به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ کوثری درباره حجم انتقادی که امروز به رسانه ملی میشود، گفت: «تلویزیون در یک مقطعی، مسیر خودش را مبنی بر اینکه یک رسانه مردمی باشد یا یک رسانه دولتی، تعیین کرد؛ یعنی از دهه 70، کمکم به سمتی رفت که محبوبیت مردمی خودش را از دست داد. تلویزیون با اینکه تنها رسانه تصویری جامعه ماست که دربرگیرنده تمامی پدیدههای اجتماعی، سیاسی، خبر، ورزش، سینما، موسیقی و... است اما با این وضع نتوانسته آن محبوبیتی که باید داشته باشد را به دست بیاورد. این انتخاب، سلیقه خودش است و دوست دارد که به این شکل رفتار کند. از نظر مدیریت داخلی گروهها و... تغییرات عمدهای در آن ایجاد شد و سعی کردند که تلویزیون به سمت آن مباحثی که خیلی هم برایشان مهم است، حرکت کند. بنابراین کسانی در تلویزیون حضور یافتند که بتوانند مبلغ آن جریانی باشند که آنها برنامهریزی، مدیریت و طراحی کرده بودند. محبوبیت تلویزیون از آن زمانی کاسته شد که در واقع شکل مردمی خودش را از دست داد؛ یا اینطور بهنظر رسید و نتوانست جلو سوءتفاهم را بگیرد.»
وی درباره اینکه از نخستین ممنوعالتصویرهای تاریخ این صدا و سیما محسوب میشود بیان کرد: «شاید نگران آن ذهنیت مردمی من بودند و طبیعی است که من در تلویزیون، جایی نداشته باشم چون خیلی از رفتارها یا مدیریتهای آنها با آن خواسته من که نسبت به یک رسانه فکر میکردم، جور درنمیآمد و شما باید بعضی چیزها را راست نمیگفتی و یک جور دیگری بیان میکردی و این در تمامی عرصهها از جمله ورزش صادق بود. مطمئن باشید تا کسی صددرصد تابع خواستهها و برنامهریزیهای مدیران کلان تلویزیون نباشد، محال است بتواند دوام بیاورد. اینکه یکی در تلویزیون فعالیت دارد و ادای اپوزیسیون درمیآورد، یک عوامفریبی خاص و نوعی پوپولیسم است که اینها انجام میدهد. طرف، مجری برنامه هر روز صبح تلویزیون است، اما میخواهد ادای اپوزیسیون را دربیاورد. این یک بازی دروغ است. شما وقتی در تلویزیون ایران فعالیت میکنی، باید تابع تمام برنامهریزی آنان باشی، خودشان هم این را میگویند. آنها طبیعتا بعد از 40 سال، اینقدر تجربه پیدا کردهاند که بتوانند این موضوع را مدیریت کنند. کسانیکه با تلویزیون کار میکنند، صددرصد با اینها هستند و البته هیچاشکالی هم ندارد. هر کسی دوست دارد هر چه را که میخواهد انتخاب کند.»
کوثری انتقاداتی هم به برنامه نود و عادل فردوسی پور کرد و در خصوص این که بخش عمدهای از محبوبیت فردوسی پور بهدلیل آنچه حرکت در جهت خلاف یا غیرمرسوم خواست مدیران تلویزیون است، به دست آمده؛ گفت: «این یک نوع خاص است که شما آدمهای درجه دو نظام را بزنی مثلا رئیس هیات فوتبال فلان استان را بیاوری روی خط و بگویی مثلا تو یک ماشین از پول اینجا خریدهای و بهاینترتیب نابودش کنی، اما به خط قرمزهای نظام که نمیتوانی نزدیک شوی. این انتخاب است و چیز بدی نیست. اینکه شما 15 سال در تلویزیون باشی و بهترین موقعیت و پول را به تو بدهند و آن وقت بخواهی آنجا ادای اپوزیسیون را هم دربیاوری، این یک دروغ و عوامفریبی است که اگر نکند بهتر است. مثلا وقتی نماینده مجلسی را روی خط میآورد که نمیداند فوتبال چیست و حالا آمده مدیرعامل فلان باشگاه شده و او را میکوبد یا علی کریمی را به جان یکی دیگر میاندازد، این درست نیست. او به آدمهای درجه دو حمله میکند چون نمیتواند به اصلیها نزدیک شود. حتی ببینید به بحث ورود دختران به ورزشگاه که باز آن هم یک بحث ثانویه و فرعی است هم ورود نمیکند. ما خیلی بحثها و مشکلاتی در فوتبال داریم که نمیتواند و محال است به آن نزدیک شود مانند دخالت عوامل بزرگ دولتی و نظامی در فوتبال. آیا میتواند راجع به این موضوع حرف بزند؟ اما چون میخواهد محبوبیت مردم را به دست بیاورد و چون عوام نمیتوانند بفهمند نوع رفتار خاص او را، بنابراین آنها را به سمت دیگر میبرد. به اصغر فرهادی بابت دریافت کن تبریک میگوید. این عوامفریبی است مثل احمدینژاد که میرفت در روستاها و پول نقد به مردم میداد که یک پوپولیسم آشکار بود. البته من عادل را خیلی دوست دارم و بچه خوبی است. نمیخواستم اسم بیاورم اما چون شما گفتید، من هم ورود کردم. در شرایط امروزی، وجود عادل غنیمتی است.»
