
به گزارش گروه اجتماعی برنا ، بچهای که از سیلیکون ساخته شده، با قلممو نقاشی شده، با موتور الکتریکی نفس میکشد و گریه میکند، والدینش را اذیت نمیکند و بزرگ هم نمیشود، طبیعتاً نیازی به محبت هم ندارد اما به گفته روانشناسان میتواند خلاء عاطفی یک «مادر» را برطرف کند.
بعضیهایشان صورتهای فانتزی دارند و شبیه شخصیتهای کارتونیاند ولی بیشترشان دقیقاً مانند یک نوزاد طبیعی ساخته شدهاند. در رنگها و اندازههای مختلف؛ از سه تا ۲۴ اینچ با نژادهای مختلف در سایتهای معتبر برای خرید یا به قول خودشان «اعطای سرپرستی» در دسترس است. بعضیها که قیمتشان بیش از پنج هزار دلار است موتورهایی دارند که نفس کشیدن، خندیدن، گریهکردن و بعضی رفتارهای دیگر نوزاد را شبیهسازی میکند.
چرا بعضیها بچهی قلابی میخرند؟! بیشتر مشتریان این عروسکها زنان مسنیاند که دوست دارند تجربهی بچه داشتن را لمس کنند؛ زنانی که بچهدار نشدهاند یا بچهای را از دست دادهاند. بعضیها هم کلکسیونرند و انواع مختلف این «نوزادان» را گردآوری میکنند.
این عروسکها «ریبورن» (بازآفریده) است و «هنرمندانی» که آنها را میسازند «ریبورنر» (بازآفریننده) خوانده میشوند؛ هنرمندانی که در این کار اسم و رسمی دارند و هر «اثر» منحصر به فردی که خلق میکنند، با امضای خودشان واگذار میشود. شکلوشمایل عروسکها بستگی به خالق آن دارد اما برخی از سازندگان به مشتری اجازه میدهند که ظاهر «نوزاد» را خودش تعیین کند.
مهارت ساخت عروسکهای شبهزنده از دههی ۹۰ میلادی در ایالات متحده شکل گرفت و به مرور به سمت واقعنمایی هرچه بیشتر رفت و با رونق اینترنت، هنرمندان، سازندگان و کلکسیونرهای این عرصه از سراسر جهان جامعهای مجازی تشکیل دادند. سال ۲۰۰۲ بود که اولین عروسک زندهنما در سایت ایبِی به فروش گذاشته شد.
روند خرید این عروسکها بیش از آنکه شبیه خرید یک محصول باشد، شبیه به قبول سرپرستی یک نوزاد است و به همین دلیل یک گواهی تولد یا سرپرستی برای آن در نظر گرفته شده است. با این حال خیلیها آن را به عنوان شیئی کلکسیونی در نظر میگیرند و بعضیها هم برای پر کردن خلاء فرزند از آن استفاده میکنند. با وجود اینها در رسانهها و افکار عمومی این کار عجیب و نامعقول توصیف میشود زیرا معتقدند این عروسکها زیادی واقعی هستند. با این حال برخی روانشناسان نظر دیگری دارند.
شاید بیشتر افراد وقتی دربارهی این عروسکهای شبهزنده و مادری کردن برای یک عروسک بشنوند، حسی منفی داشته باشند. معمولاً اینطور است که وقتی چیزی غیرمعمول، ناشناخته یا از نظر فرهنگی از ما دور است، فکر کنیم عجیب و زننده است. اما برخی روانشناسان معتقدند این عروسکها کاربرد درمانی هم دارند.
طبیعی است که آدمها تلاش میکنند از بحرانهای روحی خود به طریقی دور شوند یا اثرات مخرب از دستدادن عزیزانشان مقابله کنند؛ اما آیا یک عروسک واقعاً میتواند جای یک نوزاد واقعی را بگیرد؟ برای کسانی که بچهای ندارند که با آن سروکله بزنند و هویت مادرانهی خود را بیابند، این عروسکها همراهی بیدردسر به نظر میرسند.