به گزارش خبرگزاری برنا به نقل از گاردین، بودن سر صحنه فیلمهای ریچارد کرتیس، مثل حضور داشتن در فیلمهای ریچارد کرتیس است. در این خانه شهری در لندن که این کارگردان ۶۰ ساله در آن مشغول فیلمبرداری ادامه فیلم به یادماندنی اش «در واقع عشق» در قالب یک فیلم کوتاه است، همه خوش تیپ و پرانرژی و باهوش هستند.
کرتیس این فیلم کوتاه که ادامه «Love Actually» است را برای کمک کردن به بنیاد خیریه «کامیک ریلیف» و «روز دماغ قرمز» می سازد، اهدافی که خودش آن ها را در دهه هشتاد بنا گذاشت. بسیاری از بازیگران معروف فیلم اول قبول کردند برای این پروژه بازگردند که از جمله آن ها می توان به هیو گرانت، کالین فرت، کایرا نایتلی، بیل نایی و لیام نیسون اشاره کرد؛ هدف کمک کردن به خیریه و کشورشان باعث شد آن ها بعد از ۱۴ سال دوباره سر صحنه فیلم کرتیس برگردند، کارگردانی که سه فیلم کمدی رومانتیک به شدت مشهور ساخته است: «چهار عروسی و یک خاکسپاری» سال ۱۹۹۴، «ناتینگ هیل» سال ۱۹۹۹ و «در واقع عشق» سال ۲۰۱۳٫ «در واقع عشق» از همه پرطرفدارتر شد و حتی همین حالا هم شبکه های تلویزیونی بریتانیا آن را پشت سر هم و مثل فیلم های جیمز باند روی آنتن میبرند. فقط در یک هفته در زمستان گذشته، بیش از یک میلیون نسخه از این فیلم در قالب دیویدی در ایالات متحده به فروش رفت. همان موقع، «در واقع عشق» در بریتانیا توسط رادیو تایمز لقب «فیلم محبوب کریسمس کشور» را از آن خود کرد.
جایی در کنار «اشکها و لبخندها»
سر صحنه دنباله فیلم، کالین فرت درباره مخاطبان قابل توجه مدرن فیلم صحبت می کند و آن را از نظر فرهنگی جایی کنار «اشک ها و لبخندها» قرار می دهد. در فیلم جدید، هیو گرانت دوباره نقش نخستوزیری مانند تونی بلر را بازی می کند که در فیلم اصلی یک شب وظایف کشوریاش را کنار گذاشت تا عشق خود را نسبت به منشی اش مارتین مک کاچون اظهار کند. در بیشتر صحنه های فیلم جدید کرتیس، اشارهای به صحنه های فیلم اصلی می شود و اتفاق هایی که برای شخصیت ها با گذشت تقریبا یک دهه و نیم افتاده، به نمایش درمیآید.
در نکته ای که قابل توجه است، در دنیای ایده آل کرتیس در سال ۲۰۱۷، شخصیت خوش سخن و میانه روی نخست وزیر هیو گرانت هنوز هم در مسند قدرت است. این کمی خیال پردازی خوش بینانه بدون خجالت است که با توجه به این حتی جالب تر هم می شود که سر صحنه و جایی که قرار است نمایانگر داونینگ استریت باشد، عکسهای نخست وزیرهای واقعی از جمله تونی بلر و گوردون براون روی دیوار است، اما اثری از دیوید کامرون و «ترسا می» دیده نمی شود، انگار نخست وزیری آن ها (و البته سقوط اقتصادی جهان و ریاضت و رفراندوم و جدایی) هرگز به وقوع نپیوسته است.
