
گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری برنا؛ اغلب مردم، حقایقی اساسی و بنیادین را در رابطه با شبکه های الکتریکی واقف نیستند و گاهی حتی تصورات واژگونهای از نحوه تولید، انتقال، توزیع، مصرف و کنترل این انرژی پاک در کشورمان دارند. این واقعیت ها چندان فنی و پیچیده نیستند، لکن درک آن ها توسط قاطبه مردم، قطعا در شیوه تفکر و روش بهره برداری از این انرژی حیات بخش تاثیر گذار است.
یکی از این واقعیت ها این است که در صورت قطع شارش انرژی متعادل برق، بیشترین آسیب متوجه تاسیسات و تجهیزات شبکه های برق، بویژه در ولتاژهای بالا و به اصطلاح فشار قوی خواهد بود. برآورد مادی و هزینه های ریالی این آسیب ها به مراتب از زیان ناشی از مشکل بیبرقی مردم، بیشتر است و به همین دلیل، انگیزه و همت متولیان برق کشور، برای جلوگیری از قطع جریان مداوم الکتریسیته، نسبت به مصرف کنندگان نهایی برق، بسیار بالاتر است.
حقیقت دیگر این که ذخیره سازی برق، در مقیاس زیاد و تزریق آن در موقع کمبود تولید و تامین، هنوز عملا، امکان پذیر نیست! و بدین لحاظ، زمان هایی مثل نیمه شب که مصرف برق، فرو افت شدیدی دارد، هنر متولیان برق، عدم خاموشی نیروگاه ها و در مدار نگه داشتنشان و صادرات برق اضافی به کشورهای همسایه است؛ اما اغلب مردم، از این واقعیت و محدودیت فنی نامطلعند و معترض که چرا در کمبود برق، مشغول صادرات هستید!
اَهَم مضرات قطع شبکه های برق به شرح ذیل است:
1- کاهش شدید عمر باقی مانده تاسیسات، تجهیزات، ادوات و شبکه های الکتریکی ولتاژ بالا و آسیب و تضعیف آن ها
2- کاهش درآمد دولت ناشی از عدم فروش انرژی الکتریکی برای تامین هزینه های بازسازی، نوسازی، بهینه سازی و گسترش شبکه های الکتریکی
3- اختلال در امور جاری کشور به دلیل این که شبکه های برق، یکی از مهمترین زیر ساخت های توسعه و پیشرفت کشور است
4- نارضایتی مردم به دلیل وابستگی بسیار شدید زندگی امروزی به انرژی الکتریکی
اکنون بیش از 95 درصد تولید انرژی الکتریکی کشور از نیروگاه های حرارتی و سوخت فسیلی است و نیروگاه های آبی مستقر در سدها، نقش بسیار اندکی در تامین انرژی الکتریکی مورد نیاز کشور را دارند.
در حال حاضر، قابلیت تامین انرژی الکتریکی در کشور و عرضه آن در تعادل نسبی با برآیند میزان تقاضای مصرف برق در کل کشور است؛ لکن در برخی نقاط به صورت ناحیهای، میزان تقاضا از ظرفیت تامین، در ساعاتی از شبانه روز، فزونی گرفته و به صورت مقطعی، کمبود عرضه در آن محل به وجود میآید و سامانه کنترل، به اجبار، فرمان حذف بار یا همان خاموشی و قطع برق را صادر میکند.
اکنون که اوج تقاضای مصرف و توانایی عرضه برق، بسیار به هم نزدیک است، تهیه و اعلام یک برنامه خاموشی، از طرف متولیان برق کشور به مردم، هنوز ضرورت بالایی ندارد؛ اما میتوان با تکنیک های مدرن پیشبینی بار و قدرت، وضعیت مناطق در معرض احتمال بالای قطع برق را شناسایی و به نوعی برنامه احتمالی خاموشی برای آن ها تدوین کرد. این برنامه ها بیشتر از نوع هشدار و اخطارند تا اعمال، چرا که با اندکی همکاری مردم، منتفی میشوند و قطع برق رخ نخواهد داد.
به عبارتی، در این حالت، مردم هستند که با اصرار بر همین نحوه مصرف، به متولیان امر، برنامه زمانی خاموشی القا میکنند! و اگر فاصله میان اوج تقاضا و امکانات تامین برق، مانند سال های 63 تا 68 ، بسیار بیش از شرایط کنونی بود، تهیه و تدوین و اعلان برنامه زمانی خاموشی، میتوانست ضرورت بالایی داشته باشد.
در گویش بهتر، چنانچه مردم در شرایط کنونی، با برنامه، مصرف کنند، برقشان وصل میماند و بی برنامه، برقشان قطع نمیشود! و باز به عبارت گویاتر، مردم باید از شیوه های برنامه ریزی برای وصل ماندن بپرسند و با تغییر عادات خود، آن را دقیق اجرا کنند و نه این که خواستار برنامه زمانی خاموشیها باشند!!
به منظور پیشگیری از رخداد قطعی برق، بهتر است راهکارها را در سه بازه زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت دسته بندی کنیم و مهمترین عوامل چاره ساز را برای آن برشمریم.
1- در کوتاه مدت، آگاهی و همکاری مردم در درست مصرف کردن، بیشترین اثر را دارد. اغلب مردم به دلیل کم آگاهی، بد مصرفند و نه پر مصرف!، مثلا به جای خنک کردن یک محدوده مورد نیاز از منزل، همه آن را خنک میکنند یا بیش از حد، دما را پایین میآورند یا نمیدانند راه های موثر جلوگیری از نفوذ گرما به محیط چیست! مثال دیگر این که برای روشنایی محیط، از روشنایی عمومی به جای روشنایی موضعی و محلی استفاده میکنند. همچنین برخی، به درستی، ساعت های اوج مصرف را نمیشناسند و در همان زمان ها از لوازم پر مصرف مانند اتو استفاده میکنند. البته، حکومت، وظیفه آگاه سازی را به عهده دارد و مردم، انگیزه آگاه شدن و به کار گیری آگاهی در عمل!
2- در میان مدت، بازسازی، نوسازی و بهینهسازی شبکه های موجود و تزریق نقدینگی و اعتبارات لازم و همچنین استفاده از تحصیل کرده های باسواد! و توانا در صنعت برق، بهترین اثر را خواهد داشت؛ به ویژه به کار گیری متخصصان واقعی، به صورت خودکار، بسیاری از مشکلات را قبل از بروز و گسترش، حل خواهد کرد.
3- در بلند مدت، تغییر بنیادین در نحوه اداره سامانه های برقی و تدوین استراتژی جامع و پایبندی به اجرایی شدن آن و تعامل با سایر دستگاه های کشوری و بازسازی، نوسازی، بهینهسازی و توسعه برنامه ریزی شده و دقیق در سه بخش منابع انسانی، فرآیندها و ساختار اداری، زیرساخت ها و تاسیسات و تجهیزات، مورد تاکید مجدد است.
خلاصه مطلب این است که در شرایط کنونی و برای عبور از فصل گرم، با کمترین تعداد خاموشی و قطعی برق، تعامل و همکاری سازنده مصرف کنندگان با متولیان صنعت برق، با آگاهی و برنامه مصرف کردن، یادگیری شیوه های درست مصرف و تغییر عادات و پایبندی به آن، رفتار متناسب با گذر از بحران، کشف و درک و شناخت متقابل از ظرفیت های مشهود و به ظاهر نامشهود، و به کارگیری و اعمال حداکثری آن ها، می توان از این معظل عبور کرد.