حسن خلیل آبادی در بازدید دوره‌ای خانه موزه‌ شخصیت‌های بزرگ ایرانی:

بیست ساله بودم که شریعتی را در کوه‌های جنگلی رامسر ، با کتاب "فاطمه ، فاطمه است" شناختم

|
۱۳۹۶/۰۹/۱۱
|
۱۲:۰۶:۲۵
| کد خبر: ۶۴۳۹۷۵
بیست ساله بودم که شریعتی را در کوه‌های جنگلی رامسر ، با کتاب فاطمه ، فاطمه است شناختم
در روند بازدید دوره‌ای خانه موزه‌ شخصیت‌های بزرگ ایرانی ، حسن خلیل آبادی عضو کمیسیون فرهنگی ، اجتماعی و رئیس کمیته میراث فرهنگی ، گردشگری و بافت فرسوده شورای شهر تهران ، ری و تجریش بعد از بازدید از خانه موزه دکتر بهشتی در روزهای گذشته به خانه موزه دکتر علی شریعتی رفت.

به گزارش خبرگزاری برنا تهران، خلیل‌آبادی درباره‌ی این بازدید یادداشتی به شرح زیر نوشته است؛

شریعتی برای نسل من یک نویسنده ، سخنران ، دانشمند ، ادیب ، جامعه‌شناس ، معلم و مبارز نبود؛ او کسی بود که برای آموختن روش چگونه زیستن به ما تلاش کرد ، زیستی که هم موحد باقی بمانیم و هم متجدد ، هم مسلمان و هم ایرانی ، که آرمانش آزادی ، برابری و عرفان است.

من بیست ساله بودم که شریعتی را در کوه‌های جنگلی  رامسر ، با کتاب "فاطمه ، فاطمه است" شناختم.

کتابی که از دست طلبه‌ای

_که هم‌فکرانش در آن زمان نادر بودند_

و در آخرین روز کار تبلبغاتی‌اش در روستایی که من معلم (سپاه دانش) آن بودم و در هاله‌ای از بیم و امید در روزنامه جلدشده به دستم داد ، گرفتم.

پیش‌تر اسم او را و آوازه حسینیه ارشاد را شنیده بودم ولی بخاطر محیط زندگی‌ام در خارج از محدوده آن وقت شهرری که درد نان و زندگی و فقر فاخری که می‌گذراندم موفق به حضور در آن جمع‌ها نبودم!!!

البته در شهرری و حرم حضرت عبدالعظیم(ع) گاهی پای صحبت روحانی‌های بنام آن روزگار می‌نشستم و با اسلام آشنا بودم ، ولی افکار شریعتی ترسیمی نو از زیست مسلمانی برایم بود ، تا آنجا که دو سال بعد به مناسبتی چند روزی زائر امام رضا(ع) شدم و همه نوشته‌های موجود دکتر را شبانه می‌خواندم و از این دریای بیکران جرعه‌ها می‌نوشیدم که هنوز مست و خمار آن شب‌های مطالعه و زیارت هستم.

پنج‌شنبه ٨ آبان ٩٦ با هماهنگی مدیر محترم خانه موزه شریعتی ، آقای گیاه‌چی ، توفیق حضور در خانه دکتر شریعتی را که پس از هجرت از مشهد در تهران ، در آن زندگی می‌کرده و البته بیشتر اوقات را هم در زندان گذرانده ، موفق به دیدار خانه‌ی یار و مراد چهل ساله‌ام شدم. فرزندانش دکتر احسان شریعتی و همسر ایشان و همچنین دکتر سوسن شریعتی در این منزل به من افتخار دیدار دادند و گپ‌وگفتی دو ساعته رقم خورد که صحبت‌های خانم سوسن شریعتی برایم کلام دکتر را که پر از سوز و گداز بود تداعی می‌کرد و بیانات احسان شریعتی چهره آرامی از دکتر در کنفرانس‌های اروپا را ، با آرامشی خاص برایم تجدید می‌کرد.

خیلی صحبت کردیم و من کنار سفره خانواده استادم که سالیانی ذوق دیدارش را داشتم و با نوستالوژی او زیسته بودم نشسته‌ام ، که به ناگاه به وجد می‌آمدم و از خاطرات مشترک نسل خود می‌گفتم ، تمام دوران انقلاب که برایم با شریعتی آغاز شد تا کنون را مرور کردیم و حتی به گفتگو پیرامون استاد محمدتقی شریعتی (پدر دکتر) که مربوط به نسل قبل از ما است پرداختیم.

در بازدید از خانه موزه‌ی دکتر که با تغییرات و ساخت و سازهای‌اطراف و حریم آن و بی‌مهری هایی که در دولت گذشته بر آن روا داشته شده بود ، مواجه شدم که همین اعتراض را فرزند شهید بهشتی هم در بازدیدم از خانه موزه آن  شهید نیز داشتند و متاسفانه خانواده‌ها را آزرده خاطر نموده‌اند و باید شورای شهر پنجم ، با تصویب یک لایحه کاری ماندگار در حق این خانه موزه‌ها که بخش قابل توجهی از میراث فرهنگی ما را نمایندگی می‌کنند انجام دهد.

پس از پایان بازدید ، دکتر را درحیاط خانه و پشت به پنجره‌های آهنی آن و در آفتاب دلچسب نیمروز پاییز تهران می‌شد حس کرد.

دکتر از همین خانه به زندان رفته بود و از همین خانه به هجرت بی‌بازگشت که هنوز پیکرش در قبرستانی در کنار زینبیه دمشق به امانت هست ، پرکشیده است.

 

نظر شما
جوان سال
جوان سال
پیشنهاد سردبیر
جوان سال
جوان سال
جوان سال
پرونده ویژه
جوان سال
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد
بانک سپه
رایتل
اکت
بلیط هواپیما
بازرگانی برنا
دندونت
آژانس عکس برنا
تشریفات شایسته
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد
بانک سپه
رایتل
اکت
بلیط هواپیما
بازرگانی برنا
دندونت
آژانس عکس برنا
تشریفات شایسته
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد
بانک سپه
رایتل
اکت
بلیط هواپیما
بازرگانی برنا
دندونت
آژانس عکس برنا
تشریفات شایسته