در دومین جلسه از درس‌گفتارهای «صدا» و «موسیقی» در سینمای مستند:

باید کارگردانان به شناختی از موسیقی فیلم برسند

|
۱۳۹۷/۰۲/۱۹
|
۱۲:۰۳:۰۰
| کد خبر: ۷۰۵۳۲۹
باید کارگردانان به شناختی از موسیقی فیلم برسند
مهرداد اسکویی معتقد است که صدا مهمترین ابزار برای باورپذیر کردن فیلم است و باید به مرور به فیلم افزوده شود تا تصویری از کاراکترها در ذهن مخاطب ایجاد کند.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ دومین جلسه از درس‌گفتارهای «صدا» و «موسیقی» در سینمای مستند با حضور مهرداد اسکویی و افشین عزیزی، بعدازظهر روز گذشته (سه‌شنبه 18 اردیبهشت‌ماه ۹۷) در سالن «سینماحقیقت» مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برگزار شد.

اسکویی: تلاش کردیم با کم و زیاد کردن صداها روی کاراکترها تأکید کنیم

در ابتدای این کارگاه، مهرداد اسکویی با تاکید بر اهمیت فکر کردن درباره صدا پیش از تولید فیلم گفت: صدا مهمترین ابزار شما برای باورپذیر کردن فیلم است و در صدا اتفاقاتی بسیار خلاق در جهت معنابخشی تصویر رخ می‌دهد؛ اگر صداهای فیلم در جای خود استفاده شوند حاصل کار بی‌نظیر خواهد بود.

کارگردان مستند «رویاهای دم صبح» با بیان این که صدا و تصویر باید رابطه‌ای تکمیل کننده داشته باشند، تصریح کرد: صدا باید خود به صورت امر دراماتیک عمل کند. فیلمسازان جدی سینمای ایران با بستن صدا در برخی پلان‌ها و یا برخی ظریف‌کاری‌ها روی صدا تلاش می‌کنند اندیشیدن کاراکترها را به گونه‌ای به مخاطب منتقل کنند. در این زمینه مشارکت طراح صدا و صداگذار با کارگردان بسیار اهمیت دارد.

وی ادامه داد: من سینمایی را دوست دارم که در آن خلاقیت از مسیر کاهندگی است. در فیلم «رویاهای دم صبح» من و حسن مهدوی کل صداها را از فیلم گرفتیم و هر جا که نیاز به صدا وجود داشت، از صداها استفاده کردیم. از سوی دیگر تلاش کردیم با کم و زیاد کردن صداها روی کاراکترها تاکید کنیم.

اسکویی با تاکید بر این نکته که هیچ‌گاه نباید برای پر کردن فضا از صدا استفاده کرد، خاطرنشان کرد: در «رویاهای دم صبح» من از زمان شروع فیلم با صداگذار درباره‌ی صداهای فیلم مشورت می کردم. معتقدم هیچ‌گاه نباید فیلم کامل را به صداگذار داد، چرا که فیلم یک موجود زنده است و صداگذار باید در طول ساخت فیلم همراه کارگردان باشد.

وی افزود: مستند بحران ایجاد می‌کند و حل مسئله ندارد، به همین دلیل باید صدا به مرور به تصویر اضافه شود. هنگام تولید، من تمام تمرکزم روی داستان و شیوه روایت قصه است و پیش از تولید و پس از آن روی صداهای فیلم کار می‌کنیم.

کارگردان «آخرین روزهای زمستان» مهمترین مخاطب فیلم را کارگردان دانست و گفت: اگر 50 بار فیلم خودتان را تماشا کردید و دوستش داشتید، مخاطب هم آن را دوست خواهد داشت. من هنوز هم تماشای «رویاهای دم صبح» را دوست دارم و با هر بار تماشای آن نقطه ضعف یا قوتی تازه در فیلم پیدا می‌کنم. در واقع فیلم موجودی زنده است که پس از تولید به زیست خود ادامه می‌دهد.

به گفته اسکویی، خلاقیت زمانی است که متریال فیلم به امری واقع تبدیل شود که روح داشته باشد.

وی ادامه داد: از دید من صدا مثل شیمی است، چرا که فعل و انفعالات گوناگونی انجام و عناصر مختلفی با هم ترکیب می‌شوند تا ماده‌ای جدید شکل بگیرد. همواره با طراحان صدایی کار کنید که تجربه زندگی‌شان بسیار باشد و با زیست آدم‌ها آشنا باشند. صداگذاری‌های خوب از راه تجربه عادی اجتماعی صداگذاران شکل می‌گیرد.

اسکویی در پایان خاطرنشان کرد: من نیاز به تماشاگر فعال دارم و به همین دلیل روی تمام اجزای فیلم کار می‌کنم و گاه با سکوت و گرفتن صدا تلاش می‌کنم معنایی را به مخاطب منتقل کنم.

افشین عزیزی: باید کارگردانان به شناختی از موسیقی فیلم برسند

افشین عزیزی دیگر مدرس روز دوم درس‌گفتارهای صدا و موسیقی بود. وی توضیحاتی درباره چگونگی شکل‌گیری موسیقی فیلم «رویاهای دم صبح» ارائه داد و گفت: مهرداد اسکویی از جمله کارگردانانی است که هر بار بخواهد فیلمی بسازد، من حاضرم بدون دستمزد برای او موسیقی بسازم چرا که در جریان همکاری با او معلومات بسیاری بر من افزوده می‌شود.

آهنگساز مستند «در جستجوی فریده» ادامه داد: مهرداد اسکویی شناخت خوبی از موسیقی دارد و می‌داند چه می‌خواهد. در این مدتی که تجربه آهنگسازی دارم، بهترین موسیقی فیلم‌هایی که کار کرده‌ام فیلم‌هایی بوده که کارگردان کامل می‌دانسته چه موسیقی برای فیلم‌اش می‌خواهد.

وی با تاکید بر این که کارگردانان باید به شناختی از موسیقی فیلم برسند و بدانند چه موسیقی برای فیلم‌شان می‌خواهند، تصریح کرد: در بستر کار حرفه‌ای کارگردان به صورت آکادمیک با موسیقی آشنا می‌شود، اما بهتر است که کارگردان نواختن یکی از سازها را یاد بگیرد تا فضای کلی موسیقی را درک کند.

عزیزی ادامه داد: باید کارگردانان به استقلال فکری برسند و به دنبال یک موسیقی شبیه به موسیقی‌های خارجی که شنیده‌اند، نباشند؛ چون فرهنگ و فضای فیلم‌های ما بسیار متفاوت است. در واقع کارگردان باید حداقل بداند چه موسیقی را برای فیلمش نمی‌خواهد، چون سردرگمی کارگردان کار را برای آهنگساز بسیار دشوار می‌کند و به دنبال موسیقی برود که به فیلمش نزدیک باشد.

وی با بیان این که همیشه سلایقی نزدیک به فرد وجود دارد تا تصویری ذهنی از خواستش بیابد، افزود: مسلماً مشورت‌هایی که فرد می‌گیرد و شنیدن موسیقی به او کمک خواهد کرد. وودی آلن و خسرو سینایی از جمله کارگردانانی هستند که رشته موسیقی خوانده‌اند و این موضوع کمک بسیاری در انتخاب موسیقی فیلم‌هایشان به آن‌ها کرده است.

 

نظر شما