به گزارش خبرگزاری برنا از قم، به نقل از مرکز خبر حوزه، آیتالله لطفالله صافیگلپایگانی در دیدار حجتالاسلام والمسلمین ربانی رئیس مرکز خدمات حوزههای علمیه، با تقدیر و تشکّر از خدمات این مرکز اظهار داشت: خدماتی که شما عزیزان به روحانیون و خانوادههای آنان ارائه میدهید، بسیار ارزشمند است، و انشاءالله مرضیّ حضرت ولیّ عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف قرار بگیرد.
مرجع تقلید شیعیان در ادامه با تشریح اوضاع معیشتی طلاب و علمای سلف، و بیان سختیهایی که متحمل شدند، بیان کرد: اصلاً در نظر علمای سلف و بزرگان ما، مسئله توجه به مادیات و رفاه، به این شکل مطرح نبوده است. تربیت اصیل حوزوی این است که اساس برای طلاب و خانوادههای آنان، مسئله اسلام، و زهد و تقوا و همان جهاتی که علمای پیشین بر آن اهتمام داشتند باشد، و اگر هم رفاهی وجود نداشت، و مشکلات معیشتی به وجود آمد، با قناعت، و الگو گیری از علما و فقها سلف، بر این مشکلات، صبر کنند.
وی بابیان خاطراتی از وضعیت زندگانی علمای گذشته، و شرایط سخت معیشتی آنها، افزود: علما و بزرگان ما مردمانی بودند که این مسائل، واقعاً در نظرشان مهم نبود. شما حالات زندگی آن بزرگواران را مطالعه کنید. ببینید چگونه با آن شرایط سخت معیشت، کارهای مهم و بزرگی انجام دادند که توانستند عظمت اسلام و دین را حفظ کنند.
استاد برجسته حوزه علمیه ادامه داد: مرحوم میرزای شیرازی با مرحوم جدّ امّی حقیر، در اصفهان، هم حجره و همدرس بودند، والده ما نقل میکردند که زمانی بود که زندگی آن دو بزرگوار بهسختی میگذشت. باهم قرار گذاشتند که بنشینیم و فقه بنویسیم چراکه نوشتن فقه، اسباب وسعت رزق میشود. بعد از گذشت چند روز، دیده بودند، شخص متموّل متدیّنی به آنجا آمده بود، و حجرهها و امور طلاب را بررسی میکرد. وقتی آن آقا به حجره مرحوم میرزا و جدّ امی ما میرسد و وضعیت آنها را میبیند، از مرحوم میرزا تقاضا میکند عبای کهنه و مندرسش را با عبای آن آقا عوض کند که مرحوم میرزا میفرمایند که همین عبای ما خوب است، ولی در آخر با اصرارهای فراوان شخص، آن عبا را به مرحوم میرزا هدیه میدهد، و بعد، آیتالله میرزای شیرازی، آن عبا را میفروشند، و دو عبا یکی برای خود و یکی برای جد امی ما، تهیه میکنند و با بقیه مبلغ، روزهایی از زندگیشان را میگذرانند.
آیتالله صافی گلپایگانی ادامه داد: یا مثلاً مرحوم آیتالله حجّت زندگی بسیار ساده و زاهدانهای داشتند و با اینکه وجوه زیادی به ایشان میرسید حتی وضعیت منزل ایشان مناسب نبود و یادم هست یکطرف دیوار منزل ایشان که خرابشده بود همینطور باقیمانده بود. غرض اینکه بزرگان ما در نهایت قناعت زندگی میکردند، و به آن افتخار میکردند، و سختیهای اقتصادی موجب نمیشد که آنها از مواضع دینی که داشتند کوتاه بیایند.