
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا؛ چهل سال از انقلاب شکوهمند اسلامی میگذرد و در این سالها با تلاشهایی که صورت گرفت توانستیم در بسیاری از حوزههای کشور به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کنیم. بدون شک ورزش یکی از حوزههای موفق کشور ایران در این سالها بوده و در مقاطع مختلف دستاوردهای ارزشمندی چه در زمینه قهرمانی و چه در رشد ورزش همگانی به دست آوردهایم که باید گسترش سرانههای ورزشی را نیز به آن اضافه کرد. همه این اقدامات باعث شد که ورزش ایران در آسیا و همچنین در جهان حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد و ورزشکاران ما در میادین مختلف بارها و بارها پرچم مقدس ایران را به اهتزاز درآورند. سیدمصطفی هاشمیطبا رییس سابق سازمان تربیتبدنی یکی از مدیران ارشد ورزشی کشور به حساب میآید که در این چهل سال انقلاب نقش پررنگی در توسعه و اعتلای ورزش داشته است. به مناسبت فرارسیدن چهلمین بهار پیروزی انقلاب اسلامی گفتگویی را با این مدیر توانمند درخصوص دستاوردهای ورزشی انقلاب انجام دادیم که متن این گفتگو را در ادامه میخوانید.
*آیا بعد از گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی به هدفهایی که برای ورزش ترسیم کرده بودیم رسیدهایم؟
ما هدف مشخصی در امر ورزش بخصوص در اوایل انقلاب تعریف نکردیم. حتی زمانی که بحث فوتبال و حضور تیم ملی و باشگاههای ایران در مسابقات بینالمللی به میان میآمد بیشتر اینطور واکنش نشان میدادند که این ورزشها بیشتر برای سرگرمی است و تختیر جوانان و قبل از انقلاب اسلامی نیز روی این موضوع زیاد تبلیغ میشد. کسانی که سیاسی بودند و با رژیم پهلوی مخالفت میکردند همچنین نگاهی به بحث فوتبال داشتند. در قبل از انقلاب بحث رویکرد میهنی خیلی مطرح بود و به یاد دارم زمانی که تیم ملی ایران در ورزشگاه امجدیه مقابل اسرائیل بازی میکرد، مردمی که در ورزشگاه حضور داشتند همه علیه اسرائیل شعار میدادند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز مسئولین وقت این اعتقاد را داشتند که ورزش صرفا برای پر کردن اوقات فراغت است. به این معنی که جوانان به جای اینکه وقت خود را برای کارهای خلاف بگذارند به ورزش بپردازند.
*مشکل اصلی ورزش ما در اوایل انقلاب چه چیزی بود؟
درست است که ورزش میتواند اوقات فراغت را پر کند ولی دراصل ورزش و تربیت بدنی اهداف بسیار والاتری دارد. در تعریفهایی که از صدسال پیش و زمانی که نهضت المپیزم تشکیل شد، ورزش به عنوان یک امر تربیتی نمود پیدا کرد. کلمه تربیت بدنی که در کشور ما به غلط فکر میکنند درباره تربیت بدن است، مقصود اصلی این است که تربیت از طریق بدن شکل بگیرد. هنوز این امر در بین مسئولین و ورزشکاران ما جا نیفتاده است و دلیل اصلی آن نیز آموزش و پرورش ما است. آموزش و پرورش به جای اینکه تربیت بدنی را به عنوان یک وسیله برای تربیت جوانان به کار بگیرد بیشتر به عنوان یک رشته ورزشی و سرگرمی تنها از آن استفاده میکند. حتی در گذشته میگفتند که برای دوران ابتدایی، دانشآموزان به معلم ورزش احتیاج ندارند درصورتی که این امر باید از همان ابتدا به دانشآموزان یاد داده شود. روی هم رفته هدفگذاری اصولی از ابتدا در حوزه ورزش انجام نگرفته و اگر هم در برخی مقاطع هدفگذاریهایی بوده بیشتر درخصوص ورزش قهرمانی بوده که به موفقیت برسیم. دو رویکرد در بین مسئولین ما وجود دارد که اعم مسئولین کشور را در برمیگیرد و صرفا درخصوص مسئولین ورزش نیست. یکی بحث قوی شدن دانشآموزان و دیگری درخصوص پر کردن اوقات فراغت دانشآموزان بوده است. ما همیشه تاکید بر این داشتیم که پرچم ایران را در میادین بینالمللی به اهتزاز درآوریم و روی مسائل تربیتی نتوانستهایم آنطور که باید کار کنیم. مسیر پیشرفت به نظرم هنوز آغاز نشده و اگر این امر بخواهد آغاز شود باید از مدارس ما باشد. در فرانسه یکسوم ساعتهای مدارس دانشآموزان به بحث تربیتبدنی و ورزش میگذرد و این مسیری است که اگر در کشورمان نیز اتفاق بیفتد منجر به پیشرفت ایدهآل خواهد شد.
