
بی تردید در ابر شهری مثل تهران تمام اتفاقات و تصمیمات اجتماعی و سیاست گذاریهای زندگی شهری بر یکدیگر تأثیرگذار هستند. در واقع تمام اتفاقات در زوایایی مختلف از یکدیگر بر روند زندگی تک تک افراد جامعه موثر واقع می شوند، چرا که در روزگاری که زمان حرف اول را در زندگی انسان میزند و مدیریت آن به فاکتورها و مولفه های مختلفی از جمله ترافیک و تردد مرتبط می شود بی شک تصمیمات روزانه و حتی هفتگی افراد از فاکتورهای مذکور تأثیر می پذیرد.
شاید جالب باشد که بدانید، اتفاقات مرتبط با طرح ترافیک و طرح زوج و فرد و حجم تردد خودروها در این محدوده و نحوه ورود خودروها، در ساعات مختلف روز به محدوده زوج و فرد که اصولا به لحاظ جغرافیایی به مرکز شهر سوق پیدا می کند می تواند تأثیری فرهنگی نیز داشته باشد.
اگر دقت داشته باشید بیش از 90 درصد سالنهای نمایش، موسیقی و برخی سالنهای سینمایی شهر تهران در محدوده مرکزی شهر قرار دارند پس اصولا قلب فرهنگی شهر در این محدوده می تپد. قطعا ً در روزگاری که مبالغ بلیط کنسرت، تئاتر و سینما با اعداد و ارقام مرتبط با هزینه های زندگی افراد مختلف مطابقت مطلوبی ندارد، عملا پرداخت مبلغی برای ورود به محدوده ترافیک و زوج و فرد هم میتواند روی این مسئله تأثیرگذار باشد. بی تردید افزایش حجم تردد در هسته میانی شهر بر ترافیک این محدوده افزوده و نه تنها مخاطبان آثار فرهنگی را کاهش داده یا عاملی است در به موقع نرسیدن افراد به سالن ها بلکه گروههای فرهنگی را نیز از این حیث متضرر می سازد، در واقع می توان گفت افزایش تردد در محدوده میان شهر به واسطه پرداخت عوارض بر ترافیک شهر افزوده و عملا سالنهای نمایش و دیگر مراکز فرهنگی به دلیل حجم تردد در معابر میان شهری دچار لطمه می شوند. قطعاً می توان با یک تصمیم منطقیتر شرایط را طوری رقم زد که مردم بتوانند با یک برنامه ریزی، بر اساس پلاک خودرو یا هر مولفه ی دیگر خود را به نزدیک ترین محل فرهنگی در سطح شهر برسانند.
فراموش نکنیم که ساعت آغاز اکثر نمایشها با لحظات پایانی طرح ترافیک قرابت دارد و این مسئله با این شیوه قابل مدیریت است.