
کوارن پیش از این با ساخت فیلم سینمایی «جاذبه» خودنماییهایش را در کارگردانی به رخ سینمادوستان و سینماگران کشانده بود ولی «جاذبه» فیلمی خوبی است چرا که علاوه بر کارگردانی خوب کوارن مخاطب شاهد یک قصه، موضوع و موقعیتی جذاب است که تلاش کاراکترها در مخاطب نیاز دراماتیک ایجاد کرده و در نهایت به نیاز دراماتیک شکل گرفته پاسخ داده میشود اما در «رما» کوارن که به زادگاهش برگشته و تحفهای برای سینمای مکزیک در نظر گرفته که شاید دستاوردی در جشنوارهها برای او و کشورش داشته باشد به خلق یک استتیک منحصر به فرد و زیباییشناسی مخصوص به خود نمیرسد.
«روما» با وجود تمام وسواسهایی که کوارن در ساختش به خرج داده اثر ضعیفی است که وجهه بصری فریبندهاش باعث جدی گرفته شدن این فیلم سینمایی شده اما در واقع «روما» جهانی خلق نمیکند، حتی جغرافیایش مشخص نیست، کاراکترها شکل نمیگیرند و دوربین به شدت از همه آنها دور است و قدرت و جسارت نزدیک شدن به کاراکترها را ندارد، البته این مشخصه همه آثار کوارن است، فیلمهای او در فیلمنامه بیش از هر چیز به قصه تکیه میکند تا شخصیتها، کوارن هیچگاه توان خلق شخصیتی چند بعدی و عمیق را نداشته و البته تلاشی هم برای رسیدن به چنین وضعیتی در فیلمنامه نکرده، به همین دلیل نمیتوان کامل نبودن شخصیتها را نقطه ضعف آثار سینمایی وی دانست اما در «رما» کوارن برای اولین بار سعی دارد شخصیت خلق کند و به آنها نزدیک شود.
گویا همکاری با لوبزکی اعتماد به نفسی به کوارن داده که این بار خود فیلمبرداری اثرش را بر عهده گرفته و البته که از پس این کار تا حدی برآمده اما ضعف دوربین او ریاکاری بیش از حد است، کوارن نمیتواند از خودنمایی دست بردارد و حاصل کار به گونهای است که گویا فیلمساز تنها حس رسیدن به علایق خود را ارضا کرده و مطمئناً وقتی نویسنده، کارگردان، فیلمبردار و تدوینگر یک نفر باشد حاصل کار، صحنهها و نماهای چشمنواز اما اضافی بسیاری میشود که در «رما» به وفور قابل مشاهده هستند.
هر چند دوربین کوارن جسارت نزدیک شدن به شخصیتها را ندارد اما از آنجا که این بار در فیلم کوارن قصهای موجود نیست، مخاطب به شخصیتهای جذاب و دوربینی کنجکاو و جسور برای کشف درونیات شخصیتها نیاز دارد و وقتی شخصیتی جذاب وجود ندارد هیچ چیزی برای دنبال کردن در «رما» پیدا نمیشود و وقتی فیلمساز حتی رنگها را نیز حذف کرده، تصاویر چشمنوازی که قصد نشان دادنشان به مخاطب را دارد در خلاء بزرگ روایتی فیلم هیچ جذابیتی به اثر نمیبخشند. طی کردن مسیر "لو انگل" از ابتدای فیلم تا "های انگل" انتهای فیلم برای دیدن هواپیما و توهم صعود داشتن چندان ملموس نیست. در واقع مسیری در «رما» برای صعود و سعادت کاراکتر اصلی وجود ندارد که بخواهیم آن را بسنجیم و حس کنیم. همه چیز در ذهن فیلمساز است که به تصویر نیامده و به مخاطب نشان داده نمیشود. المانها و نشانههایی که فیلمساز در اثر گنجانده گریزی خارج از متن است که اثر را به شدت شخصی و در نتیجه در گسترهای جهانی عقیم میکند چرا که فیلمساز حتی تلاشی برای معرفی جغرافیا و وضعیت سیاسی کشوری که قصه در آن روایت میشود به کار نمیبرد.
با وجود این ضعفها و اشکالات فراوان در اثر سینمایی کوارن، پیروزی و موفقیت «رما» در رقابت جشنوارهای یا آکادمیها تنها پیامی که با خود دارد تأثیر نام فیلمساز بر داوران است. «رما» ضعیفتر از آن است که حتی بتواند برای یک فیلمساز فیلم اولی اعتباری کسب کند و تنها برای فیلمسازی در این جایگاه میتواند قدرت و توان او بر خلق تصاویر را نشان دهد. کوارن وسواس زیادی در ثبت تصاویر برای رسیدن به زیباییشناسی منحصر به فیلمش به کار برده، او فیلمش را با نمایی "لو انگل" آغاز میکند، کف زمینی که کلئو مشغول شستنش است دیده میشود، انعکاس هواپیمایی که در آسمان است در آب ریخته شده توسط کلئو دیده میشود، در واقع نمای "لو انگل" کوارن تصویری در "های انگل" به مخاطب میدهد و تصویر هواپیما که آغاز کننده فیلم است به شکلی غیر مستقیم نشان داده میشود تا شاید مخاطب رویا و نیاز کاراکتر اصلی را راحت تر دریابد اما از آنجا که شخصیت اصلی شکل نمیگیرد و ما تنها شاهد پرسههای او در شهر یا کشوری هستیم که فیلمساز آن را سیاه میبیند و میخواهد زیبا نشانش دهد پس در نهایت نگاه مستقیم دوربین در نمای پایانی فیلم نمیتواند نشان از صعود و موفقیت درونی کلئو باشد هر چند که فیلمساز اصرار به این مسأله داشته باشد چرا که درونیات و ذهنیات فیلمنامهنویس و کارگردان به هیچوجه در «رما» به تصویر در نیامده و در قصه جایی ندارد. در واقع نمیشود کاراکتر اصلی را در قعر مشکلات و مصیبتهای پی در پی که هیچ حسی از همدردی را برنمیانگیزد به مخاطب نشان داد و در نهایت با از بین رفتن آنها و نشان دادن نمایی که میتواند فقط ادعایی را مطرح کند از لحاظ حسی به این مسأله که کاراکتر اصلی از مشکلات نجات یافت رسید.
مطمئناً «رما» میتواند شروعی برای کوارن باشد که شاید قصد دارد زبان سینماییاش را دچار تحول کند و تجربهای برای رسیدن به زبانی جدید را کسب کند اما این تجربه هر چند که برای او در جوامع سینمایی دستاوردهایی به همراه داشته میتواند کوارن را در ادامه راه فیلمسازیاش به بیراهه ببرد و دیگر طرفدارانش هیچگاه شاهد فیلمهایی از جنس آثار قبلیاش نباشند.