*برخورد نامناسب با برخی از رشتههای ورزشی از جمله بوکس و شطرنج در اوایل انقلاب آیا باعث نشد که سطح پیشرفت این رشتهها به کندی پیش برود؟
در اوایل انقلاب درخصوص رشتههای مختلف نظرات متعددی وجود داشت. زمانی که خود من در ورزش حضور داشتم با رشته شمشیربازی نیز مخالفت کردند. در همان اوایل اکثر علمای ما حتی نگاه کردن به شطرنج را حرام میدانستند تا اینکه امام خمینی(ره) گفتند که موضوعیت این ورزش عوض شده و بازی کردن آن مشکلی ندارد هرچند که هنوز هم کسانی هستند که همچنان مخالف این رشته هستند. در بوکس نیز مخالفتهایی که صورت میگرفت به این خاطر بود که باعث آسیب به ورزشکاران خواهد شد که اگر بخواهیم اینطور نگاه کنیم همه رشتههای رزمی خطر آسیبدیدگی را دارند. آسیبدیدگی ممکن است در رشتههای دیگر نیز باشد مانند فوتبال که نفرات زیادی در این ورزش ضربه مغزی شدند و جان خود را از دست دادند. باید این موضوع را بدانیم که اگر وسیلهای مانند ورزش باعث مرگ کسی شود دلیل بر حرام بودن آن نیست. کمااینکه قمار در ورزش را در حال حاضر شاهد آن هستیم و سایتهای شرطبندی روی مسابقات مختلف این کار را انجام میدهند و اگر بخواهیم نگاه دقیقتری نیز داشته باشیم خود رسانه ملی نیز با گذاشتن مسابقات پیشبینی نوعی قمار را انجام میدهد. البته این موضوعات به تنهایی باعث عدم پیشرفت ما نیست و مشکل اصلی این است که هنوز ورزش در بین سیاستمداران ما به شکل واقعی خود جا نیفتاده است.
*به لحاظ زیرساختهای ورزشی در این چهل سالی که از انقلاب اسلامی میگذرد چقدر به پیشرفت رسیدهایم؟
قبل از انقلاب مجموعه ورزشی آزادی به خاطر میزبانی از بازیهای آسیایی ساخته شد که مجموعه بسیار خوب و وسیعی است که باید برای حفظ آن تلاش کنیم. یکی از تلاشهای ما از ابتدا برای این بود که مردم را به ورزشگاهها بیاوریم درصورتی که هدف اول ما باید به این سمت میرفت که تعداد ورزشکاران را بیشتر میکردیم. تماشای ورزش خوب است و یکی از تفریحات سالم به شمار میرود ولی اصل فراهم کردن امکانات برای ورزشکار کردن مردم است. در سال 72 که بنده به مجموعه ورزش اضافه شدم مجموعه طرحهای ورزشی در دست احداث ما 40 پروژه بود. تعداد پروژههای ورزشی ما بسیار ناچیز بود و خیلی از شهرهای ما از سالن ورزشی بیبهره بودند. ما در همان سال طرح 1377 سالن ورزشی را کلید زدیم و طراحی کردیم که در سال 1380 که من سازمان تربیتبدنی را ترک کردم ما توانستیم 2500 مکان ورزشی را تحویل دهیم. این مجموعههای ورزشی شامل استادیومهای 5،10، و 15 هزار نفره بود و همچنین استخرها و سالنهای چند منظوره که در اختیار رشتههای مختلف قرار گرفت. نکته مهم این بود که این مجموعههای ورزشی به عدالت بین شهرهای کشور پخش شد. زیرساختهای ورزشی ما رشد خیلی خوبی داشته و به عدالت پخش شده است. در حال حاضر مراکز استانهای ما حداقل یک استادیوم 15 هزار نفره خوب دارند و سالنهای ورزشی متعددی ساخته شده است. ما در حال حاضر در کشور چند استادیوم بزرگ و استاندارد داریم که میتوانیم میزبان مسابقات مهم باشیم. شهرهای تبریز، مشهد، اصفهان، اهواز و شیراز از استادیومهای خوبی بهره میبرند و کار بزرگی بود که توسط جمهوری اسلامی ایران در حوزه ورزش صورت گرفت.
