او افزود: من اهل ادبیات نیستم اما بعضا به دانشجویانم یادآور میشوم ما ایرانیها خصوصا بخشی از نسل جدید میزان وابستگیمان به زبان فارسی که ارزشمندترین میراث نیاکانمان است به قدری ضعیف است که بعضا در مواردی از کلمات فارسی اجتناب میورزیم. جمالزاده با بیش از ۹۰ سال زندگی در فرنگ آنچنان خوش به زبان فارسی سخن میگوید و مینویسد که حلاوت آن دهان را میسوزاند. او را ایرانیترین نویسنده معاصر میدانم.
شکرچیزاده خاطرنشان کرد: به نظر من توجه به میرث کهن و سرمایه ملی همان گوهر درخشانی است که میتواند در حال حاضر با بیهویتی نسل حاضر مبارزه کند. ما با نسلی مواجه هستیم که یله و رها است و احساس بیهویتی میکند و زمین و زمان به او تزریق میکنند که فرهنگ اصیلی ندارد. نسلی که مثل پرندگانی که در اقیانوسی آلوده زندگی میکنند، زندگی رنجآوری دارند. جمالزاده و جمالزادهها و آثار آنها میتواند این آلودگی و بیهویتی و پلشتی را از بین ببرد تا نسل حاضر در اقیانوس مواج، زبان و ادبیات فارسی را حس کند.
او افزود: جمالزاده در غرب زندگی میکرد و ۱۲ سال در ایران بود. اما این ۱۲ سال جانمایه تراوشات ذهنی او بود. او در غرب زندگی کرد و چشم در رستاخیر شرق داشت و سعی و تلاش برای نقشآفرینی در این رستاخیز. او فقط داستاننویس نبود بلکه محقق و مولف بود و علاوه بر آن یک خیر هوشمند بود؛ هوشمند از این جهت که از میان انبوه موسسات، دانشگاه تهران را به عنوان مرکز هیئت امنای آثارش انتخاب کرد و اینکه تصمیم گرفت به صورت هیئت امنایی اداره شود.
او سپس درباره نحوه شکلگیری هیئت امنای آثار جمالزاده و اقدامات این هیئت توضیحاتی را ارائه داد.
شکرچیزاده همچنین اظهار کرد: جمالزاده با انتشار «یکی بود، یکی نبود» توانست یک حرکت اصلاحگرایانه را در ادبیات فارسی بنا کند. اثرش به بانگ خروس سحری تبدیل شد که کاروان خوابآلود ادبیات فارسی را بیدار کرد و اصرار داشت ادبیات باید بازتاب ادبیات عامه باشد و بعدا انعکاس واقعیت اجتماعی. امروز بعد از یک قرن از نگارش این کتاب ضرورت بازاندیشی در افکار جمالزاده وجود دارد.
در ادامه مراسم رسول جعفریان اظهار کرد: امیدوارم راههایی برای تقویت این موقوفه پیدا شود.
او همچنین از دوستداران جمالزاده و دانشگاه تهران خواست برای تقویت این بنیاد اقداماتی انجام دهند.
همچنین علی دهباشی که اجرای مراسم را هم بر عهده داشت بخشی از مصاحبه خود با محمدعلی جمالزده را درباره نحوه ورود او به عرصه نویسندگی برای حاضران خواند.
در ادامه سوسن اصیلی درباره دستنوشتههای این نویسنده که آنها را در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۶۸ به دانشگاه تهران فرستاده است گفت: این دستنوشتهها ۱۳ کارتن و شامل ۱۰هزار اوراق پراکنده بود. فهرست کردن این دستنوشتهها دو سال به طول انجامید که شامل مقالات ادبی، فلسفی و عرفانی، مقالات سیاسی، اجتماعی، نقد و بررسی کتابهای مختلف، نامهنگاریها و فهرست آثار جمالزاده به قلم خود او میشود.
در این مراسم کلیپی از فعالیتهای هیئت امنای آثار جمالزاده، کلیپی از تصاویر این نویسنده که به دوران کودکی و اواخر عمر او مربوط بود و همچنین خاطرهای با صدای خود او پخش شد. همچنین بخشهایی از نامههای شخصی جمالزاده به نمایش درآمد و خوانده شد.