نقاشی :

نقاشی قهوه خانه مطلقا هنر محسوب نمی شود

|
۱۳۹۶/۰۲/۲۵
|
۰۸:۵۸:۲۵
| کد خبر: ۵۵۸۵۳۲
نقاشی قهوه خانه مطلقا هنر محسوب نمی شود
یک استاد و پیشکسوت نقاشی با تاکید بر اینکه نقاشی قهوه خانه مطلقا هنر محسوب نمی شود ، عنوان کرد : آموزش نقاشی قهوه خانه که به هیچ وجه هنر محسوب نمی شود ضرورتی ندارد.

به گزارش خبرگزاری برنا، برنامه " گفت و گوی فرهنگی " رادیو گفت و گو با موضوع (بررسی علل و ریشه های منسوخ شدن نقاشی قهوه خانه ای در ایران) با حضور صادق تبریزی ، استاد نقاشی و ارتباط تلفنی با دکتر مرتضی گودرزی دیباج ، استاد دانشگاه و منتقد روانه آنتن شد.

در ابتدای برنامه تبریزی با تاکید بر اینکه منسوخ شدن نقاشی قهوه خانه ای اجتناب ناپذیر است ، عنوان کرد : در کل تاریخ سبک هایی ایجاد می شوند و به دلایلی از بین می روند .درواقع میتوان گفت منسوخ نمی شوند بلکه دورانشان تمام می شود و به موزه ها منتقل می شوند.

وی در توضیح مطلب فوق افزود : اگر زمانی نقاشی قهوه خانه ای مرسوم بود به این دلیل بود که در قهوه خانه ها نقالی می کردند و از نقاشی ها برای همین منظور استفاده می شد.پس از آنکه تلویزیون به قهوه خانه ها راه پیدا کرد ، اصولا کاربرد نقاشی و نقالی از بین رفت و رفته رفته تابلوها به انبار قهوه خانه رفته و پس از آن مجموعه داران آنها را خریداری کردند.

این کارشناسی نقاشی به تاریخچه نقاشی قهوه خانه اشاره کرد و گفت : این سبک از نقاشی به دوران زندیه و قاجار باز میگردد با این تفاوت که نقاشی قاجار و زندیه بر روی جلد قلمدان یا پشت جلد و درون کتاب ها دیده می شد اما نقاشی قهوه خانه این سبک را در ابعاد بزرگتر در حدی که دیوار قهوه خانه یا گذری را بپوشاند به تصویر کشید.

تبریزی در پاسخ به این سوال که آیا در آموزش نقاشی قهوه خانه ای کوتاهی شده است ،خاطرنشان کرد : آموزش نقاشی قهوه خانه که به هیچ وجه هنر محسوب نمی شود ضرورتی ندارد بلکه همان دنباله رو نقاشی زند و قاجار است و تنها کاری که نقاشان این سبک انجام دادند خلق تصاویر در ابعاد بزرگتر است و هیچ گونه برتری از نظر بدعت گذاری و هنر نسبت به آثار زند و قاجار ندارد.

در ادامه برنامه دکتر دیباج در ارتباط تلفنی در خصوص جایگاه نقاشی قهوه خانه در هنر معاصر ایران از لحاظ علمی و تئوریک اظهار کرد:نقاشی قهوه خانه ای مسئله دوگانه است.الزاما تمامی نقاشانی که به این نوع سبک روی می آورند هنرمند نبودند و متاثر از نیاز جامعه و حتی فقر اجتماعی بود.

وی افزود : گاهی دیده می شود در دانشگاه ها اسطوره سازی عجیب و غریبی از این نوع نقاشی ها و فلسفه سازی و نقد و بررسی هایی در محافل هنری صورت می گیرد که به هیچ وجه در این آثار وجود ندارد.

این استاد دانشگاه بیان کرد : این هنر به جایی رسیده که در حد تقلید رسیده است و هنرمندی در صدد خلق ایده و اثر جدید در این حوزه نیست و هیچ یک از نقاشان این حوزه هم نتوانستند شاگرد پرورش دهند.

وی به فضای سنت زده دانشگاه های کشور اشاره کرد و گفت : فضای موجود در دانشگاه موجب از بین رفتن ریشه های این سبک نقاشی شده است و سبب شده این آثار به موزه ها منتقل شوند.

نظر شما