*احداث این ورزشگاهها چقدر میتواند به ورزش ملی ما کمک کند و اینکه بهتر نیست بازیهای ملی ما در این استادیومها برگزار شود؟
قطعا همینطور است. ما تا به الان فقط از استادیوم آزادی در چند سال اخیر به عنوان استادیوم ملی استفاده کردهایم در حالی که با وجود این ورزشگاههای بزرگ در سراسر کشور میتوانیم از آنها بهره بگیریم. ما در سال 1380 وقتی استادیوم چهل هزار نفری اصفهان تکمیل شد مسابقه بینالمللی برگزار کردیم. این بستگی به این موضوع دارد که ما در سیاستگذاریهای کلان خودمان شهرهای دیگر را نیز انتخاب کنیم. استادیومهای بزرگ ما قابلیت این را دارند که میزبان رویدادهای بینالمللی باشند. ما حتی این قابلیت را داریم که جام ملتهای آسیا را در کشورمان برگزار کنیم. شاید به خاطر مسئله حجاب و اینکه مهمانهایی به کشورمان برای این مسابقات بیایند و معذوریت داشته باشند، AFC با این موضوع موافق نباشد وگرنه از لحاظ زیرساختی شرایط میزبانی در این جام را داریم.
*کشور ایران از لحاظ پیشرفت در ورزش قهرمانی چقدر موفق بوده است؟
ما هنوز به ستارههایی که ظهور میکنند دلبسته هستیم. ما در همان دهه هفتاد در 14 رشته لیگ برگزار کردیم و این نشان میدهد که باشگاهها باید تشکیل شوند تا ورزش موفقی داشته باشیم. لیگ سراسری خیلی به پرورش قهرمانان کمک میکند و رشد خیلی از ورزشکاران ما به لیگ مربوط است. متاسفانه در رشتهای مانند کشتی لیگ به صورت ضعیفی برگزار میشود و یا اینکه در برخی از لیگها نیز اسپانسر خوب نتوانستهایم جذب کنیم. اگر بتوانیم در رشتههای مختلف لیگ را برگزار کنیم خیلی خوب است. بخش دیگری که به رشد ورزش قهرمانی کمک میکند وجود مراکز استعدادیابی و قهرمانی است. ما در زمینه ورزش قهرمانی پیشرفت نسبی داشتهایم. تعداد رشتههای ما در آسیا و جهان بیشتر شده و به همین نسبت تعداد مدالآوری ما نیز رشد داشته است. در این بین دو مشکل وجود دارد، یکی مشکل عدم توانایی در برگزاری لیگهای موفق است و دیگری آموزش و پرورش است که نمیتواند استعدادها را به خوبی شناسایی و جذب کند. آموزش و پرورش نتوانسته شرایط خوبی را برای رشد دانشآموزان در ورزش ایجاد کند.
*عملکرد دکتر سلطانیفر را از زمانی که در راس وزارت ورزش و جوانان قرار گرفتهاند چطور ارزیابی میکنید؟
آقای سلطانیفر بسیار انسان فعال و توانمندی است و از زمانی که ایشان حضور دارند این توانمندیها را مشاهده کردهایم. نکتهای که شاید خود من به آن انتقاد دارم شاید فقط در خصوص مدیران کل استانها باشد که نتوانستهاند به خوبی از ظرفیت استانها استفاده کنند. مدیرکل استان قائممقام وزیر ورزش در استان مربوطه است و باید به امور اشراف بیشتری داشته باشند. به طور مثال زمانی که من در سازمان تربیتبدنی حضور داشتم در استانها هر ماه یک روز برای مربیان رشتههای مختلف کلاس آموزشی برگزار میکردیم ولی بعد از من این کلاسها تعطیل شد و دیگر احیا نشد.
*از زمانی که دکتر صالحی امیری به عنوان رییس کمیته ملی المپیک انتخاب شد، این کمیته تعامل بسیار خوبی با وزارت ورزش ایجاد کرد. این تعامل چقدر میتواند به سود ورزش کشور باشد؟
تفاهم باید حتما بین این دو دستگاه وجود داشته باشد. اگر خدای نکرده این تفاهم وجود نداشته باشد کار به کشمکش و جنجال خواهد انجامید. نداشتن تفاهم ضعف فکری آدمهاست و وجود این تفاهم قطعا ثمرات مثبتی برای ورزش کشور خواهد داشت. هرگاه تفاهمی وجود نداشته باشد به خاطر منیت مسئولین است.