از دست رفتن بریتانیای شیرین
شاید این سوگواری کارگردان برای زمانی در گذشته باشد که در مقایسه با زمان حال، بسیار معصوم تر بود. آن بریتانیای شیرین و دوست داشتنی «چهار عروسی» و «ناتینگ هیل» و «در واقع عشق» دیگر وجود ندارد، البته اگر از اول وجود داشت. با این حال کرتیس با این ایده موافق نیست. موهایش خاکستری شده اما هنوز پسرگونه است و چشم هایی آبی، بزرگ و بی گناه بود. می گوید: «مطمئن نیستم با این نظریه موافق باشم. با وجود اینکه دنیا الان ناآرام است، این ها مشکلاتی هستند که امیدوارم برای مدتی طولانی فراگیر نخواهند بود.»
کرتیس در مورد «کامیک ریلیف» و این صحبت می کند که چقدر مردم از آن حمایت کرده اند تا بتواند به فعالیتهای خیرخواهانه اش ادامه دهد. «راستش، به نظرم ایده فیلم این است که همه باید خودشان را کنترل کنند. چون حتی با وجود اینکه به نظر می رسد همه چیز در حال حاضر بسیار پرهرج و مرج باشد، مردم از نظر بنیادی، در برخوردهای آدم با آدم، وقتی در مقابله با نیاز برای همدردی قرار می گیرند، در حقیقت بسیار مهربان هستند و همذات پنداری دارند.»
وقتی صحنه بعدی که یک کنفرانس خبری است را ضبط می کنند، کریس به گرانت می گوید جملهای مثل همین را بگوید. از شخصیت نخست وزیر خیالی او می پرسند تا دیدگاهش را در مورد آینده روابط جهانی بگوید و با یک ساده نگری جذاب اما قابل قبول (که همان مخلوط خاص کرتیس است)، گرانت می گوید: «خوبی پیروز می شود، راستش در این مورد اطمینان دارم.»
آدم فکر می کند که بعد از تیتراژ چه اتفاقی برای شخصیت ها در فیلم اصلی می افتد. شخصیت کالین فرت که در فیلم قبلی پرتغالی یاد گرفت تا بتواند از نامزدش خواستگاری کند، احتمالی نخستین مکالمه اش را با او به زبان مشترک شان برقرار می کند. آیا این پایه خوبی برای یک رابطه است؟ بعضی از بازیگران هم همین سوال ها را داشتند. گرانت می گوید «همیشه فرض می کردم که شخصیتم دچار یک رسوایی بزرگ می شود و بعد از چند سال در زندان، به بطری پناه می آورد. بله، مارتین او را ترک می کند. ظاهرا در نهایت معلوم می شود که دختر خیلی جالبی نبود.»
اما فروید، شریک کرتیس و تدوین گر فیلمنامه فیلم اصلی «در واقع عشق» که همچنین رییس سازمان «کامیک ریلیف» هم هست، نظرهایی در مورد ازدواج شخصیت های الن ریکمن و اما تامپسون دارد. مدتی پیش فروید و کرتیس برای تماشای دوباره «در واقع عشق» به نیویورک رفتند. فروید می گوید «آنجا از یکدیگر پرسیدیم که فکر می کنی در پایان از هم طلاق گرفتند؟ مکالمه جالب و تازه ای برای مان بود.» فروید به نتیجه ای رسید که آن را در توییتر هم به اشتراک گذاشت که شخصیت های این دو «با هم میمانند، اما خانه به شادی گذشته نیست.»
بین فروید و کرتیس، فروید کسی است که از رسانه های اجتماعی استفاده می کند و همیشه سر صحنه دنباله فیلم مشغول عکس گرفتن و پست کردن در مورد پروژه در توییتر است. آیا او مقاله های انتقادی که در مورد فیلم در اینترنت و مجله ها هست را خوانده؟ فروید می گوید «مثلا اینکه شخصیت اندرو لینکلن افتاده دنبال آن دختر و از این جور چیزها؟»
آیا شخصیت های زن فیلم به حقشان می رسند؟
هم این مسئله، و هم چیزهای دیگر، مثلا اینکه فقط مردهای فیلم هستند که دنبال زن ها می کنند و خانمها بیشتر صبر می کنند تا کسی سراغ شان بیاید. حدود یک سوم شخصیت های زن هم در نهایت حقوق شان را از مردی که با او هستند دریافت میکنند. فروید به نشانه تایید سر تکان می دهد و می گوید قبلا نمیدانست «در واقع عشق» تا این حد آنالیز شده است. «خوشحالم که این را فهمیدم. کاملا این انتقادها را قبول می کنم. اما فکر می کنم وقتی ریچارد فیلمنامه را می نوشت… ۱۰ داستان داشت که می خواست تعریف کند. و نسبت به این ایده شک دارم که آن داستان ها قرار بود نمایانگر یک «مکتب تفکر» باشند.»
