به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا، «هندزفری» پدیده نوظهوری نیست. وسیله ای که شاید در ابتدا بسیار نو و هیجان انگیز می آمد. اما به مرور زمان، استفاده از آن دچار چالش های بسیاری شد تا جایی که شاهد آن هستیم که فرورفتگی اقشار مختلف از کودک و جوان گرفته تا زن و مرد و میانسال این وسیله را در گوش خود می گذارند و اینطور می نماید که هشداری را به دیگران می دهند با این عنوان که : «مزاحم من نشوید!»
می خوام تو حال خودم باشم!
مریم یکی از دخترانی است که گاه به گاه از هندزفری استفاده می کند. وی در گفت و گو با خبرنگار جوانان خبرگزاری برنا می گوید: برخی مواقع لازم است که به خاطر دیدن فیلم های اینستاگرام و ... از هندزفری استفاده کنم. برای اینکه حواسم پرت شود و به اطراف نباشد. برخی مواقع هم آرامش به من می دهد. حس می کنم با خودم خلوت می کنم. اما وقتی که به مدت طولانی از هندزفری استفاده می کنم، سردرد می گیرم.
سارا می گوید: من بدون هندزفری نه می توانم درس بخوانم و نه کاری را انجام بدهم. صدای محیط اضافه است. همهمه حواسم را خیلی پرت می کند.
رضا اما نظر متفاوت تری را با دیگران دارد. وی می گوید: من زیاد از هندزفری استفاده نمی کنم. شاید گاهی اوقات برای اینکه صدای محیط را نشنوم آن را در گوشم می گذارم. آن هم به این دلیل که صداها و حرف هایی را که دوست ندارم، نشنوم. گاهی اوقات هم با شنیدن موسیقی از آلودگی صوتی جدا می شوم. می توانم برای شنیدن فایل های آموزشی هم از آن استفاده کنم.
علی ادامه می دهد: گاهی برای تغییر روحیه و باز شدن فکرم از هندزفری استفاده می کنم. بعضی مواقع هم شده که در زمان خواب از هندزفری استفاده کنم و به خواب بروم. یک آرامش خاصی در بعضی اوقات به من می دهد.
امیر حسین معتقد است: استفاده از هندزفری برایم خوب است. چون خواب را از سرم می پراند یا دوست دارم از آن استفاده کنم برای اینکه آهنگی را که می خواهم گوش کنم شاید مورد پسند دیگران نباشد و آن را دوست نداشته باشد. ضمن اینکه دیدن برخی فیلم ها با هندزفری برایم جذاب تر است. مثل فیلم های ترسناک که حس هیجان را به من می دهد. بیشتر اوقات حس و حال خوبی به من می دهد چون در تفکرات خودم فرو می روم.
ابهری: گسست روابط عاطفی را در پیش داریم
اما با نگاهی رفتار شناسانه می توان به نکات مثبت و منفی این وسیله پی برد. دکتر مجید ابهری، جامعه شناس در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا می گوید: گسترش فناوری و بروز آن به هر جامعه مستلزم بسترسازی و آموزش آن است. در غیر این صورت عوارض و آسیب های آن بیشتر از محاسن و فواید آن خواهد بود.
وی در ادامه می افزاید: یکی از این فرآیندها تلفن همراه است. همچون سونامی وارد جامعه ما شد و با عنوان یک ویروس فرهنگی در دست کودکان و بزرگان دیده می شود. در مجلس عروسی، عزا و در مترو و اتوبوس در جلسات رسمی و غیر رسمی، مشاهده می شود که افراد سر در گوشی همراه برده و توجهی به اطراف خود ندارند. گسست روابط عاطفی، اصلی ترین پاسخ این حرکت است. علاوه بر آن در خیابان ها و اماکن مشاهده می شود، برخی از افراد، با به کار گرفتن هندزفری و نهادن آن در گوش خود، یا آهنگ گوش می کنند و یا فعالیت های دیگر می کنند.
این جامعه شناس تاکید می کند: بی توجهی به اطراف، علاوه بر بروز خطرات جانی باعث می شود که این اشخاص از محیط خود جدا شده و متوجه وقایع پیرامون خود نباشند. ضعف آموزش در این زمینه، باعث افزایش استفاده شده و برخی نیز برای عقب نماندن از غافله فقط برای تظاهر و خودنمایی از هندزفری استفاده می کنند. متاسفانه روز به روز بر تعداد اینگونه افزوده می شود. با توجه به اینکه نرخ سنی استفاده از این وسایل به 8 سال رسیده، نهادهای فرهنگی فکری به حال این پدیده در حال شیوع کنند.
ایمانی: نمی خواهد صحبت کسی را بشنود!
