
مردم ایران زمین از دیرباز با داستانهای شاهنامه فردوسی، مثنوی معنوی مولوی و آثاری از این قبیل که نویسندگان بزرگ سرزمین ما به این مرز و بوم تقدیم کردهاند، آشنا هستند از این رو شاهنامهخوانی در میان مردم ما رواج بسیاری داشته است. اما شاهنامهخوانی و آشنایی کودکان با رسم زندگی پهلوانان این سرزمین از موارد مهمی است که باید اهتمام بیشتری در ترویج آن داشته باشیم هرچند با مقدمهای از تاریخ شاهنامه به بررسی بازتاب این روزهای شاهنامه خوانی در میان فرزندان ایران زمین میپردازیم.
تاریخ شاهنامهخوانی، شاهنامهخوانی خواندن اشعار شاهنامه فردوسی به آواز مخصوص است و آن را در دو مجلس مختلف از جمله خوانین و اشراف و دیگری در قهوه خانهها اجرا میکردند. شاهنامهخوانی را در مجالس خوانین به صورت نشسته و در قهوهخانهها به صورت ایستاده اجرا میکردند. شاهنامهخوانی همیشه به صورت انفرادی یا چند نفری اجرا شده و در اجراهای اقوام لر همراه با ساز تال (کمانچه محلی خرمآباد) و و در منطقه کُردنشینان به ویژه زاگرسنشیان با سبک خاص خود همراه بوده است.
این فرهنگ در بین اقوام لر، کُرد، بلوچ و سایر اقوام ایرانی از بین نرفته و اگر چه کمرنگتر از گذشته اجرا میشود اما همچنان پابرجاست. در فرهنگ لری شاهنامهخوانی به «شهنومه»خونی معروف است و شاهنامهخوانی با نقالی تفاوت دارد. در شاهنامهخوانی گفتار و رفتار اغراقآمیز وجود ندارد و قصهگو با استفاده از لحن خودش داستان را بیان کرده و گاهی هم از برخی حرکات برای رساندن معنی بهره میبرد، اما نقالی به نوعی اجرای نمایش تک نفره است و اجرایش پیچیدهتر از شاهنامهخوانی است در این راستا با سرکار خانم رویا عبدالملکی یکی از مدرسان فعال شاهنامه در کرمانشاه گپوگفتی دوستانه انجام دادایم که در پی میآید:
رویا عبدالملکی از مدرسان شاهنامه که امروز در شهر کتاب یکی از شاگردانش اجرا دارد در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری برنا گفت: مدت سه سالی است که به آموزش نونهالان و نوجوانان در شاهنامهخوانی مشغول هستم و خوشحالم که با وجود ارتباطات شبکهای متنوع و گسترده دست کم این خوشبختی را به ارمغان آوردهام که خانوادهها و بچههای بیشتری علاقه به شاهنامه و شاهنامهخوانی پیدا کردهاند. با دیدن فیلمهای اجرای نقالی یا شاهنامهخوانی جوانان و نوجوانان و حتی کودکان هنرمند، بسیاری از والدین و بچهها تمایل آشنایی بهتر و بیشتر با این هنر را دارند که از توجه خانوادهها در این زمینه نباید غافل شد. آن دسته از والدینی که به فرهنگ و تاریخ و ادبیات کشور خود علاقهمند هستند و در این زمینه برای فرزندان خود وقت میگذارند معمولا فرزندان آنان با جدیت بیشتری قصهها را دنبال میکنند.
او در باره ارتباط گروههای سنی مختلف با شاهنامه گفت: شاهنامه بیاغراق برای همه گروههای سنی داستانهای مناسب دارد. کوچکترها بیشتر با بخشهای اسطورهای همانند داستان سیمرغ، زال، ضحاک ماردوش و داستان پرواز کیکاووس،رستم و سهراب، سیوش، کیومرث و... ارتباط برقرار میکنند و برای جوانان هم عاشقانههای بسیار شیرین و آموزنده در شاهنامه داریم؛ مثل داستان بسیار دلکش ازدواج زال و رودابه و پهلوانیها و دلاوریهای فراوان و البته همه این داستانها سرشار از مضامین تربیتی و نکات آموزنده هستند.
رویا عبدالملکی گفت:در جایجای شاهنامه فردوسی بزرگ بارها به زشتی جنگ اشاره شده و بزرگترها بیشتر از بخشهای تاریخی استقبال میکنند. هرچند از هر بیت این نامه باستانی میتوان بسیار آموخت.
