
بنا به فرموده خداوند عزّ و جل، قلم باید رسالت خود را نشان دهد.
به نام خداوند رحمان و رحیم، مینویسم از خاک، از خوزستان دردمند، خوزستانی که همیشه سمبل وفاداری به این نظام و انقلاب بوده و رسالت خود را بهدرستی ادا نموده است. بهعنوان یک خوزستانی، وقتی مینویسم خوزستان میتوانم به پاکی و زلالیاش قسم بخورم، همانند خداوند که برای قلم قسم خورد، خوزستان و خوزستانی همیشه قسمخورده است به انقلاب اسلامی ادای دین نماید و این نشان بهرهمندی از تمام ظرفیتهای بومی و انسانی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسیاش برای آبادی کشور بوده ولیکن حالا که از تمام ظرفیتش بهصورت اصولی و غیراصولی استفادهشده است، نفسش به شماره افتاده و چیزی نمانده که همانند پلاسکو تهران آواری شود بر سر مردمان غیورش و اگر به آن توجه نشود از دست میرود.
کشور ما ایران از لحاظ جغرافیایی در کمربند نواحی خشک و بیابانی دنیا و در معرض توفانهای غبار قرار دارد که در این میان استان خوزستان بیشترین خطرپذیری را در بین استانهای مختلف دارد.
گرد وغبار و توفانهای منطقهای در حاشیه جنوب غربی کشور به علت همجواری با صحراهای بیابانی و خشک عربستان و عراق پدید آمده است. کما فی سابق وقوع این رخداد، توسط کشورهای همسایه، این شنهای روان با روشهایی همچون پاشیدن مالچ نفتی تثبیت میشده است و لکن از سال 1381، بیثباتی در کشور عراق این معضل ادامه دارد.
این کانون گردوغبار که از کشورهای همسایه شهروندان ناحیه جنوب غربی کشور را گاه بی گاه اذیت مینمود؛ لذا مسئله الآن کمی پیچیدهتر شده که علاوه بر کانون خارجی ریز گردها که تاکنون پابرجا هستند، مسئله کانونهای داخلی هم به وجود آمده است.
در دشت خوزستان تالابها، آب گیرها و مراتع پوشش گیاهی خود را مدیون بارندگی و آورد آبی از حوضه هستند که مهار غیراصولی آبهای سطحی، دستکاریهای غیر کارشناسانه و اخلال در نظام خدادادی طبیعت، سبب کاهش آورد آبی از بالادست حوضه شده است.
کاهش آوردهای آبی با مدیریت غلط در این منطقه، فاجعه زیستمحیطی به بار آورده و با احداث سد گتوند، زمینهای کشاورزی و نخلستانهای بیشماری خشک شدند و زمینهای حاصلخیز را لمیزرع نمود. با سدسازهای بیرویه در بالادست حوضه آبی و طرحهای بی رویه انتقال آب موجب اخلال در نظم طبیعت و خشکسالی در جلگه خوزستان را به وجود آورده است.
ناحیه جنوب غربی کشور که در یک دهه پیش از نقاط کانونهای خارجی در معرض آلودگی و توفانهای گردوغبار قرار میگرفت، در حال حاضر آلودگی هوا در چنین وضعیتی دوجانبه شده است و کانونهای داخلی استان هم مسبب آلودگی هوا شده است.کانونهای داخلی توسط کارشناسان محیطزیست شناساییشدهاند که عبارتاند از:
جنوب هور العظیم(50000 هکتار)، شمال خرمشهر(28184 هکتار)، شرق اهواز(15620 هکتار)، جنوب و جنوب شرق اهواز (112385 هکتار)، محدوده بندر امام تا امیدیه (86147 هکتار)، محدوده ماهشهر- هندیجان (31980 هکتار) و شرق هندیجان (18836 هکتار).
این مناطق شناسایی شده اند، اما این موارد که بیان کردیم به خاطر اخلال در نظم طبیعت توسط بشر و نهی از منکری است که مسئولان با تصمیمات غیرکارشناسی خود گرفته اند و تا زمانی که این چرخه بی رویه انتقال آب، سدسازی، فاجعه سد گتوند و ... ادامه دارد کاشت نهال و راهکارهای به ظاهر معقول دیگر افاقه نخواهد کرد، نوع خاک استان که اساسش جلگهای است به آب نیاز دارد.
در ادامه به راهکارهای اساسی و پیشنهادهای سازمانهای مردمنهاد در خصوص حل مشکلات شهر اهواز میپردازیم:
1. حل و فصل مسئله کانون خارجی ریز گردها با راهکارهای اصولی و حل شونده.
2. توقف بدون قید و شرط طرحهای انتقال آب از سرشاخههای کارون بهویژه طرحهای بهشتآباد، کوهرنگ 3 و بازنگری در تمامی طرحها و پروژههای انتقال آب و سدسازی را نه یک ضرورت؛ بلکه یک آزمون راستی آزمایی و ادعای دولت محترم میدانیم و از قوای سهگانه خواهان رسیدگی هستیم.
3. رهاسازی حق آبهای طبیعی تالابها، رودخانهها و دشتهای خوزستان از تالاب میانگران در جوار سد کارون 3 در ایذه و تالاب هورالعظیم.
4. تعیین و تکلیف برای فاجعه بزرگ سد گتوند.
5. برنامه حذف فلرهای نفتی با جدول زمانی مشخص شود.
6. جدول آبگیری هورالعظیم اطلاعرسانی شود.
7. برنامه ساماندهی زه آبها و شورههای طرحهای توسعه نیشکر مشخص و ابلاغ شود.
8. قوه محترم قضاییه و دادستان استان بهعنوان مدعیالعموم با مسببین حقوقی و حقیقی در راستای اصل پنجاهم قانون اساسی و سند ملی محیطزیست، ابلاغیه رهبر حکیم انقلاب که به شکل ویژه در ماده 4 سند، بر جرم انگاری محیطزیست تأکید شده است در دستور کار قرار دهد.
9. تدوین سند امنیت آب توسط استانداری و دستگاههای مسئول.
10. به نتیجه رساندن طرح تحقیق و تفحص از وزارت نیرو و طرحهای انتقال آب و سدسازی با توجه به ظرفیت خالی بیش از نیممی از سدهای کشور و اعلام نتایج توسط کمیته حقیقتیاب.
11. خواهان تدوین یک برنامه جامع نجاتبخش برای وضعیت محیطزیست استان خوزستان در بخش طبیعی و انسانی.
12. تشکیل ستاد ملی مبارزه با ریز گردهای استان خوزستان برای تمرکز بیشتر برای حل مسائل مربوطه.
13. تشکیل صندوق غرامتها و ضمانتهای محیط زیستی در استان خوزستان.
14. توجه به داشتههای طبیعی با حدود یکمیلیون هکتار جنگلهای شمال خوزستان که در سالهای اخیر اعتبارات طرح صیانت از این جنگلها صفر شده است.
15. حمایت از بیماران ناشی از پدیده ریز گردها و بهرهمندی از خدمات بهداشتی
16. تعیین و تشکیل کمیته ملی برای پیگیری وعدهها و برنامههای در حال اجرا و عضویت نمایندگان سمنهای محیطزیست در این کمیته.
یادداشت: فاطمه زندزاده - پژوهشگر مسائل اجتماعی