
به گزارش گروه خط رسانههای خبرگزاری برنا به نقل از روزنامه ایران ورزشی، باشگاههای ایرانی از حق طبیعی و بدیهی خود یعنی میزبانی محروم شدهاند و بالاجبار باید در یک کشور بیگانه و ثالث به مصاف رقبای عربستانی بروند. امتیازی که در میان محاصره مشکلات کمرشکن فوتبال ایران بزرگترین موهبت و دلخوشی بوده اما دو فصل است که این موهبت از فوتبال ایران دریغ شده و باید رنج غریبی را به جان بخریم.
انتخاب کشور ثالث برای میزبانی در دو فصل اخیر یک مناقشه بزرگ بوده. اتفاقی که خود برای ورزش و فوتبال ایران بدل به یک بحران شده و چالشی بزرگ را به همراه داشته. در ابتدا کشورهای استقلال یافته شوروی سابق در شمال ایران پیشنهاد منطقی باشگاههای ایرانی بود اما مشکل اینجاست که تقریبا نیم بیشتر این کشورها جزو تقسیمات قاره آسیا محسوب نمیشوند و ماهیت اروپایی برای خود قایلند و از همین رو زیر پرچم ایافسی قرار نمیگیرند و خود به خود میزبانی در این کشورها منتفی است. کشورهای باقی مانده نظیر ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان نیز از منظر امکانات و سختافزار مشکلات عدیدهای دارند که طرف مقابل یعنی رقیب عربستانی با اهرم دلار آن را به گونهای جلوه داد تا این پیشنهاد توسط ایافسی وتو شود.
کشورهای شرق آسیا نظیر مالزی نیز گزینه بعدی بودند اما بعد مسافت و مشکلات خستگی و تطبیق زمانی و جوی عملا آن را غیرمنطقی جلوه میداد چرا که شرایط بیش از آنکه به سود ما باشد، به زیان ما رقم میخورد.
تنها گزینه باقیمانده برای فوتبال ایران کشورهای حاشیه خلیج فارس بود که از میان تمام آنها ایران روی عمان دست گذاشت. گزینهای که به نسبت سایر کشورهای خلیجفارس به دلیل آیین، فرهنگ، جغرافیا و آب و هوا قرابت بیشتری با ایرانیها دارد، نسبت به سایر گزینههای مشابه انتخاب عاقلانهتری به شمار میرود.
بیایید گزینههای آلترناتیو را با عمان مقایسه کنیم. امارات بهعنوان کشوری که در حاشیه خلیج فارس بیشترین ایرانی را در خود جای داده اما بزرگترین همپیمان عربستان در منطقه امارات است و عجیب اینکه چندی پیش بخشنامهای محرمانه اجازه میزبانی از تیمهای ایرانی را برای ورزش این کشور ممنوع کرده.
قطر دیگر گزینه ما میتوانست باشد که این روزها به دلیل مناقشات درون گروهی بدل به بزرگترین دشمن عربستان شده اما فراموش نباید کرد که قطر هم تا قبل از دعواهای اخیر، یکی از شرکای تجاری عربستان بود و البته کمترین ایرانی را در میان کشورهای خلیج فارس دارد.
بحرین دیگر کشور این منطقه، به دلیل مشکلات حاکمیتی قدیمی و اینکه روزگاری مستعمره و خاک ایران محسوب میشده، با ایران مشکلاتی دارد که هنوز هم ردپای آن در تمامی مناسبات بین دو کشور دیده میشود و کمترین مراوده سیاسی را با ایران دارد. حاکمیت آنجا - نه مردم بحرین - به عربستان نزدیکتر است.
در چنین اتمسفری عمان شاید تنها گزینه باقی مانده بود؛ یک انتخاب سهل و ممتنع. کشوری که از منظر سیاسی آرام ترین کشور حاشیه خلیج فارس محسوب میشود و در تمامی مناقشات منطقه همیشه نقش میانجی و صلح طلب را ایفا کرده.
عمان همیشه یک پایگاه سوم برای مذاکره و مصالحه به طرفین تخاصم در منطقه بوده. منطقهای که آشوب، خصم، درگیری و حتی جنگ حرف اول آن محسوب میشود و البته در دل بحران و التهاب قرار دارد.
عمان در چنین اتمسفری همیشه بیطرفی خود را حفظ کرده و همیشه نقطه تعادل در منطقه محسوب میشده.
بنابر این عمان از منظر دیپلماسی و سیاسی بهترین انتخاب محسوب میشد و گزینه خیرالموجودین بود. فراموش نکنیم که عمان از لحاظ زیرساخت و البته داشتن استادیومهای مجهز نیز از امکانات کافی و ممتازی برخوردار است و از همینرو انتخاب این کشور بهعنوان میزبان ثالث دغدغهها را کمتر میکند.
عمان بیتردید از منظر میزبانی هرگز نمیتواند جایگزین میزبانی در ایران باشد اما وقتی تمامی گزینهها را کنار هم قرار میدهیم و امتیازات را در یک کفه ترازو میگذاریم و با سایر گزینهها قیاس میکنیم، گزینه اصلح لقب میگیرد. در واقع عمان در این شرایط خانه دوم تیمهای ایرانی است.