او با اشاره به سن یادگیری شاهنامهخوانی افزود: در آموختن شاهنامه مثل آموختن هر هنر یا علمی به خصوص برای کودکان هیچ بایدی وجود ندارد. بهترین روش این است که بسترش برای کودکان مهیا باشد، یعنی ببین و بشنو... اگر در این زمینه علاقه نشان داد پس میتوان بیشتر کمک به آموزش کرد ولی اصرار فقط تأثیر منفی دارد. شاید کودکی فقط علاقه به نقاشی دارد نه به خواندن شعرهای شاهنامه که ما در این زمینه دو روش داریم؛ اول با تعریف قصه، کودک را تشویق به نقاشی قصهای که از شاهنامه شنیده است، میکنیم در غیر این صورت باید به کودک زمان بدهیم و نباید آنا را مجبور به خواندن شعرهای شاهنامه کنیم,زیرا بیتردید علاقه خود را از دست میدهد و اصولاً هر آموزش طاقتفرسا به کودکان به نظر من محکوم به شکست میشود.
این مدرس شاهنامهخوانی گروه همایون ادامه داد: اگر کودکی مطلبی را با بازی و شادی بیاموزد آن مطلب در ذهنش نقش میبندد در حالی که آموزش سخت و اجباری جز دلزدگی سودی نخواهد داشت. روشهای بسیار متنوعی برای آشنایی و آموزش کودکان نه لزوما آموزش شاهنامه وجود دارد و اگر کودک علاقهمند باشد امکان مانورها و اجراهای بسیار زیبایی هم برای او وجود دارد. ما به هر شکلی که کودکان دوست داشته باشند از شاهنامه به شکل قصه، نمایش خلاق، نقاشی، شعرخوانی به صورت شعر کودکانه و به صورت نمایش و اجرای دست جمعی و یا مونولوگ برایشان تعریف میکنیم و ابیات منتخب از شاهنامه را طبق آخرین تصحیح یعنی نسخه دکتر خالقی مطلق برای کودکان میخوانیم تا تلفظ درست را یاد بگیرند.
رویا عبدالملکی در مورد کشش کودکان و نوجوانان نسل جدید به شاهنامه و تأثیر آن در زندگی فرزندان آینده این مرز و بوم گفت: اولین و مهمترین جاذبه شاهنامه حقیقت و راستی است که در آن یک ارزش بزرگ و الهی نهفته است. حتی شاه بیدادگر و خودخواه محکوم به نابودی است. دوم داستانهای خیالی و اتفاقات شگفت مانند داستان رستم و اکوان دیو و سوم رنگپردازی و تصویرسازی بسیار جذاب در سراسر شاهنامه به فراوانی دیده میشود.
او افزود: تنوع مفاهیم از عشق و دوستی، پهلوانی، دفاع از کشور و مسائل تربیتی و اخلاقی، قصههای کودکی رستم و احترام به بزرگترها و... از جمله مواردی است که بچهها باید با شاهنامه و قهرمانان ملی خود آشنا شوند که در این صورت بدون شک بحرانهای نوجوانی را بسیار راحتتر سپری میکنند و با قهرمانان فریاد میزنند و با آنها پیروز میشوند و رشد میکنند. اینها در هیچ ابرقهرمانی خارج از این مرز برای کودک ایرانی دست یافتنی نیست.
این مدرس شاهنامهخوانی گروه همایون ادامه داد: به گفته استاد جلال خالقیمطلق «شاهنامه یک کتاب نیست بلکه یک کتابخانه است. در شاهنامه از فلسفه، روانشناسی، جامعه شناسی، فنون رزمی، آرایش جنگی، رسوم بزم و جشن، چگونگی پیدایش نخستینها، مسائل تربیتی و عاطفی و ... بخشهایی از تاریخ کهن ما یافت میشود».
رویا عبدالملکی ادامه داد: به گفته پروفسور میرجلالالدین کزازی «هر کس شاهنامه را دوست میدارد بیگمان ایران را دوست دارد. سَختهترین، سُتوارترین، سترگترین رنجهی ایرانی بودن دلبستگی به شاهنامه است. ایرانی بودن آسان نیست هرکس در شاهنامهاش نوشتهاند ایرانی، ایرانی نیست ایرانی کسی است که در اندیشه، در گفتار، در رفتار آشکار بدارد که ایرانی است. ایرانی دروغ نمیگوید، کژ نمیاندیشد، بد برای دیگران نمیخواهد، نیرنگ نمیزند، کین نمیتوزد، خون نمیریزد، دشمنی نمیکند، آشتی جو است، مهربان است، آزاد اندیش است، فراخ نگر است، در پی دوستی است».
او افزود: وجود کتابهای بسیار متنوع از قصههای شاهنامه در گروههای سنی مختلف باعث آشنایی بیشتر فرزندان این سرزمین با قصهها و قهرمانان ملی شده است. امروزه این کتابها توسط ناشران مختلف و به قلم نویسندگان خوش ذوق در دسترس مخاطبان با سلیقههای متنوع قرار دارد، ساخت انیمیشنهای «رستم و سهراب» و انیمیشنهای سریالی از شاهنامه و فیلم سینمایی «افسانه ماردوش» و سینمایی انیمیشن «آخرین داستان» است که این روزها توجه بسیاری از اهالی سینما و ادبیات را به خود جلب کرده است که در آشنایی کودکان با مفاهیم و داستانها گام بلندی محسوب میشود.
گفتوگو: محسنعباسیفرد