*تیم ملی فوتبال ما در جام ملتهای آسیا قرار دارد. شما به عنوان کسی که چند سال در ورزش کشور در راس امور قرار داشتید شرایط فعلی فوتبال ایران را به دورههای گذشته چطور ارزیابی میکنید؟
اصلا شرایط کنونی تیم ملی با زمان ما قابل مقایسه نیست و این هزینهای که امروز برای فوتبال میشود هیچوقت در گذشته نمیشد. یادم میآید زمانی ملیپوشان ما در خوابگاهی کنار دریاچه آزادی میخوابیدند و امکانات زیادی نداشتند. الان امکانات بیشماری در اختیار تیم ملی فوتبال قرار دارد و یکی از گرانقیمتترین مربیان جهان بالای سر تیم ملی حضور دارد. انواع و اقسام خواستهها در اختیار تیم ملی گذاشته میشود و در این شرایط دیگر مشکلی نیست که مانع از قهرمانی ملیپوشان ما شود. دکتر سلطانیفر نیز در مصاحبه اخیر خود عنوان کرد که همه امکانات در اختیار تیم ملی گذاشته شده است و از این حیث تیم مشکلی ندارد. نکته حائز اهمیت این است که سرمربی پرتغالی تیم ملی با وجود همه این شرایط بازهم غُر میزند و معلوم نیست هدف او از مطرح کردن برخی مسائل چیست. کیروش مربی توانمندی است ولی آنچه که در بیان میگوید با واقعیت فرق دارد.
*آیا با این شرایطی که برای تیم ملی مهیا شده این تیم میتواند قهرمانی را به دست آورد؟
نمیتوان از الان پیشبینی کرد که ایران عنوان قهرمانی را به دست خواهد آورد یا خیر. ما در ادوار گذشته نیز موقعیتهایی برای قهرمانی داشتیم ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد و یا اینکه در ضربات پنالتی از رسیدن به مراحل بالا بازماندیم. شرایط قهرمانی را داریم ولی ارزیابی یک تیم از نتایج گذشته نیست و باید دید که تیم ایران چطور در زمین کار خواهد کرد. فوتبال ورزش لحظههاست و در همین مسابقات جام جهانی اگر مهدی طارمی زاویه بدنش در شرایط بهتری قرار داشت و توپ گل میشد شاید ما به مرحله بعد صعود میکردیم. امیدوارم که تیم ما نتیجه بگیرد و در این دوره قهرمان شود.
*بحث واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را به بخش خصوصی چطور ارزیابی میکنید و بهترین اقدام برای واگذاری سرخابیها چیست؟
این دو باشگاه دو شرکت هستند و هر دو باشگاه مشمول قانون 141 تجارت هستند. قانون تجارت میگوید هر شرکتی که زیان انباشتهاش از سرمایهاش بیشتر باشد و دو برابر شود این شرکت یا باید اعلام ورشکستگی کند و یا اینکه مجمعی تشکیل شود نسبت به تغییر سرمایه اقدام کند. این دو باشگاه در حال حاضر بدهی زیادی دارند و به نظرم از لحاظ قانونی قابل واگذاری نیستند. اول باید دولت وضعیت مالی این دو باشگاه را با قانون تجارت تطبیق دهد و بعد واگذار کنند. با این بدهی هر کسی بخواهد بخرد با مشکل مواجه خواهد شد. این شرکت میتواند سهامی عام شود ولی به شرط اینکه اول بافت مالی این دو باشگاه اصلاح شود و بعد سهامش فروخته شود.
*در چند سال اخیر روی سکوهای ورزشگاهها شاهد بداخلاقیهای زیادی هستیم و کار از کُری خواندن گذشته و به فحاشی کشیده شده است. علت این بداخلاقیها و ناهنجاریها چیست؟
اصولا ما در کشور روی مسئله اخلاق نتوانستهایم خوب کار کنیم. همانطور که قبلا هم به آن اشاره کردیم در بحث آموزش و پرورش نیز ما فقط روی مسئله آموزش کار کردهایم و به مسئله پرورش بیتوجه بودهایم. این ناهنجاریهایی که کم و بیش بین مدیریتهای کشورمان است منشا بروز مشکلات و بداخلاقیها در دیگر حوزهها نیست خواهد شد. به طور مثال وقتی چهار کاندید برای ریاست جمهوری در رسانه ملی بهم توهین میکنند و با الفاظ بد پاسخ همدیگر را میدهند همین مسئله به دیگر جاهای کشور نیز کشانده میشود. در روزنامه رسمی کشور شاهد تهمت و دروغ هستیم، در مجلس شورای اسلامی به همدیگر تهمت میزنند و کاندیداهای ریاست جمهوری به همدیگر هتاکی میکنند. این موضوعها باعث ایجاد بیتربیتی و ناهنجاری در کشور میشود. در ورزشگاهها نیز مردم همچنین زمینهای را پیدا میکنند که در آنجا من مقصر اصلی را مدیران باشگاهها و مربیان میبینم. وقتی مربیان در زمین باعث ایجاد تنش و ناهنجاری میشوند همین مسئله به روی سکوها کشانده میشود. بعضا شاهد هستیم که برخی از مربیان و مدیران، هواداران و لیدرها را تحریک میکنند و همین مسئله باعث فحاشی روی سکوها میشود.