کار گرانت تمام است. قول می دهد اگر دفعه بعد کرتیس از او خواست کاری برای خیریه بکند، خیلی ساده پول اهدا می کند. «راه خروجم را می خرم، حتی اگر چک خیلی بزرگی باشد.» بعد هم برای اسکی کردن از لندن فرار می کند. کالین فرت صحنه هایش را تمام می کند، نیسون هم با پسرخوانده اش فیلمبرداری می کند. نایی و روآن اتکینسون قسمت های کوتاه شان را ضبط می کنند.
در یک عصر زیبا، آن هم تنها یک روز پس از اینکه در دنیای واقعی دونالد ترامپ یک دستور ممنوعیت سفر دیگر را امضا کرد و تنها چند ساعت از زمان بحث مسئله برگزیت در پارلمان بریتانیا گذشته، کرتیس و بازیگرانش یک بار دیگر در یک جاده مسکونی در لندن گرد هم می آیند. برای آخرین بار دارند صحنه را درست می کنند تا یک قسمت جدید بین لینکلن و نایتلی فیلمبرداری کنند. ادامه ای بر صحنه ای که شاید یکی از به یادماندنی ترین صحنه های فیلم اول بود و در آن لینکلن (که حالا سال هاست به خاطر «واکینگ دد» معروف شده) دم در خانه نایتلی می رود و با بالا نگه داشتن چند کارت بزرگ، نسبت به او ابراز احساسات می کند.
نایتلی پیژامه پوشیده و دم در می آید. لینکلن که روی پله ها ایستاده، دوباره تعدادی کارت به دست میگیرد. کرتیس هم نزدیک است و توضیح می دهد که خلق کردن یک داستان جدید برای بازسازی این صحنه، چطور پیش رفت. این کارگردان می دانست که باید دوباره لینکلن را جلوی خانه نایتلی بیاورد. اما چطور باید این کار را می کرد بدون اینکه «غیرمنطقی و عمیقا زشت» به نظر نرسد؟
کرتیس می گوید همیشه چیزی در مایه های این را در ذهن داشت که مثلا شخصیت لینکلن این بار با فرزندانش دم خانه او بیاید که هر کدام کارت های خودشان را به دست گرفته اند؟ می گوید فقط وقتی این ایده را رها کرد که ایده بهتری به ذهنش رسید. سر صحنه، همه ساکت شده اند. دوربین حرکت می کند. نایتلی در را باز می کند و لینکلن را می بیند که جلوی در ایستاده و کارت های جدید به دست گرفته است. کارتی را بالا می گیرد که رویش نوشته «با همسرم آشنا شو!» و زنی به او ملحق می شود که خودش هم کارتی در دست گرفته و رویش نوشته «سلام!»
زنش کیست؟ لو نمی دهیم. بازیگران از این سورپرایز حسابی خوشحال می شوند، بعضی ها لبخند میزنند، بعضی آه میکشند، کت شان را دورشان می پیچند، می خندند و ظرف های غذا را دست به دست می کنند. فیلمبرداری تمام می شود. کرتیس اصرار می کند که همه بروند داخل تا گرم شوند.
دنباله جدید «در واقع عشق» را می توان در «روز دماغ قرمز» مصادف با جمعه بیست و چهارم مارس از شبکه بی بی سی۱ تماشا کرد. شبکه ان بی سی آمریکا هم آن را روز بیست و پنجم مه پخش می کند.