصبی (مثل سروتونین) و تغییر در فعالیتهاى الکتریکى مغز است. همچنین مصرف بعضی داروها (مثل داروهای مربوط به فشارخون) یا الکل یا مواد با افسردگی مرتبط هستند.
این روانشناس بالینی درباره عوامل روانشناختی بیان کرد: افرادى که داراى افکار منفى در مورد خود، زندگى و آینده هستند، دچار افسردگى میگردند. این افراد به جنبه منفى هر چیزى فکر میکنند و به نقایص خود خیلى توجه نموده و بطور مداوم خودشان را با دیگران مقایسه میکنند. نکته مهم اینکه این افراد هر نوع اطلاعات را سوء تعبیر میکنند.
وی با تاکید بر اینکه ما افسردگى را چند عاملى در نظر مىگیریم، بدین معنى که عوامل مختلفى علت آن است، ادامه داد: این عوامل مىتواند زیست شیمى، میانفردى، رفتارى یا شناختى باشد.
افسردگى مىتواند در هر شخصى توسط هر یک از این زمینه ها ایجاد شود، اما احتمالاً توسط ترکیبى از تمام این زمینهها ایجاد مىگردد. شیبانی در پایان با تاکید بر اینکه عوامل زیست شیمى مىتواند شامل آمادگى ژنتیکى خانوادگى و شیمى مغز باشد، اظهارداشت: تعارض و فقدانها در روابط میانفردى مىتواند عاملى در ایجاد افسردگى باشد و عوامل رفتارى مانند افزایش استرس و کاهش تجارب لذتبخش و مثبت نیز مىتوانند منجر به افسردگى شوند. عوامل شناختى شامل شیوههاى تفکر ناسازگارانه و تحریف شده مختلف است.
منبع:سلامت نیوز