یادداشتی از مصطفی فراغت ؛

برای خوب هایِ مملکتم!

|
۱۳۹۶/۰۸/۲۷
|
۱۴:۴۹:۵۵
| کد خبر: ۶۳۸۶۹۹

صادق زیبا کلام، دکترای علوم سیاسی از دانشگاه برادفورد، استاد تمامِ دانشگاه تهران، متولدِ بیست و دوم خرداد سی و دو_ من، مصطفی فراغت، لیسانسِ مدیریت از دانشگاه آزاد با معدلِ سیزده، متولد شش خردادِ شصت و سه. می بینید که جز "خرداد" ی بودن مان هیچچچچ وجه اشترا دیگری بین مان نیست، اما دوستَش دارم.

جسور است و "نون" به نرخِ روز نَخور. پای اعتقادش ایستاده و برای همین پا فشاری و ایستادگی، هر روز "فحش" می خورد. بیشتر دعواها سر کدام طرفی بودنِ اوست. یکی می گوید اینطرفی ست و سوپاپ اطمینانِ نظام، یکی هم با این استدلال که پرچمِ امریکا و اسرائیل را لگد نمی کند آنطرفی ست و یارِ گرمابه و گلستانِ بوش و اوباما.

حالا اینکه کدام طرفی است و دوست هم دارد کدام طرفی باشد مهم نیست، چیزی که مهم است #زلزله_کرمانشاه حالی مان کرد که #زیبا_کلام_ها و #دایی_ها بیشتر از آن که کدام طرفی بودن شان تویِ چشم باشد، "مردمی" بودن شان پیداست. کدام طرفی بودن آدم ها مهم نیست اما کرمانشاه و سرپلذهاب نشان داد زیبا کلام ها و مطهری ها و دایی ها و خادم ها بیشتر از آنکه کدام طرفی بودن شان مهم باشد، با مردم بودن شان "دلشین" است.

 به نظرم با توجه به نزدیکیِ هفته پژوهش بجای برپایی نمایشگاه های عریض و طویل و بی نتیجه، برای امسال بیاییم چرایی محبوب بودنِ همین چهار نفر را بررسی کنیم که چطور با یک شماره حساب شانزده رقمی، سر بزنگاه ها "اعتماد" مردم را تومان به تومان به حساب شان سرازیر می کنند. صادق زیبا کلام مدت ها پیش پای یکی از یادداشت هایِ من چیزی نوشته بود که حالم را خوب کرد: "چقدر خوب می نویسی مصطفی." و برای تازه کاری مثل من همین چند کلمه به ظاهر ساده کوهی از "انگیزه" شد برای تلاشِ بیشتر و اشتباهِ کمتر.  

و حالا زلزله کرمانشاه و حضور #مردم و آدم های مورد وثوق مردم. حالا زلزله کرمانشاه و صادق زیبا کلام ها و علی دایی ها. حالا من می خواهم برای صادق خان بنویسم. نه برای جبران آن چند کلمه نه برای هیچ چیزِ دیگری. تنها برای تحسینِ آدم های بدردبخورِ سرزمین ام. برایِ همه آدم های بدردبخور ناشناخته. برای آن هایی که در راه کمک جان باختند. یک بار هم رویِ خندان و صورتِ سرخ و سفید زیبا کلام را هم از نزدیک ندیده ام، دایی را هم همینطور. اما می خواهم از او و دایی برای جلبِ اعتماد مردم در روزهای "بی اعتمادیِ مفرط" تشکر کنم. برای کسی که فکر می کرد تنها ۱۰ ۲۰ میلیون برای زلزله زده ها جمع می کند اما از یک میلیارد هم گذشت. و برای کسی که همه محبوبیت مستطیل سبزش را کامیون کامیون بار زد و راهی غربِ کشور شد. "لطفا این اعتماد را حفظ کنید. لطفا همینطور خوب بمانید. لطفا با مردم بودنتان را کمرنگ نکنید."

 

نظر شما