در کرج؛

«از پشت دیوارهای خاکستری» نقد و بررسی شد

|
۱۳۹۶/۱۲/۰۱
|
۱۸:۵۰:۵۷
| کد خبر: ۶۷۹۹۳۵
«از پشت دیوارهای خاکستری» نقد و بررسی شد
مجموعه داستان «از پشت دیوارهای خاکستری» نوشته‌ی کیوان باژن نقد و بررسی شد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ جلسه  نقد و بررسی مجموعه داستان «از پشت دیوارهای خاکستری» در میان جمعی از نویسندگان و شاعران و علاقه‌مندان به ادبیات داستانی در شهر کرج برگزار شد. در این مراسم روح‌الله مهدی‌پور عمرانی و طلا نژاد حسن به نقد و بررسی این مجموعه داستان پرداختند.

مهدی پور عمرانی عنصر روایت در داستان‌ها پرداخت و ضمن بررسی کوتاه مساله‌ی روایت گفت: باژن در همان داستان اولِ این مجموعه، نشان می‌دهد که نقل دیگری دارد. نه روده دراز است و نه روایتش قطره چکانی. او جا به جا هر گزاره را به چند صیغه‌ی زمانی روایت می‌کند.

وی ادامه داد: در6  داستان از هشت داستانِ این مجموعه، این شگرد روایی به کار رفته است. حتی در داستان هوای آزاد که به نظر می‌رسد تاریخچه‌ای قدیمی‌تر از داستان‌های دیگر داشته باشد نیز این روایتگری به کار رفته است.داستان نویس با این شگرد، فتیله‌ی زمان را بالا و پایین می‌بَرَد و دامنه‌ی زمان را کم و زیاد می‌کند. به سخن دیگر با ولوم دادن به عنصر زمان، وقوع رخدادها را در صیغه‌ها و ساخت‌های زمانیِ گوناگون اجرا می‌کند و ذهنی روایتگر را به نمایش می‌گذارد.

مهدی‌پور در بخش دیگری از صحبت‌هایش عنوان کرد: دخالت‌گری‌های باژن در روایت و برای ساخت و پرداخت ِ دراز دامنِ روایت، فقط به این تمهید ختم نمی‌شود، او گاهی و در همین داستان اول( دغدغه های مرحوم میم بزرگ و پسرش)، خودش به مثابه یک آدم داستانی و با اسم و رسمِ واقعی و بیرون از داستان، وارد گود می‌شود و نقش‌آفرینی می‌کند: « . . . بعد به یاد حرف‌های کیوان باژن افتاد که بهش گفته بود: فردا عین این گفت‌وگو را با یه نفر خواهی داشت .» و باز : « . . . و کیوان باژن هم که اساسا دخالت نمی‌کرد؛ چون فکر می‌کرد دوره‌ی این حرف‌ها گذشته است. میم دیگر از کجا بالاخره می‌توانست بفهمد که چی به چی است؟ نفهمیده بود. نمی‌فهمید. . . »

این منتقد اظهار داشت: اما این نگاه باعث نمی‌شود که داستان‌های مجموعه‌ی از پشت دیوارهای خاکستری را داستان‌های « روایت محور» ندانیم. روایت محور از این جهت که داستان‌ها دیالوگ چندانی ندارند و شخصیت ها هم پرداخت نمی‌شوند. البته در داستان کوتاه جایی برای شخصیت پردازی نیست. این روایت و نوع روایتگری است که از سوژه‌ها و مایه‌های تقریبا همیشگی، داستان‌های دیگری ساخت و می‌سازد.

وی افزود: کیوان باژن در مجموعه‌ی دیگرش ( در کوچه های اضطراب) و حتی در رمانش( از دیروز تا بی‌نهایت صفر) نیزنشان داد که برای عنصر روایت، ارزش دیگری قایل است.                                                      

طلا نژادحسن منتقد دیگر جلسه بود که از منظر پست مدرنیستی به این اثر پرداخت.

وی گفت: این مجموعه داستان را از نظر معنا شناسی باید از جمله آثار اجتماعی و در زمره‌ی داستان‌هایی دارای شاخصه‌های پست مدرنیستی دانست.

او گفت: در بیشتر این داستان‌ها پریشانی و غیر قابل اعتماد بودن راوی، چند پارگی زمانی، چند پارگی روایت، عدم قطعیت، جهان معنا باخته، آشفتگی ذهن راوی و آشفتگی متن  با هم گره خورده‌اند و جهان داستانی را خلق کرده‌اند که زندگی انسان امروز را به خوبی متبلور و عینی می‌کنند. این فرایند در بیش‌تر داستان‌ها، مهندسی موفقی دارد و نویسنده توانسته با پیوند این عناصر، جهان آشفته و آشوب زده‌ی بیرون شخصیت‌ها را با ساختاری متفاوت با شیوه‌ی داستان نویسی معمول، درونی و حسی کند.

نژادحسن با اشاره به پایان بندی بعضی از داستان‌ها از جمله داستان «هوای آزاد» عنوان کرد: نویسنده با یک جمله‌ی پایانی، ذهن خواننده را به تکاپو و گاه به شگفتی وا می دارد که گویی این نشانه‌ی ذهنی، تا مدت‌ها با خواننده همراه می‌ماند.

وی افزود: در بعضی از داستان‌های این مجموعه، نویسنده اصرار بر پیچیدگی ساختاری و حفظ فاصله‌ی میان متن و خواننده دارد. به طور قطع، این مجموعه باعث التذاذ خواننده خاص خواهد بود  و طیفی از خوانندگان را با خود همراه نخواهد کرد.

 

نظر شما