چطور می توان از شرّ آثار سحر و جادو نجات یافت؟

|
۱۳۹۶/۰۱/۱۰
|
۱۰:۴۹:۰۱
| کد خبر: ۵۳۸۴۴۴
چطور می توان از شرّ آثار سحر و جادو نجات یافت؟
در زمان حضرت سلیمان بازار سحر و جادو رونق بسیار داشت لذا آن حضرت دستور داد تا اوراق ساحران را جمع آورى و نگهدارى کنند. ولى بعد از ایشان گروهى به آن نوشته ‏ها دست یافته و مشغول تعلیم و اشاعه سحر شدند.
به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه صد و دوم سوره بقره پرداخته است.
 

«وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلى‏ مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ» (بقره، 102)

یهود (به جاى پیروى از تورات)، آنچه را که شیاطین (از سحر و جادو) در عصر سلیمان مى‏ خواندند پیروى کردند در حالی که سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود و) کافر نشد ولى شیاطین که به مردم سحر مى ‏آموختند کافر شدند و (یهود) از آنچه بر دو فرشته شهر بابل، (به نام ‏هاى) هاروت و ماروت نازل شده بود پیروى نمودند (گرچه آنان براى آشنایى مردم به طرز ابطالِ سحر، آن را به مردم مى ‏آموختند) و به هیچ کس چیزى یاد نمى ‏دادند مگر آنکه قبلاً به او مى ‏گفتند ما وسیله آزمایش شما هستیم (پس با استفاده نادرست از سحر) کافر نشوید. ولى آنان از آن دو فرشته، فقط مطالبى را مى ‏آموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیندازند، گرچه بدون اِذن خداوند هیچکس نمى ‏تواند به کسى ضرر برساند. آنها فقط قسمت ‏هایى را مى‏ آموختند که براى آنان ضرر داشت و هیچ سودى به آنها نمى ‏رساند. مسلماً آنها مى ‏دانستند که هر کس خریدار این کالا باشد بهره ‏اى در آخرت نخواهد داشت و همانا نفس خویش را به بد چیزى فروخته بودند اگر مى ‏دانستند.

در زمان حضرت سلیمان بازار سحر و جادو رونق بسیار داشت لذا آن حضرت دستور داد تا اوراق ساحران را جمع آورى و نگهدارى کنند. ولى بعد از ایشان گروهى به آن نوشته ‏ها دست یافته و مشغول تعلیم و اشاعه سحر شدند.

این آیه مى ‏فرماید: برخى از بنى ‏اسرائیل نیز به جاى پیروى از تورات به سراغ همان کتاب ‏هاى سحر و جادو رفته و براى توجیه کار خود چنین مطرح مى‏ کردند که این کتاب ‏ها مربوط به سلیمان است و او ساحرى زبردست بوده است.

قرآن در پاسخ مى ‏فرماید: سلیمان هرگز اهل سحر و جادو نبوده، بلکه پیامبر خداست و کارش معجزه بود و شما از شیاطینى که این کارها را ترویج مى ‏نمودند پیروى کردید.

البته یهود از طریق دیگرى نیز به سحر دست یافته بودند و آن مطالبى بود که دو فرشته الهى به نام‏ هاى هاروت و ماروت که به صورت انسان ظاهر مى ‏شدند به مردم شهر بابل مى‏ آموختند تا مردم روش خنثى سازى و ابطالِ سحر را بیاموزند.

با آنکه این دو فرشته به مردم تذکر مى‏ دادند که از این آموزش، سوء استفاده نکنید اما آنها با استفاده نادرست از این علوم، براى رسیدن به منافع مادى یا اغراضِ جنسى خود، میان زنان و مردان جدایى مى ‏انداختند.

به هر حال یهود از این دو طریق به علم سحر آگاهى یافته بودند و از آن در جهت خواسته ‏هاى نامشروع خود استفاده مى ‏کردند با آن که مى ‏دانستند انجامِ سحر در ردیف کفر است و موجب ضرر به خانواده و جامعه مى ‏گردد.

این آیه نشان مى ‏دهد که سحر و جادو واقعیت دارد و در زندگى انسان مؤثر است. ولى از آنجا که همه چیز به دست خداست مى ‏توان با پناه بردن به خدا و توکّل به او و دعا و صدقه از شرّ آثار آن نجات یافت.

همچنین روشن شد که آموزش علوم همواره مفید نیست بلکه اگر یادگیرنده، فردى صالح و سالم نباشد به جاى استفاده از علم در جهت خدمت به مردم، موجب فساد و تباهى جامعه مى‏ گردد.

از این آیه مى ‏آموزیم که:

* اگر مى ‏بینیم بسیارى از انسان ها حاضر به ایمان آوردن نیستند در حقانیت ادیان الهى شک نکنیم بلکه بدانیم گناه و خلاف چنان در روح انسان اثر مى ‏گذارد که شخص آمادگى پذیرش حق را از دست مى ‏دهد.

* علم به تنهایى کافى نیست بلکه حق ‏پذیرى لازم است. دانشمندان یهود بر اساس تورات به حقانیت پیامبر اسلام (ص) علم داشتند، امّا نه تنها خود به او ایمان نیاوردند بلکه دیگران را نیز از ایمان آوردن نهى مى ‏کردند.

* علم، همیشه مفید نیست بلکه همچون چاقویى برنده است که اگر به دست پزشک جراح باشد موجب نجات بیمار از مرگ مى ‏گردد و اگر در اختیار قاتل قرار گیرد موجب مرگ انسان سالم مى ‏گردد.

* شیاطین به دنبال تفرقه میان زن و شوهر و ایجاد اختلاف در خانواده ‏ها هستند ولى فرشتگان در پى اصلاح و آشتى میان زن و شوهرند. انسان ها نیز دو گروهند گروهى در خطّ شیاطین و گروهى در خطّ فرشتگان.

 

منبع:حوزه نیوز

 

نظر شما