همانطور که هر وسیله ای می تواند باعث بروز پدیده ای فراگیر و آموزنده باشد، اما می تواند تبعات منفی هم به دنبال داشته باشد. تبعاتی که نقش پررنگی را در جامعه ایفا کند و برود تا به مرحله هشدار برسد. دکتر محسن ایمانی، روانشناس در گفت و گو با خبرگزاری برنا می گوید: باید جنبه های مثبت فضای مجازی را هم در نظر بگیریم. می توانیم استفاده خوبی از هندزفری داشته باشیم و مباحث آموزشی را شروع به یادگیری کنیم. به عنوان مثال برخی افراد می خواهند حافظ قرآن بشوند یا زبان دومی را یاد بگیرند یا مباحثی که استادها گفته اند را می توانند گوش کنند. خب این وسیله برای این افراد استفاده خوبی دارد.
وی در ادامه می افزاید: خود فضای مجازی ما را از فضاهای واقعی دور می کند و نسبت به فضای واقعی ایجاد فاصله می کند. جای اینکه ما با دوستان مان صحبت کنیم یا با افراد کناری مان گفت و گو کنیم، سرمان به فضای مجازی گرم است. افراط در این قضیه این آلارم را می دهد که نمی خواهیم صحبت کسی را بشنویم. بلکه دوست داریم صدایی را که می خواهیم، بشنویم.
ایمانی با اشاره به افراط در هر قضیه ای می تواند باعث افزایش فاصله بین افراد شود، ادامه می دهد: ارتباط کلامی بین مردم و شخص کم می شود. در صورتی که زبان سیستم علامتی دوم هست. از طریق گفت و گو بر میزان اطلاعات مان اضافه می کنیم. زبان و تفکر رابطه مستقیم با هم دارند. گفت و گو می تواند اندیشه ساز باشد. وقتی ارتباط کلامی را قطع می کنیم، می تواند مانع رشد تفکر شود. گاهی اوقات هم مشغولیت هایی که مفید نیستند، می تواند در ما ایجاد ضرر و ناراحتی کند. یعنی به این فکر می کنیم که کل روزمان به بطالت گذشته است. فرصت تامل را از دست می دهیم. قدرت تجزیه و تحلیل از ما گرفته می شود. حتی زمان بررسی رفتار خودمان را هم از دست می دهیم. همانطور که بارها شنیده ایم: در اندرون من خسته دل ندانم کیست/ که من خموشم و او در فغان و در غوغاست...
این روانشناس ادامه می دهد: مورد بعدی استفاده افراطی از هندزفری، خستگی هایی است که از افراط در شنیدن می تواند در ما ایجاد شود. همانطور که پژوهشگران معتقدند: آدم ها فربه شوند از راه گوش. وقتی گوش مشغول یادگیری است، توجهی که در دیدن باید داشته باشیم را نداریم. وقتی ما به یک حس بیش از حد توجه کنیم، از رشد بقیه حس ها جلوگیری می شود. عامل کاهش شنوایی را هم می تواند ایجاد کند. صدای زیاد باعث خستگی و عصبی شدن می شود. به خصوص موزیک های تند و جاز و ... آن هم با صدای بلند، شخصیت پرخاشگری می سازد. یکی از عوامل پرخاشگری، صدای آزاردهنده و تند هست. شخصیت هایی که از هندزفری استفاده می کنند، انزواطلب هستند. یعنی در جمع هستند اما با آنها نیستند. ما با بودن در کنار جمع احساس تنهایی می کنیم.
بیوه موبایلی پس از بیوه اینترنتی!
ایمانی به آثار این وسیله در فضای خانه و خانواده اشاره می کند و می گوید: نمی شود که موزیک را گوش کنیم، همسر و بچه ها را نشنویم. در فضای خانه باید وقت را در اختیار اعضای خانواده قرار دهیم. ما پیش از این بحثی را تحت عنوان «بیوه اینترنت» داشتیم. اما الان «بیوه موبایلی» را داریم یعنی آنقدر مردی یا زنی مشغول فضای خود هستند که به کارهای دیگر نمی رسند. در امور زندگی گفت و گو و درددل باید وجود داشته باشد. در کتاب جامعه شناسی خانواده می گفتند: رسانه رفتارهای ما را موزاییکی کرده است. یعنی آنقدر حواس شان به تلویزیون و موبایل و ... است که اصلا کاری به هم ندارند.
این روانشناس می افزاید: بچه هایی که اعتماد به نفس کمتری دارند یا در تماس های رودررو موفق نیستند، از این وسیله بیشتر استفاده می کنند. یا کودکانی که در خانواده به آنها احترامی گذاشته نمی شود، ترجیح می دهند از این وسیله استفاده کنند.