گرامیداشت استاد فقید عزت الله انتظامی درموسسه خیریه استاد روزبه زنجان؛
عزت سینمای ایران رفت...
استاد مهدی یعقوبی: مردم باچشم گریان و ایستاده مدام استاد را تشویق میکردند وعزت پیشانی روی دست گذاشته و نقش و بازیگر و تماشاگر یکی شده بودند که استانیسلاوسکی و ادلر باید می امدند و از بازی او می اموختند......
به گزارش خبرگزاری برنا از استان زنجان؛ مهدی یعقوبی را که بیشتر و پیشتر از قاب سیمای ورزش کشور میدیدیم ، اکنون مسول گروه ورزش سیمای زنجان است.
به جهت دوستی دیرینه ای که با استاد فقید عزت الله انتظامی داشت مطلبی را روز گرامیداشت این استاد فقید در موسسه خیریه استاد روزبه زنجان ایراد نمودکه به جهت گرامیداشت استاد انتظامی، تقدیم شما عزیزان می گردد.
استاد مهدی یعقوبی: اولین بار که توانستم از نزدیک استاد فقید را ملاقات کنم زمانی بود که ایشان برای همایش مهرانه به دعوت خانم دکتر فرح جمالی به زنجان امدند.
البته خانم دکتر و مهندس نباتچیان دورادور با ایشان رفت و امد داشتند ولی هروقت عزت به زنجان می امد خانم دکتر میزبانی ایشان را برعهده داشت و عزت در منزل این بزرگواران اقامت داشت.
یک شب خانم دکتر تماس گرفتند و بنده را مطلع فرمودند که ایشان امروز زنجان هستند واز بنده دعوت فرمودند شب شام مهمان ایشان و عزت باشم.چه عزتی از این بالاتر.
وقتی شرفیاب محضر استاد شدم ساعتها راجع به فیلمها، بازی ها،کارگردان ها صحبت کردیم که ثانیه ثانیه ان را به خاطر دارم. حتی یادم هست ساعت های انتهایی شب پرفسور ثبوتی هم تشریف اوردند.
عزت از تاتر تهران، شرایط سخت تحصیل تاتر درآلمان ...همه و همه را گفت.
اقای بازیگر از تاترهای لاله زار تا نقش حیرت انگیز در فیلم گاو وبازی متفاوت در اجاره نشینها و فرمانفرما در هزار دستان تا دبیری وکیل در هامون و اجین شدن عجیب و غریب در نقش خان قشقایی در مسیر تند باد وحتی در دوبله با صدای دلنشین پدر اوفالیا در هملت کوزینتسف،رقص و شادی اعجاب اور یک روح در روز فرشته و گراند سینما که انسان را انگشت به دهان متعجب بر پرده سینما، متعجب میساخت. همه و همه رو گذاشت و رفت...
یاد علی معلم فقید بخیر که در جشن سینمای ایران در صد سالگی سینما، خود استاد رابا برنامه ریزی تاتر صحنه ای تکه ای از فیلم گاو که سن تالار وحدت را به زیبایی اماده کرده بودند و ناگهان بین مراسم پرده ها کنار رفت و مش حسن کنار دیوار اغل نشسته و مش اسلام با بازی علی نصیریان که صدا میکرد: مش حسن گاوت نمرده. در سکونی وهم انگیز که تالار وحدت در حد خلاء ساکت بود ناگهان مش حسن با صدای لرزان به جمعیت نگاه گرد وگفت: من مش حسن نیستم..من گاو مش حسنم. وکلی روی سن گریست...
مردم باچشم گریان و ایستاده مداوم استاد را تشویق میکردند وعزت پیشانی روی دست گذاشته و نقش و بازیگر و تماشاگر یکی شده بودند که استانیسلاوسکی و ادلر باید می امدند و از بازی او می اموختند......
عزت سینمای ایران رفت..
نظر شما
پیشنهاد سردبیر
پرونده ویژه
