
به گزارش گروه اجتماعی برنا؛ اولین زباله سوز در سال 1885 در نیویورک ساخته شد این روند تا سال 1945 و قبل از سال 1975 هم ادامه داشت که در همین میان مشاهده شد آلودگی هوا براثر زباله سوزها بسیار افزایش یافته است؛ مسوولان مربوطه اقدام به محدود کردن زباله سوزها میکنند تا در سال 1990 از چندهزار نیروگاه تنها 186 نیروگاه باقی میماند و این مقدار در سال 2007 به 89 عدد میرسد. از 6200 مرکز زباله سوز تجهیزات پزشکی تنها 115 مرکز تا سال 2003 باقی ماند و مسوولان تا سال 2020 در نظر دارند که این مقدار را به کمتر از ده عدد برساند.
با توجه به تاریخچه و توضیحات فوق در خصوص نیروگاههای زباله سوز در شهرهای مدرن و توسعه یافته جهان و همچنین اعلام مدیرعامل سازمان پسماند شهری تهران مبتنی بر اضافه شدن 2 نیروگاه زباله سوز دیگر در تهران، با یک کارشناس محیط زیست به گفتوگو پرداختیم که به تشریح مشکلات زیست محیطی ناشی از نیروگاههای زباله سوز پرداخت.
علی احمدی کاسانی – کارشناس محیط زیست و برنده مدال نقره اختراعات ژنو در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا، در انتقاد به ساخت و افزایش کارخانههای زباله سوز در تهران و کل کشور، گفت: «منطقی نیست در شهری مثل تهران که بزرگترین معضل زیست محیطی آن آلودگی هوا است، عامل جدیدی برای ایجاد آلودگی وارد هوا کنیم. برخلاف بقیه کلان شهرهای مدرن، تهران به علت موقعیت خاص خود (قرارگیری بین دو رشته کوه) امکان تهویه هوایی منظم را ندارد. حکومتها به صورت معمول شهرهای پرجمعیت خود را نزدیک به اقیانوسها میسازند (4 شهر پرچمعیت آمریکا به اقیانوسهای آزاد راه دارند) چون اقیانوسها علت جریان هوایی خاص، کلانشهرها را پالایش میکنند و آلودگیها را از بین میبرند به علت قرار گیری تهران بین دو رشته کوه متأسفانه از این محبت برخوردار نیست اما با توجه به شرایط فعلی نباید اجازه داد که منابع آلودگی جدیدی وارد شهر شوند.»
وی با بیان این مطلب که انرژی نیروگاههای زباله سوز بسیار ناچیز است و به اندازهای نیست که اگر به شبکه توزیع برق کشور وصل شود کمک شایانی به تأمین برق کند، اظهار کرد: «انرژی نیروگاههای زباله سوز سهم بسیار کوچکی در تأمین برق دارند که قسمت عمده تولید صرف مجتمع زباله سوز میشود. در دنیا نیروگاههای زباله سوز برای زبالههای عفونی و بیمارستانی اضافه میشوند چون این بخش از زبالهها دارای آلودگیهای بیولوژیکی هستند و روشهای دفع دیگر خطرناک است که به همین علت آنها را میسوزانند و آلودگیها به همراه سوختن از بین میرود چون مواد زیستی هستند و تبدیل به آب و کربن دی اکسید میشوند اما برای سوزاندن یک زباله شهری، مواد دیگری به جز مواد عالی از سوزاندن تولید میشوند که شامل دی اکسینها، اکسیدهای گوگرد، هیدروکلریک اسید و فلزات سنگین است.»
احمدی کاسانی در ادامه افزود: «در دهه هشتاد و نود میلادی به علت وجود سرب در بنزین، مشکلات عدیدهای برای شهروندان ایجاد شد و بعد از ممنوعیت سرب در بنزینها، مشکلات آلودگی هوا کاهش یافت. زمانی که سرب موجود در بنزین سوخته و وارد هوا میشود دی اکسینها و باقی مواد، بشدت لایه ازن را تحت تأثیر قرار میدهند و باعث از بین رفتن لایه ازن میشوند که همین امر موجب ایجاد مشکلات عدیدهای میشود که در نهایت با پدیده بارانهای اسیدی روبرو خواهیم شد. باتوجه به این موضوع که خروجی زباله سوزها در هوا ترکیبات اسیدی است که در اثر بازگشت به همراه آب باران به زمین مثل یک اسید خورنده، موجب از بین رفتن ابنیه باستانی و تاریخی مهم میشوند و اتفاق مهم این است که ابنیه دچار خوردگی و از بین رفتن می شوند؛ بسیاری از آثار باستانی ساخته شده صرف یک بازه 15 الی 20 ساله زمانی از بین رفتهاند.»
این کارشناس محیط زیستی با بیان این مطلب که راه جایگزین برای نیروگاههای زباله سوز در درجه اول و ایدهآل، تفکیک زباله است، اظهار کرد: «متأسفانه همه زبالهها را نمیتوان تفکیک کرد و در هر صورت زباله تفکیک نشده وجود خواهد داشت که در این صورت باید از لندفیلدها استفاده کرد. لندفیلدها بسیار میتوانند در دفع زباله مفید باشند. لند فیلد فضایی است که دارای زه کشی و زبالهها در آن دفن میشوند که در ادامه یک لایه خاک روی آن ریخته میشود و به علت مهر و موم شدن زیری آن، شیرابه حاصل از زبالهها در سفره آبهای زیرزمینی نفوذ نمیکنند و از داخل زه کشیها خارج میشود و در مرکز مخصوص برای تصفیه خانه، جمع آوری خواهد شد. در عمل با دفن زبالهها، آلودگی از آن منطقه دور نمیشود. سالیانه در آمریکا حدود 250 هزار تن زباله به همین شیوه دفن میشود درحالیکه یک مولکول از آلودگی وارد سیستم نشده است.»