این گزارشگر و مجری سابق تلویزیون درباره سابقه خود در این رسانه گفت: «من هیچوقت استخدام تلویزیون نبودم اما تنها کسی بودم که آن زمان میتوانستم راجع فوتبال صحبت کنم. کمتر کسی این پدیده را میشناخت اما من، هم بازی کرده بودم، هم تحصیلاتش را داشتم و هم روزنامهنگار بودم؛ همه این مراحل را گذرانده بودم و طبیعتا نمیتوانستند بهتر از من انتخاب کنند. من ممنوعالتصویر بودم اما فینال جامجهانی را با صدای من پخش کردند. آنموقع شرایط به این ترتیب نبود اما با آن وضع، من همچنان حرف داشتم مثلا اجازه پخش مستقیم را نمیدادند و با سیاستهایشان نمیخواند اما با همان محدودیتها، طی آن سالهایی که من در تلویزیون بودم، یک کلمه انحراف و حتی اشتباه نداشتم. کارم را به شکل صادقانه انجام دادم و همیشه هم در خدمت بودم و هر وقت هم که به من کار دادند، با تمام وجودم آن کار را انجام دادهام. با وجود کمبودها، گمان میکنم حتی یک اشتباه هم نداشتم. زمانی که من برنامه زنده جامجهانی را داشتم، آقای منتظری که نائب امام بودند، نمیتوانستند برنامه مستقیم بروند اما من مستقیم میرفتم چون تاایناندازه به من اطمینان داشتند و من هم امتحان خودم را پس داده بودم و هیچسوءاستفاده از موقعیتی که داشتم، به عمل نیاوردم تا آن روزی که در تلویزیون بودم و فینال 94 بین برزیل و ایتالیا را گزارش کردم و بعد هم سربلند بیرونم کردند.»
کوثری به اخراج کردنش از صدا و سیما اشاره کرد و ادامه داد: «به من گفتند نیا، من هم نرفتم. تا آقای ضرغامی و آقای فرجی به من گفتند بیا یک برنامه صبحگاهی است که آن را اجرا کن که برنامه «مردم ایران سلام» بود و من آن برنامه را با مرحوم «محمدعلی اینانلو» اجرا میکردم. بعد آقای ضرغامی و فرجی این شجاعت را داشتند که با مجوز خودشان، برنامه «ورزش از نگاه دو» را به من دادند. بعد هم که این دو نفر از تلویزیون رفتند، من را هم بیرون کردند و الان من را راه نمیدهند. هیچکس هم به من نمیگوید مشکلم چیست. خیلی دوست دارم که مسئولان و حراست تلویزیون یا هر کس دیگری به من بگوید دلیلش چیست. من اگر اشتباهی داشتم، باید در آن سالها هم میداشتم. منی که در 3، 4 دهه قبل، برنامه زنده میرفتم و آنتن را با اطمینان کامل به من میدادند. من پیشنهادهای عالی از سوی تلویزیونهای دیگر داشته و دارم آن هم با رقمهای عجیب اما ترجیح میدهم در همین خاک باشم و کار کنم.»