درس هایی که نامه سردار سلیمانی به جناح های مختلف آموخت

داعش تمام شد، این ظاهر نامه سردار قاسم سلیمانی است، او دو ماه پیش وعده پایان داعش را داده بود و حالا به وعده اش عمل کرد و عمر این گروهک تروریستی را به پایان برده است اما باطن نامه سردار پر از درس برای همه کسانی است که این روزها در کشور درگیر منازعات سیاسی هستند و برای حذف رقیب از میدان به هر دستاویزی چنگ می زنند.

قاسم سلیمانی در نامه ای که به رهبر معظم انقلاب نوشته، فتنه داعش را شبیه فتنه های اول اسلام و البته بدتر از آنها دانسته، کسانی که به تاریخ اسلام اشراف دارند می دانند چه در زمان حیات پیامبر و چه پس از آن چه فتنه های بزرگی به راه افتاد و چه لطماتی به وحدت امت اسلامی وارد آمد، حالا داعش هم همان راه را می رفت، فتنه های اول اسلام از دو عامل بهره می بردند؛ "فقر مالی و فقر فرهنگی"، داعش هم روی همین موج سوار شد و جوانانی که یا فقر مالی و یا فقر فرهنگی داشتند را جذب کرد و با استفاده از ابزارهای تشویقی و ترغیبی صهیونیستی و آمریکایی به جذب نیرو پرداخت و در نتیجه بر منطقه سیطره یافت. درس اول نامه سردار سلیمانی اینست که از این پس همه باید با دوری از خرافه گرایی و مسائلی که موجب وهن دین می شود به افزایش آموزه های ناب دینی و در کنار آن رونق اقتصادی کشورهای مسلمان همت بگمارند.

درس دوم اما قدر شناسی است، سردار سلیمانی از رهبری حضرت آیت الله خامنه ای و مرجع عالیقدر جهان تشیع، حضرت آیت الله سیستانی تقدیر می کند و می نویسد: "رهبری خردمندانه و هدایت های حکیمانه حضرت مستطاب عالی و مرجع عالیقدر حضرت آیت العظمی سیستانی بود که موجب بسیج کلیه امکانات برای مقابله با این طوفان مسموم گردید." او با این جملات ادب دینی خود را به نمایش می گذارد و به همگان می آموزد؛ قدرشناسی و حفظ حرمت فقط شامل فرمانده مستقیم نمی شود بلکه از کسانی که در مسیر یک موفقیت هدایت و حمایت کرده اند باید تشکر کرد.

درس سوم، انصاف است، در حالیکه جناح های سیاسی تلاش می کنند پیروزی ها را به نام خود ثبت کنند، سردار سلیمانی به عنوان یک رزمنده مسلمان و منصف، تلاش می کند سهم همه کسانی که در این موفقیت سهیم بوده اند را بپردازد. او در بخشی از نامه اش می نویسد: " یقیناً پایداری دولت های عراق و سوریه و پایمردی ارتش ها و جوانان این دو کشور خصوصاً حشدالشعبی مقدس و دیگر جوانان مسلمان سایر کشورها با حضور مقتدرانه و محوری حزب الله به رهبری سید پر افتخار آن، جناب سید حسن نصرالله (حفظه الله تعالی )نقش تعیین کننده ای در به شکست کشاندن این حادثه خطرناک داشتند." این فرا سرزمینی نگاه کردن به موضوع به شدت قابل توجه است، قاسم سلیمانی موفقیت را به نام ملت و ملیت خود نمی نویسد بلکه منصفانه از همه اطراف و اکناف این پیروزی نام می برد تا دینی بر گزدن او باقی نماند و انصاف ذبح نشود. 

او در پاراگراف بعدی می نویسد: " قطعاً نقش ارزشمند ملت و دولت خدمتگذار جمهوری اسلامی خصوصاً ریاست محترم جمهوری اسلامی، مجلس، وزارت دفاع و سازمان های نظامی و انتظامی و امنیتی کشورمان در حمایت از دولت ها و ملت های کشورهای فوق الذکر قابل تقدیر است." در زمانه ای که برخی جناح های سیاسی تلاش می کردند دولت را صاحب نقش " هیچ" در مبارزه با داعش معرفی کنند، سردار سلیمانی با رعایت انصاف از نقش دولت و شخص رییس جمهور، وزارت دفاع و نهادهای دولتی تقدیر می کند. این فراجناحی بودن است که باعث می شود سلیمانی به این جایگاه رفیع در افکار عمومی برسد، او به عنوان یک نظامی و یک فرمانده، خود را از منازعات سیاسی دور نگه می دارد، وارد دسته بندی های سیاسی نمی شود و در پیروزی ها خود را به اسارت جناح های سیاسی در نمی آورد. این انصاف، گوهر گمشده عرصه سیاسی کشور است که می تواند با تلنگر نامه سردار سلیمانی رونق بازار شود اگر، سیاسیون در خلوت خود به آن فکر کنند.

درس چهارم خضوع و تواضع است، سرداری که همه دنیا او را عامل اصلی نابودی داعش می دانند، خود را فراتر از دیگر مدافعان حرم و مبارزان نمی داند و در پاراگراف پایانی نامه اش می نویسد: "به نمایندگی از کلیه فرماندهان و مجاهدین گمنام این صحنه و هزاران شهید و جانباز مدافع حرم ایرانی، عراقی، سوریه ای، لبنانی، افغانستانی و پاکستانی که برای دفاع از جان و نوامیس مسلمانان و مقدسات آنان جان خود را فدا کردند این پیروزی بسیار بزرگ و سرنوشت ساز را به حضرت عالی و ملت بزرگوار ایران اسلامی و ملت های مظلوم عراق و سوریه و دیگر مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض می نمایم" او خود را نماینده همه رزمندگان، مجاهدان و مدافعان حرم معرفی می کند نه فرمانده آنها، همین تواضع هم بود که ارتش های چند کشور و نیروهای نظامی داوطلب خود را تمام و کمال تحت فرماندهی سردار سلیمانی قرار دادند و هر کجا بحرانی ایجاد شد، سردار ایرانی را به کمک طلبیدند.

عرصه سیاسی کشور این روزها نیازمند اخلاق است، نیازمند ادب و انصاف است، نیازمند همگرایی و وحدت است، نامه سردار سلیمانی به معنای واقعی کلمه همه اینها را دارد، چه خوب است که همین نامه برای جناح های سیاسی کشور الگویی رفتاری باشد تا در موفقیت ها غره نشویم و در شکست ها مایوس!